کد خبر : 8561
تاریخ انتشار : 17 مارس 2014 - 22:49
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 1,328 بازدید

برترین بانو ، حضرت مریم (س) یا حضرت فاطمه (س) ؟

سیدمحمدصادق محمدی وفایی / هومیان نیوز : قرآن کریم حضرت مریم (س)را برترین بانو می داند چگونه می توان گفت حضرت زهرا(س) برترین بانوست؟ قرآن کریم در مورد حضرت مریم(س) می فرماید:«و اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله اصطفیک وطهرک واصطفیک على نساء العالمین»؛ به یاد آورید هنگامى را که فرشتگان گفتند،اى مریم! خدا تو […]

سیدمحمدصادق محمدی وفایی / هومیان نیوز :

قرآن کریم حضرت مریم (س)را برترین بانو می داند چگونه می توان گفت حضرت زهرا(س) برترین بانوست؟

قرآن کریم در مورد حضرت مریم(س) می فرماید:«و اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله اصطفیک وطهرک واصطفیک على نساء العالمین»؛ به یاد آورید هنگامى را که فرشتگان گفتند،اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته،و بر تمام زنان جهان،برترى داده است.این آیه هر چند از حضرت مریم(س) به برترین بانو در عالمین یاد می کند،اما منظور از برتر بودن او،برتری در جهان و زمان خود بوده است. در این آیه دو نوع ویژگی را برای حضرت مریم(س) ذکرکرده است:
الف) ویژگی هایی چون تطهیر و تصدیق کلمات خداوند متعال،و قنوت و محدثه بودن که اختصاص به حضرت مریم(س) ندارد.
ب) ویژگی اختصاصی حضرت مریم(س)؛و آن چگونگی ولادت فرزند اوست.
حضرت مریم (س)ازجهت طهارت روح و کمالات معنوی برترین خانم عصرخویش بوده است،و از جهت چگونگی ولادت فرزند برترین همه عصرهاست.به یقین برتری حضرت مریم(س) ازجهت چگونگی ولادت حضرت عیسی(ع) منافاتی با برتربودن حضرت فاطمه(س)،درکمالات عالیه انسانی ندارد. و کلمه«العالمین» هم که (درآیه فوق آمده است)هیچ گونه منافاتی با برتربودن حضرت زهرا(س) در همه عصرها،و اختصاص برتری حضرت مریم بر زنان جهان عصرخود ندارد؛زیرا کلمه«العالمین»در قرآن و عبارات معمولى به معنى مردمى که در یک عصر و زمان زندگى کرده اند آمده است،چنانکه درباره بنى اسرائیل آمده است:«و انى فضلتکم على العالمین»؛ و من شما را بر جهانیان برترى بخشیدم.بدیهى است منظور،از برترى مومنان بنى اسرائیل بر مردم عصر خود بوده است.یا این¬که می-فرماید:«إن الله اصطفى آدم ونوحا وآل إبراهیم وآل عمران على العالمین ذریة بعضها من بعض». خداوند،آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد.
خداوندمتعال،در سوره انعام بعد از این که نام هجده نفر از انبیاء را می برد،می‌فرماید:«وَ کُلاًّ فَضَّلْنَا عَلىَ الْعَلَمِینَ وَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ ذُرِّیَّاتهِِمْ وَ إِخْوَانهِِمْ وَ اجْتَبَیْنَاهُمْ وَ هَدَیْنَاهُمْ إِلىَ‏ صرَِاطٍ مُّسْتَقِیم». و همه را بر جهانیان برترى دادیم‏ و از پدران و فرزندان و برادران آنها،و برگزیدیم و به راه راست،هدایت نمودیم.
به یقین این برتری ها مربوط به عصر خودشان بوده است و گرنه از انبیاء، نیز بالاتر از رسول گرامی اسلام(ص) به دنیا نیامده است ونخواهد آمد.
