ترانه ای برای مردم غبار گرفته ی دیارم
بهناز ابوالوفایی: حال گرد و غبارها خوبه! بادها هم عجیب و بی رحمن نفس بچه های این شهرو پر و بالای بسته می فهمن گرد و خاکای “داعشیِ “کثیف! آسمونو گرفتن از مردم دلمونو به هرچی خوش کردیم فوری اونو گرفتن از مردم خاک بر سر شدیم و چیزی نیست! خاک بر سر شدیم و […]
بهناز ابوالوفایی:
حال گرد و غبارها خوبه!
بادها هم عجیب و بی رحمن
نفس بچه های این شهرو
پر و بالای بسته می فهمن
گرد و خاکای “داعشیِ “کثیف!
آسمونو گرفتن از مردم
دلمونو به هرچی خوش کردیم
فوری اونو گرفتن از مردم
خاک بر سر شدیم و چیزی نیست!
خاک بر سر شدیم و آرومه
ماهِمون خاک شد؟! خیالی نیست…
توی این خطه دفن مرسومه
بین مردای شهر پیچیده
بوی بر باد رفته ی گندم
خاک نه! این شبیه یک آهه
که بلند میشه از دل مردم
ما همون نسلِ گندم و سیبیم…
چرخ جاموندگی رو هل می دیم
عده ای خوش ندارن اما باز
سر بلند می کنیم و گل می دیم…
سلام
به به چه ترانه ی زیبایی! خیلی عالی بود! خیلی…!
[پاسخ]