نسخه چاپی
854 بازدید
بازی قدرتها با کارت القاعده/ سعیدجمشیدی
سعیدجمشیدی سال 1979 با حمله ارتش سرخ شوروي به افغانستان فرصتي طلايي براي ايلات متحده و هم پيمانانش ايجاد شد تا بتوانند اندکي از زخم هايي را که در ويتنام به واسطه حمايت بلوک شرق از ويت کنگ ها خورده بودند التيام بخشند.مدت زمان کوتاهي پس از شروع جنگ، سيل کمک هايي که وجهه تسليحاتي […]
سعیدجمشیدی
سال 1979 با حمله ارتش سرخ شوروي به افغانستان فرصتي طلايي براي ايلات متحده و هم پيمانانش ايجاد شد تا بتوانند اندکي از زخم هايي را که در ويتنام به واسطه حمايت بلوک شرق از ويت کنگ ها خورده بودند التيام بخشند.مدت زمان کوتاهي پس از شروع جنگ، سيل کمک هايي که وجهه تسليحاتي آن بر ساير وجوهش مي چربيد به سمت افغانستان سرازيز شد. در اين راستا ساماندهي جنگجوياني که در صدد کمک به مردم افغانستان بودند در دستور کار سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي غرب قرار گرفت. موضوعي که در شکل دهي و ايجاد سازمان القاعده به رهبري يکي از ثروتمندان عربستاني و از خاندان آل سعود صورت عيني بخود گرفت.
بر اساس اسناد موجود، سازمان القاعده و نيروهاي آن، تحت حمايت و آموزش سازمانهاي اطلاعاتي غرب قرار گرفته اند و اينکه کشورهاي غربي و در راس آن ايالات متحده آمريکا بانيان ايجاد اين سازمان مخوف تروريستي بوده اند.
آموزش هاي سخت اطلاعاتي همراه با تعصبات خشک ايدئولوژيکي، نيروهاي اين سازمان را به تاثيرگذارترين سازمان در منطقه ئ درگيري تبديل کرده بود.
با خروج ارتش سرخ از افغانستان و بروز مناقشات داخلي و همزمان با صحنه گرداني بازيگران منطقه اي و بين المللي، سازمان القاعده با اتحاد با مردمان پشتون در ايالت هاي مرزي افغانستان و پاکستان، همچنين کمک براي شکل گيري و حتي برقراري رابطه خويشاوندي با سرکرده طالبان (ازدواج دختر ملاعمر وبن لادن)داراي قدرتي مضاعف در منطقه شد. به گونه اي که به همراه طالبان توانست بيش از 90 درصد از کشور افغانستان را تحت کنترل خود در آورده و حتي دامنه نفوذ خود را از ايالات مرزي پاکستان به سمت منطقه مورد مناقشه با هند يعني کشمير بکشاند.
ايجاد حکومتي تحت عنوان «امارت اسلامي» از همان ابتدا چهره اي خشن از اين سازمان براي جهانيان ترسيم کرده بود، به گونه اي که با بروز اختلافات بين آنها و کشورهاي غربي و بخصوص با حوادث يازده سپتامبر، انفجارات مترو لندن و حملاتي ديگر از اين دست، اين سازمان و رهبران آن در تقابل با کشورهاي غربي قرار گرفتند. موضوعي که لشکر کشي به افغانستان و معرفي اين سازمان به عنوان مخوفترين گروه تروريستي را در عرصه بين الملل در پي داشت.
در طول دهه اول هزاره سوم درگيريهاي غرب با اين سازمان تروريستي عمدتاً در خاورميانه به خصوص در افغنستان و عراق به يکي از خبرسازترين موضوعات بين المللي تبديل شد. در اين بين سازمان مزبور نيز با بسط نفوذ خود، شبکه اي جهاني ايجاد کرده است که دامنه نفوذ آن در بيشترين مناطق جهان به چشم مي خورد.
لکن در سالهاي اخير شايد اين نکته که با کشته شدن رهبر القاعده نگرشي نو در اين سازمان ايجاد شده قابل توجه است. ايمن الظواهري رهبر مصري اين سازمان اگرچه مانند بن لادن عربستاني داري شخصيت کاريزما در ميان بزرگان اين تشکيلات نيست، لکن با سياستي که دنبال مي کند، نگاه جهاني اين سازمان را به سوي مناقشات منطقه اي هدايت کرده است. موضوعي که مداخله در عراق و سوريه نمونه بارز آن است.
آنچه موضوعات پيش گفته را براي نگارنده قابل توجه نموده است، حرکتي آرام و تدريجي در راستاي همسويي دوباره سياست هاي غرب و اين سازمان تروريستي در نقاط مختلف جهان است.