ادله برتری حضرت فاطمه(س)از منظرقرآن کریم و روایات:
از منظر قرآن کریم«علم و ایمان و تقوى و ملکات فاضله انسانى»ملاک برتری است.حضرت فاطمه(س)از مصادیق بارز آیه تطهیراست؛زیرا وقتی این آیه نازل شد،رسول خدا (ص)،علی،فاطمه(ع)، حسن و حسین(علیهم السلام) را فراخواندند وآنها را اهل خود خواندند. در ماجرای مباهله پیامبراکرم(ص)حضرت فاطمه (س) را با خود به مباهله برده است. آیات سوره«هل اتى‏» نیزکه برجسته‏ ترین صفات را ذکرکرده است درحق حضرت زهرا(س) نازل شده اند. علاوه برآیات،روایات زیادی از رسول گرامى (ص) در افضلیت حضرت زهرا(س) با تعبیرات متنوع و مختلفی صادرشده است،که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱- دخترم فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است.او پاره تن من،نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمى نسب است. هرگاه در محراب مقابل پروردگارش می‏ایستد نورش براى فرشتگان آسمان مى‏درخشد آنچنان که نور ستارگان براى اهل زمین.
۲- در آن هنگام که فاطمه(س) بیمار شده بود،پیامبر(ص) به یارانش که برای عیادت آمده بودند و از بیمارى فاطمه‏(ع) اظهار تأسف مى‏کردند فرمود:«اما انّها سیدة النساء یوم القیامة»؛ بدانید او بانوى تمام زنان در قیامت است.
۳- پیغمبر اکرم‏(ص) در بیمارى وفاتش هنگامى که بی تابى فاطمه را مشاهده کرد، فرمود:«یا فاطمة الاترضین ان تکونى سیدة نساء العالمین،و سیدة نساء هذه الامة، و سیدة نساء المؤمنین»؟:«اى فاطمه! آیا راضى نیستى که تو برترین بانوى زنان جهان،و بانوى زنان این امت،و بانوى زنان با ایمان باشى؟ وامام خمینی(ره)می نویسد: درکافی شریف روایتی باسند معتبرنقل شده است که حضرت زهرا(س)بعد ازپدرش ۷۵روز زنده بودند و به شدت محزون بودند در این ۷۵روز جبریل امین می¬آمدند و به آن حضرت تعزیت می کرد و آنچه به ذریه او می رسیده ذکر کرده و حضرت علی (ع) کاتب وحی بوده است و این از مختصات حضرت زهرا(س)است.
۴- فرشته‏اى که تاکنون به زمین نیامده بود،از خداوند اجازه گرفت و به زمین آمد تا به من سلام کند و مژده دهد،که فاطمه سرور زنان بهشت است و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند. سرور زنان اهل بهشت بودن،همان برتر بودن در دنیا وآخرت است.
۵- در «صحیح بخارى»که معروفترین منبع حدیث اهل سنت است از«عایشه» نقل می کند:«روزى «فاطمه» (س) نزد پیامبر(ص) آمد،راه رفتنش درست مانند راه رفتن او بود،پیغمبر اکرم‏(ص) فرمود خوش آمدى دخترم! سپس او را طرف راست و یا چپ خود نشاند،بعد رازى در گوش او گفت،و به دنبال آن فاطمه گریان شد.من (عایشه) گفتم چرا گریه مى‏کنى؟ بار دیگر پیامبر(ص) راز دیگرى به او گفت، فاطمه‏(س) خندان شد.گفتم: من تا امروز شادى که اینچنین با غم نزدیک باشد ندیده بودم، و از علت آن سؤال کردم.فاطمه‏(س) گفت: من سرّ رسول خدا را فاش نمى کنم،و این مطلب ادامه داشت تا پیامبر(ص) از دنیا رفت، آنگاه سؤال کردم، گفت:مرتبه اول پیامبر(ص) به من فرمود جبرئیل هر سال یکبار قرآن را بر من عرضه مى‏داشت، امسال دوبار عرضه داشت، و من فکر مى‏کنم فقط به این دلیل است که اجل من نزدیک شده،و تو اولین کسى خواهى بود که به من ملحق مى‏شوى من هنگامى که این سخن را شنیدم گریه کردم.سپس فرمود«اما ترضین ان تکونى سیدة نساء اهل الجنة و نساء المؤمنین»؟!:«آیا تو راضى نمى شوى که بانوى زنان اهل بهشت یا زنان با ایمان باشى»؟ هنگامى این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم.
