کد خبر : 28429
تاریخ انتشار : 21 سپتامبر 2016 - 20:26
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 569 بازدید

این بار در جشنواره هنر و ادبیات دینی؛ شعری که باز هم تقدیر شد/ دستی که سبقت از ید بیضا گرفته بود

 از سروده‌ ی شاعر لرستانی در وصف حضرت عباس ع  برای چندمین بار تقدیر شد. تسنیم نوشت:  بیست و یکمین جشنواره هنر و ادبیات دینی پژوهشی و فرهنگی، قرآن و عترت، ویژه‌ی دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه آزاد در همدان برگزار شد. این جشنواره روز گذشته برگزیدگان خود را معرفی کرد که در بخش شعر […]

هادی مومنی

 از سروده‌ ی شاعر لرستانی در وصف حضرت عباس ع  برای چندمین بار تقدیر شد.

تسنیم نوشت:  بیست و یکمین جشنواره هنر و ادبیات دینی پژوهشی و فرهنگی، قرآن و عترت، ویژه‌ی دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه آزاد در همدان برگزار شد. این جشنواره روز گذشته برگزیدگان خود را معرفی کرد که در بخش شعر دینی عباس احمدی مقام نخست را کسب کرد. هادی مومنی به مقام دوم رسید و مجید راستگوفر سوم شد.

در میان این شاعران هادی مومنی،شاعر الشتری،  پیش از این توانسته بود با ارائه شعری در وصف حضرت عباس علیه‌سلام، مقام نخست همایش سراسری شعر «72 خط اشک» را نیز از آن خود کند. در جشنواره هنر و ادبیات دینی پژوهشی و فرهنگی نیز، هادی مومنی بار دیگر با ارائه این شعر و چند اثر دیگر باز هم موفق به کسب مقام شد.

از ویژگی‌هایی این شعر تصویرگرا بودن است. تلمیح از حوادثی مانند داستان ید بیضا، شق القمر، مهریه حضرت زهرا(س)، نماز جماعت حضرت علی علیه‌سلام، نماز جماعت ظهر عاشورا و طوفان حضرت نوح(ع) از دیگر نقاط قوت این اثر است.

هادی مومنی در شعرش استفاده‌های به جایی از استعاره داشته و با زاویه دیدی متفاوت و جزئی‌نگر به داستان حضرت عباس‌علیه‌سلام نگاه کرده است.

جالب این که در این غزل، شاعر؛ داستان رشادت حضرت عباس‌علیه‌سلام در کنار فرات را روایت می‌کند اما در شعرش به طور مستقیم نامی از او نمی‌برد. در این شعر، دریا و ماه استعاره از حضرت عباس‌علیه‌سلام هستند.

استفاده از زبان امروز و عناصر شعر امروز مانند «عکسی تمام چهره و زیبا گرفته بود» از نکات قابل تامل این شعر است.

هادی مومنی در حال حاضر مدیر گروه رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد سلسله است و از طرف این دانشگاه در جشنواره شرکت کرده است.

در ادامه شعرِ هادی مومنی در وصف حضرت عباس‌علیه‌سلام را می‌خوانید:

شطّی که نقش ماه در آن جا گرفته بود
آیینه در مقابل دریا گرفته بود
مبهوت و مات و بی‌حرکت مانده بود رود
چون از خدا مجال تماشا گرفته بود
دریا عمود آمده بود و فرات از او
عکسی تمام چهره و زیبا گرفته بود
مهرش نشست بر دل رودی که قطره هاش
امواج عشق در سرشان پا گرفته بود
هر موجی از فرات به قدقامت ایستاد
کار نماز علقمه بالا گرفته بود
با دیدن نماز جماعت دلش شکست
دریا دلش بهانهٔ مولا گرفته بود
می‌خواست باز تازه کند بیعتی که از
دامان مهر حضرت زهرا گرفته بود
دستی کشید بر سر آب و بلند شد
طوفان نوح او همه جا را گرفته بود
با ذوالفقار رفت و دل نیل را شکافت
گویا دعای حضرت موسی گرفته بود
شقّ الیدِ قمر هنر شست دست اوست
دستی که سبقت از ید بیضا گرفته بود
دستی بریده بود که بیعت نمی‌شکست
از شدّت وفا علمش را گرفته بود

بیان دیدگاه !

نام :