جبهه النصره به عنوان يکي از شاخه هاي اصلي از القاعده، اگر چه در ليست گروههاي تروريستي غرب قرار گرفته است، اما در کنار غرب بر ضد بشار اسد در سوريه مي جنگد و گروه داعش(دولت اسلامي عراق و شام)، در سوريه و همچنين در عراق دولت شيعي طرفدار ايران را آماج حملات خود قرار مي دهد.
در لبنان سفارتخانه ايران به دفعات مورد حمله قرار گرفت و در يمن ديپلمات هاي ايراني توسط وابستگان اين سازمان مورد حمله قرار گرفته و يا ربوده مي شوند. در بعد جهاني، منافع روسيه از سوي اين سازمان مورد تهديد قرار گرفته و زمزمه هايي از گسيل نيروهاي اين سازمان به اوکراين به عنوان بحراني ترين منطقه بين روسيه و غرب به گوش مي رسد. در حالي که مخالفت با رژيم صهيونيستي يکي از موضوعات مورد توافق دولت و حتي ملت هاي اسلامي ست، اين سازمان در طول حيات خود نه تنها براي اين رژيم مشکلي ايجاد نکرده، بلکه خبرهايي از مداواي نيروهاي زخمي شده اين سازمان در بيمارستانهاي رژيم اشغالگر به گوش مي رسد و از همه مهمتر اينکه در سالهاي اخير شاهد تهديدي جدي در منطقه براي منافع ايلات متحده از سوي اين سازمان نيستيم.
موضوعات بسياري از اين دست، نظر تحليلگران بين المللي را به سوي خود کشانده است.از آنجا که سازمانهاي اطلاعاتي کارنامه سياهي در رابطه با همکاري با نيروهاي مخوف در جهت نيل به اهداف خود دارند و با وجود شعارهاي مبارزه با تروريسم که همواره با معيارهاي دوگانه مطرح مي شود، مي توان رگه هايي از همسويي در اهداف و برنامه هاي سازمان القاعده و غرب را در سالهاي اخير مشاهد کرد. آنچنان که پس از جنگ تمام عياري که بين اتحاد جماهير شوروي و القاعده با حمايت غرب در افغانستان در گرفت و منجر به خروج نيروهاي ارتش سرخ از افغانستان شد، در تاريخ 1 دسامبر 1996 ايمن الظواهري به عنوان فرد شماره دو القاعده با هويت جعلي “عبدالله امام محمد امين” به همراه دو نفر ديگر از نيروهاي اين سازمان تروريستي در روسيه دستگير شد. بنابر گزارش وال استريت ژورنال، اين گروه 3 نفره، با گذشت 4 ساعت از ورودشان به خاک روسيه از سوي نيروهاي اطلاعاتي اين کشور بازداشت مي‌شوند. اين 3 محکوم امنيتي، 5 ماه را در زندان هاي روسيه براي برگزاري دادگاه خود در انتظار مي مانند. اما در اين هنگام اتفاقي مايه تعجب همگان مي‌شود چرا که در دادگاه اين افراد، چند تن از نمايندگان پارلمان روسيه، خواستار آزادي زودهنگام اين تاجراني که به اشتباه بازداشت شده‌اند، مي‌شوند! در نهايت، دادگاه روسيه اين 3 نفر را به 6 ماه حبس محکوم مي‌کند.
اما اين 3 تروريست تکفيري حتي دوران محکوميت خود را نيز به طور کامل سپري نکرده و پس از گذشت تنها 1 ماه، از زندان آزاد مي‌شوند. جالب اينکه پس از آن، در سال 1998 سلسله حملات تروريستي به سفارت هاي آمريکا در نقاط مختلف دنيا مخصوصا در آفريقا از جمله دارالسلام، تانزانيا، کنيا و نايروبي کليد خورد که طراح آن شخص ايمن الظواهري بود. موضوعي که با افشاي دستگيري اين تروريست در روسيه توجه جامعه جهاني را به خود جلب کرد.
اگرچه بروز اتفاقاتي از اين دست موضوع تازه اي نيست، اما اتفاقات پيش گفته اثبات کننده اين موضوع است که سازمان هاي تروريستي به عنوان ابزاري در اختيار منابع اطلاعاتي عمل مي کنند به گونه اي که به فراخور شرايط در جهت تامين منافع گروهي خاص دست به عمليات نظامي مي زنند.
از اين منظر اينکه در آينده نزديک با مديريت سازمانهاي اطلاعاتي رقيب، حملاتي گسترده تر به منافع روسيه و ايران توسط اين تشکيلات برنامه ريزي شود و مانند سوريه، عراق، يمن و… همسويي قابل تاملي مشاهده شود و حتي براي سرکوب روس گراهاي مخالف دولت در اوکراين، نوعي از همکاري بين غرب و القاعده البته در شکل و شمايلي متفاوت را شاهد باشيم، نمي تواند موضوعي به دور از واقعيت باشد.
منبع: روزنامه ابتکار29/2/93
جمشیدی عزیز لذت میبرم از نوشته هایت.برقرار باشید
[پاسخ]