۶- ابن عباس از پیغمبر اکرم‏(ص) نقل کرده است:«اربع نسوة سیدات سادات عالمهن مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد(ص) و افضلهن عالما فاطمة(ع)» ؛«چهار زن بانوى بانوان جهان خود بودند: مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم و خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد(ص) و از همه آن‏ها برتر فاطمه‏(س) بود.
۷- پیامبر(ص):فرمود:« فاطمة بضعة منی،فمن أغضبها أغضبنی». «فاطمة بضعة منى یؤذینی ما آذاها».
آلوسی می¬نویسد:« برترین زن دنیا از ابتدای دنیا تا آخر آن فاطمه بتول است؛از جهت این که پاره تن رسول الله است و از جهات دیگر نیز و حتی اگر به نبوت حضرت مریم هم معتقد بشویم باز فاطمه برتر است؛زیرا (بضعه بودن ) فاطمه یعنی از روح وجود بودن؛و روح،سید هرموجود است و این امتیازی اختصاصی است و غیراز فاطمه،احدی دارای این خصیصه نیست،ازاین¬رو فاطمه برعایشه نیز برتری دارد.
افزون براین به برتری فاطمه(س) بر شیخین نیز تصریح شده است
علاوه برآلوسی،علمایی چون سبکی،سیوطی،زرکشی،مقریزی،بلقینی وسهیلی می¬گویند:
« فاطمه برترین بانوی دنیاست.و حتی از حضرت مریم هم برتر است». و چون ابن داود از سبکی در باره علت برتری حضرت زهرا(س) سوال کرده است،سبکی به روایت «فاطمة بضعة منی»،تمسک کرده است وگفته است« ولا اعدل ببضعة رسول الله احد» غیر از فاطمه (س)احدی به وصف(بضعه رسول الله)توصیف نشده است.واومعادلی ندارد.
سهیلی نیزجواب سبکی را نیکو دانسته و می¬نویسد:«موید جواب سبکی این است،هنگامى که«رفاعه» از گناهى که مرتکب شده بود توبه کرد،خودش را به چوب توبه محکم بست و سوگند خورد هرگز آن بند را نگشاید، مگر اینکه محمد¬بن¬عبدالله(ص) به دست خود آن-را باز کند،و این را نشان قبول شدن توبه خود قرار داده بود،تا اینکه آیه قبول شدن توبه او از جانب پروردگار نازل شد و در آن هنگام حضرت فاطمه(س) اراده فرمود آن بندها را بگشاید،ولى ابالبابه گفت: کسى جز پیامبراکرم (ص) نباید مرا از بند رها نماید،زیرا من به این امر سوگند یاد کرده ام،وچون این سخن به گوش پیامبراکرم(ص) رسید،حضرت فرمود:«همانا، فاطمه پاره تن من است ، درود خدا بر او و بر فاطمه باد».
۸- روایت:(انی ترکت فیکم الثقلین،کتاب الله، وعترتی لا یفترقان حتى یراد على الحوض)وحضرت زهرا سیده عترت است.
۹- پیامبر(ص)فرمود:« من و على و فاطمه و حسن و حسین روز قیا مت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود». این که فاطمه(س) روز قیامت هم منزل پیامبراکرم(ص) است برتری اورا می رساند.
۱۰- هنگامى که آیه«لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَینَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً…» بر پیامبر (ص) نازل گشت؛حضرت فاطمه(‏س) پدر را«رسول اللّه» خطاب کرد.امام¬حسین‏(ع) از مادر خود نقل مى‏کند: از آن روزى که این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد، هیبت آن حضرت،مانع شد که او را «پدر» خطاب کنم، از این رو مى‏گفتم: یا رسول اللّه. چون پیامبر چنین دید،فرمود:«دخترم! این آیه درباره تو و اهل¬بیت تو نازل نشده است؛زیرا تو از من هستى و من از تو.تو مرا پدر خطاب کن.دخترم! این آیه درباره مُستکبران نازل گشته که احترام مرا نگه نمى‏دارند. پدر گفتن تو براى آرامش قلب من بهتر و به خشنودى خداوند نزدیک‏ تر است».
