کد خبر : 30485
تاریخ انتشار : 27 ژانویه 2017 - 08:05
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 353 بازدید

آوار، آب، آتش

  کریم دوستی:   آوار 10 تیرماه سال 87 روزی غم انگیز ومصیبت زده در تاریخ کوهدشت است.داغی که هرگز فراموش نمی شود.حادثه تلخ ودردناکی که درجریان آن17 نفر از فرزندان کوهدشت به دنبال فروریختن یک ساختمان در سعادت آباد تهران زیرخروارها آهن وسنگ وسیمان بی توجهی جان خودرا از دست دادند” 17 چراغ روشن […]

15huxtsqup9tf3

 

کریم دوستی:

 

آوار

10 تیرماه سال 87 روزی غم انگیز ومصیبت زده در تاریخ کوهدشت است.داغی که هرگز فراموش نمی شود.حادثه تلخ ودردناکی که درجریان آن17 نفر از فرزندان کوهدشت به دنبال فروریختن یک ساختمان در سعادت آباد تهران زیرخروارها آهن وسنگ وسیمان بی توجهی جان خودرا از دست دادند” 17 چراغ روشن خانواده های کوهدشتی که از سرزمین بیکار وکارخانه خودسفرکردند.تا کنار دود بلند کارخانه های تهران نعش زخمی ومچاله شده شان را جا بگذارند واندوهی سنگین از نیامدنشان را باچشم به راهی مادران دل سوخته شان جایگزین کنند” آری آوار سعادت آباد داغش هنوز بر دل ماست وسینه ما کوهدشتی ها مال مال آن درد وداغ است که به خاطر فقر ونداری وناتوانی بر پیکر زخم خورده شهر ودیارمان وارد شد وعمق آن مصیبت هنوز بر شانه هایمان سنگینی می کند. روحشان شاد ویادشان گرامی باد که این روزها آن آوار ویرانگر برای من وهمشهریانم تداعی شد
آب(سیلاب)
گرفتار شدن وشهادت آتش نشانان شهید وایثارگران فداکار در حادثه پلاسکو تهران وپیدانشدن اجساد پاکشان تا یک هفته بعد باز مرا یاد حادثه غم انگیز دیگری در گوشه این سرزمین داغدار انداخت.داغی جگر سوز وغم بار برای مردم استان لرستان واین بار سیلاب بود که شوراب غم را بر دل آموزش وپرورش لرستان نهاد.کاظم صفرزاده معلم فداکار لرستانی در شب دوشنبه 28 مهر ماه 1393 ودرباران شدید خرم آباد هنگامی که مشکلی برای یکی از دانش اموزان مرکز شبانه روزی ویسیان به وجود می اید سعی در رساندن وی به بیمارستان مرکز استان می کند که در میان راه در منطقه شوراب خود روی ان ها گرفتار سیلاب می شود وهر 4 سرنشین پس از تن سپردن به امواج خروشان در شبی سرد وتاریک کشته می شوند.جسد این معلم، فداکار روز حادثه پیدا نشد و”مردم لرستان با چشم های خیس ونگران،وجب به وجب رودخانه ای را به جستجو قدم زدند که معلم فداکار وسه دانش آموز معصومش را بلعیده وانگار خیال پس دادنشان را نداشت “.دانش آموزان بعد از دو یا سه روز پیداشدند اما پیکر مرحوم صفرزاده بعد از دوهفته در تاسوعای حسینی پیداشد ودر عاشورا به خاک سپرده شد تایک تراژد ی غمناک برای همیشه دل لرستان را بلرزاند…یاد کاظم سرافراز ودانش آموزان فقیدش هم جاودانه.
آتش:
روز پنجشنبه 30 دی ماه بود که خبری دردناک وغم انگیز روی خروجی خبرگزاریها ،صدا وسیما وفضای مجازی قرار گرفت.وقوع آتش سوزی در ساختمان پلاسکو تهران وبه دنبال آن حضور آتش نشان ها ونیروهای امدادی وتلاش ایثارگرانه برای خروج مردم حاضر در ساختمان وجان فشانی برای نجات هم نوعانشان.
ودریغ ودرد وداغ که خود در آوار بی رحمانه ساختمان گرفتار شدند ودهها تن بتون واهن وسنگ وخاک بر رویشان آوار شد واگرهم در گوشه ای از ریزش سنگ وخاک واهن در امان ماندند.آتش ودود غلیظ گلویشان را فشرد وراه نفس کشیدنشان را بست ودیگر صدایی ازآن ساختمان بیرون نیامد.وافسوس وآهی بر چشمان منتظر 80 میلیون ایرانی که دلشان داغ خورده از سوگ سیاوشان آتش نشان بر جا ماند.
اشک هایی یخ بسته بر گونه های خیس وآه وناله های جگرسوز خانواده های مصیبت دیده ومردم نگران به سرنوشت آتش نشانان بی نشان روایت ناامیدی مردمی را نشان می داد که دهها روز چشم به تلویزیون وگوش دل سپرده بودند تا خبری از زنده بودن آتش نشانان بشنوند.وببینند اما افسوس که پیکرهای سوخته این آسمانیان بود که از زیر آوار غم بیرون آمد.
واینک تهران با قد خمیده وایران در آتش در سوگ سربازان سرافرازش سر بر زانوی غم نهاده است.اما باید به این خاک وبه این سرزمین تبریک گفت به خاطر قهرمانانش به خاطر آتش نشانان فداکار،به خاطر درس عشق وایثار وجان بازی که به همه ما داده شد…
” ماسربلند می گیریم اگر دلمان اتش گرفت ولی هنوز مروت ومردانگی را بانور درخشان بر فراز سر شهدای آتش نشان می بینیم واین خود آموزه ای ارزنده برای کودکان وجوانان این مرز وبوم است که آینده این کشور را باعلاقه وفداکاری خواهند ساخت.”
بلندقامتان ودریادلان نامتان وفداکاریتان در دل ودیده ایرانیان ماندگار باد.

بیان دیدگاه !

نام :