۱۱- حضرت رسول(ص) به فاطمه(س) فرمودند:«آیا نمی‌دانی که خداوند بر تمام أهل زمین نظر افکند و بهترین فرد را برای نبوت انتخاب کرد که آن هم پدرت بود و دوباره بر تمام أهل زمین نظر افکند و همسرت را انتخاب کرد و به من وحی کرد و من تو را به نکاح او درآوردم و او را وصی خودم قرار دادم». ونیزفرمود:«اگر علی آفریده نمی‌شد، فاطمه، همتا و هم‌کفوی نداشت تا بتواند با او ازدواج کند». ونیزفرمودند:« من پایان بخش پیامبران و گرامی‌ترین أنبیاء هستم و محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خداوند هستم و من پدرت هستم و وصی من، بهترین أوصیاء است و محبوب‌ترین أوصیاء نزد خداوند است واوشوهر توست». ازسویی امام علی (ع)نفس پیامبر(ص)محسوب می¬شود
آیانفس خاتم الانبیاء بودن وذوالقربی بودن او،واین که حضرت فاطمه (س)کفواوبوده است ،برتری به حساب نمی¬آید؟
۱۲- طبق روایات شیعه واهل سنت نطفه حضرت زهرا(س) ازمیوه های بهشتی منعقدشد و در روز محشر نیز منادی ندا می¬دهد دیدگانتان را ببندید که فاطمه(س) می¬خواهد عبور کند. و این نیز از مختصات حضرت فاطمه(س) است و احدی به این خصائص مفتخرنشده است.

آل عمران(۳)،آیه۴۳
.اصطفای مریم )همان تقبل عبادت اوست،و تطهیرش عبارت است از مصونیتش به عصمت خداى تعالى از گناهان،پس آن جناب،هم اصطفاء شده است و هم معصوم.و چه بسا از مفسرین که گفته اند:منظور از تطهیر او بتول شدن او است،و بتول به معناى زنى است که حیض نمى¬بیند و خداى تعالى او را بدین جهت بتول قرار داد که ناگزیر نشود در ایام حیض از کلیسا بیرون رود. تفسیرالمیزان،سیدمحمدحسین طباطبایی،ج۳ص۲۹۵٫
. نور الثقلین،عبد علی الحویزی ج ۱ص۳۳۶، بحارالانوار،علامه مجلسی،ج۱۰ص۲۴
. آل عمران(۳)آیات ۳۳ – ۳۴
. انعام(۶) آیه ۸۶
. اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا؛صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج،ج۷ ،‌ص۱۲۰،مسند أحمد، أحمد بن حنبل،ج۱،ص۱۸۵ و صحیح الترمذی، محمد بن عیسى،ج۵ ،ص۵۹۶ و المستدرک على الصحیحین، محمد بن عبدالله،‌ج۳،ص۱۵۰ و فتح الباری، ابن حجر العسقلانی،ج۷،ص۶۰ و تفسیر الطبری،‌محمدبن جریر،ج۳،‌ص۲۱۲ و الدر المنثور،جلال الدین سیوطی،ج۲،ص۳۸ و الکامل فی التاریخ،علی بن محمد،ج۲،ص۲۹۳ ؛تفسیر ابن کثیر،اسماعیل بن کثیر، ج ۱- ص ۳۷۹و ج۶ص۷۸۳؛« الدر المنثور ج ۵ ص۱۹۹»؛ الاصابه،ابن حجر عسقلانى،ج ۴ ص ۴۰۷؛تلخیص المستدرک،محمدبن عبدالرحمن،ج۳ ص۱۴۶
(دروغگو را نفرین کردن )
 ،الکامل فی التأریخ،علی بن محمّد الجزری،ج ۲،ص۲۹۳؛تفسیر ابن کثیر، اسماعیل بن کثیر،ج۱ص۳۷۰٫صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج،کتاب الفضائل، باب ۴،ح ۳۲ – (۲۴۰۴).فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ( اى پیامبر،پس از آنکه علم به تو روى آورد [ اگر کسى درباره داستان عیسى (ع) با تو به مخاصمه برخاست ] بگو : بیائید ما فرزندان خود را بخوانیم و حاضر کنیم و شما فرزندان خود را و ما زنان خود را شما هم زنان خود را و ما نفس هاى خود را شما هم نفس هاى خود سوره آل عمران(۳)،آیه۶۱
سوره الانسان(۷۶)،آیات ۵ تا۱۳
الکشاف،أبو القاسم محمود بن عمرو،ج‏۴،ص‏۱۹۷; شواهد التنزیل،ابوالقاسم حسکانى،ج‏۲،ص‏۳۹۳ -۴۰۹; خصائص الوحى المبین،یحی بن الحسن الحلی،فصل ۱۲،ص‏۱۰۰
ترجمه و تحقیق از جلد ۴۳ بحارالانوار،زندگانی حضرت زهرا(علیهاالسلام )،محمد باقر مجلسی،ص۱۲؛فرائدالسمطین،ابواسحاق حموینی،ج ۲،ص۳۵؛ بحارالانوار،محمدباقرمجلسی،ج۴۳،ص۱۲
حلیة الأولیاء وطبقات الاصفیا،أبو نعیم اصفهانی،ج۲ص۴۲؛این حدیث نیز در مستدرک الصحیحین¬ج۳ص۱۵۶ نقل شده¬ وتصریح مى‏کند که سند آن صحیح است.
برخی ازعلما گفتارپیامبراکرم(ص) درحق زهرا(س)که فرموده¬اند فاطمه(س)،(سیدة نساء العاملین،وسیدة نساء المؤمنین،وسیدة نساء أهل الجنة) است ازروایات متواتر(قطعی)است:تواتر قول رسول الله«صلى الله علیه وآله» لفاطمة علیها السلام(سیدة نساء العاملین،وسیدة نساء المؤمنین،وسیدة نساء أهل الجنة) صحیح البخاری،محمدبن اسماعیل،ج،۴ص۱۸۳ج ۴ص۲۰۹ ج ۷ ،ص۱۴۱»الشافی فی الإمامة،أبی القاسم علی بن الحسین الموسوی ج۲ ص۶۶٫
 این روایت جزو روایات قطعی اهل¬سنت است:صحیح بخارى، محمدبن اسماعیل ،ج‏۸،کتاب الاستیذان،ص‏۴۱۲،باب‏۶۹۳،حدیث ۱۱۵۸٫این حدیث در مستدرک الصحیحین،محمد بن عبدالله،ج۳ ص۱۵۶ نیز نقل شده و باز تصریح مى‏کند که سند آن صحیح است.
. مجله تخصصی کلام اسلامی،شماره ۴۰،ص۱۰۰(اقتباس)
الأرائج المسکیة،فی تفضیل البضعة الزکیة،السید حسن الحسینی،ص۲۱؛الجامع الصحیح،محمد بن عیسى الترمذی،ج۵ ص۶۶۰٫
صحیح بخارى» ،محمد بن إسماعیل، کتاب بدء الخلق.ج ۴ص۶۴ ،مسند احمد،احمدبن‏حنبل،ج‏۶،ص۲۸۲
ذخائر العقبى فی¬مناقب ذوی القربى،محب الدین الطبری،صفحه۴۴؛«سیوطى» نیز«در المنثور» این حدیث را ذیل آیه«و اذ قالت – الملائکه یا مریم…»(آل عمران ،۴۲) آورده است.سیر أعلام النبلاء،محمدبن احمد،ج ۲ ص ۱۲۶ والجوهرة،محمدبن ابی بکر،ص۱۷ الاستیعاب (مطبوع بهامش الإصابة )،ج ۴ ص ۳۷۶ وتاریخ دمشق،لابن عساکر،ج ۱ ص ۲۴۷ – ۲۴۸؛المجالس السنیة،سیدمحسن امین،ج ۵ ص۶۳؛شرح الأخبار،محمدبن¬الصنعانی،ج ۳ ص۵۶؛مقتل-الحسین،ابوالمویدبن¬احمد خوارزمی،ج ۱ ص ۷۹؛ نظم دررالسمطین،جمال الدین محمدبن یوسف،ص ۱۷۸ – ۱۷۹؛ معانی الأخبار،محمدبن بابویه قمی،ص ۱۰۷؛علل الشرائع، محمدبن بابویه قمی،ج ۱ ص ۱۸۲؛بحارالانوار،محمدباقرمجلسی،ج۴۳ ص ۳۷ و ج ۳۹ ص ۲۷۸ و ج ۳۷ ص ۶۸٫
البته درروایتی آمده است«ان افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد و فاطمة بن محمد(ص) و مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم»(مستدرک الصحیحین، محمد بن عبدالله،ج ۲ ص ۴۹۷ ) برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد(ص) و مریم دختر عمران،و آسیه دختر مزاحم(همسر فرعون است». فاطمه‏(س) یکى از چهار زن بزرگ جهان معرفى شده،وباتوجه به آنچه گفته شد، هیچ منافاتى با این معنى ندارد که او از میان آن چهار زن برترین آن‏ها است
صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل،ج۴،ص۲۱۰
صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج،ج۷،ص۱۴۱
والذی أمیل إلیه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات من حیث إنها بضعة رسول الله صلى الله علیه وسلم بل ومن حیثیات أخر أیضاً ، ولا یعکر على ذلک الأخبار السابقة لجواز أن یراد بها أفضلیة غیرها علیها من بعض الجهات وبحیثیة من الحیثیات وبه یجمع بین الآثار وهذا سائغ على القول بنبوة مریم أیضاً إذ البضعیة من روح الوجود وسید کل موجود لا أراها تقابل بشیء وهذا یدل على افضلیتها على عائشة الکتاب : روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی،شهاب الدین محمود ابن عبدالله،ج ۳ ص ۳۱درتفسیرآیه :وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ. السیدة فاطمة الزهراء(س) محمد بیومی،صر ۲۰۲
والزهراء ـ کما یعلم الجمیع ـ بضعة الرّسول وروحه التی بن جنبیه،من أغضبها فقد أغضبه ، کما فی الأحادیث المتفق علیها ، والتی لأجلها قال غیر واحدٍ من أعلام السنّة بکونها أفضل من الشیخین. فیض القدیر ـ شرح الجامع الصغیرج ۴ ص ۴۲۱ . قال المناوی : استدلّ به السهیلی على أنّ من سبّها علیها السلام کفر، لاَنّه یغضبه صلى الله علیه وآله وسلم، وأنّها أفضل من الشیخین(۳) فیض القدیر ۴،۴۲۱٫ فتح الباری ۷،۱۳۲٫
السیدة فاطمة الزهراء (س) محمد بیومی مهران،صر ۲۰۲؛النص والاجتهاد،شرف الدین موسوی،المورد۸،ص۱۱۴
همان
الروض الانف، ابوالقاسم سهیلى،ج ۲،ص۱۹۶؛شرح بهجة المحافل،الاشخرالیمانی،ج ۱ص ۲۷۳ السیدة فاطمة الزهراء (س) محمد بیومی مهران ،صر۲۰۲ 
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی ،شهاب الدین محمود بن عبدالله الآلوسی،ج۳،ص۱۵۵
أسد الغابة فی معرفة الصحابة أبو الحسن،علی بن أبی¬الکرم،ج ۵،ص‏۲۶۹؛کفایة الطالب،محمدبن یوسف،ص۳۱۱٫
 نور(۲۴)آیه ۶۳
 مقدمة ینابیع المودة،سلیمان بن الشیخ إبراهیم،ص %D

بیان دیدگاه !

نام :