کد خبر : 27791
تاریخ انتشار : 14 آگوست 2016 - 21:25
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 324 بازدید

رانت ژنتیکی/ خون و خویشاوند!

  خانواده را فقط به معنی زن، شوهر و فرزند نمی‌داند؛ او در جامعه‌ای تربیت یافته است که خانواده نه هسته‌ای بلکه گسترده است. عمو، دایی، عمه،خاله همگی در خانواده‌ی گسترده جایگاه مهمی دارند؛ حتی جایگاهی مهم‌تر از جریان سیاسی حامی. در این جامعه‌ی از منظر جامعه‌شناسی، ارگانیک، خانواده‌ی گسترده در منصب‌خواهی هم سهم خواهد […]

رانت

 

خانواده را فقط به معنی زن، شوهر و فرزند نمی‌داند؛ او در جامعه‌ای تربیت یافته است که خانواده نه هسته‌ای بلکه گسترده است.

عمو، دایی، عمه،خاله همگی در خانواده‌ی گسترده جایگاه مهمی دارند؛ حتی جایگاهی مهم‌تر از جریان سیاسی حامی.

در این جامعه‌ی از منظر جامعه‌شناسی، ارگانیک، خانواده‌ی گسترده در منصب‌خواهی هم سهم خواهد داشت.

او نیز به ارگانیک علاقه‌مند است تا شکل‌دهی به روابط مدنی، صنفی و مکانیکی.

به همین علت تلاش می‌کند اقوام و خویشان حتماً سهامی در مدیریت‌ها داشته باشند.

در جامعه‌ای که فرصت‌های شغلی محدود است تنازع برای بقا به او آموخته است اولویت ابتدا نسب و خون و خویشاوند باشد نه برابری فرصت‌ها.

طایفه هم برایش مهم است؛ البته نه همه‌ی طایفه؛ بلکه آن‌هایی در طایفه که از نظر خونی نزدیک‌تر هستند در اولویت رسیدگی به امور قرار می‌گیرند.

تکلیف بدنه اجتماعی حامی غیرفامیل چه می‌شود؟

آیا آنها موافق رانت ژنتیکی هستند؟

یا به رسیدن به روابط انتصابی عادلانه و به فرصت‌های برابر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به‌عنوان یک رؤیا فکر می‌کنند؟

متفکر مسلمان، ابن خلدون قرن‌ها پیش عصبیت را تعریف کرد؛ عصبیت پیوند مبتنی بر خون و خویشاوند‌گرایی را از عوامل اصلی قدرت می‌داند.

در جوامع بدوی روابط کاملاً روی خون و خویشاوند‌گرایی سوار شده است؛

گاهی جامعه وارد فضای سخت‌افزاری مدرن می‌شود اما هم‌چنان بخشی از روابط اداری‌اش در همان فضای خویشاوند‌گرایی سیر می‌کند.

آن‌هایی که بیرون از حلقه‌ی رانت ژنتیکی باقی می‌مانند محکوم به در حاشیه‌ماندن هستند حتی اگر شایستگی‌هایشان بیشتر از آن‌هایی باشد که متغیر خویشاوند‌گرایی با قدرت، آن‌ها را به منصب رسانده است.

چنین وضعیتی را گاهی به کنایه، «هزار فامیل» هم گفته‌اند…

دیدگاه ها

دانشجوی دکتری جامعه شناسی در گفته :

درود بر شما،آره واقعا مسئولین طایفه گرای ما کسانی هستند که بخشی از ذهن و سرشان در سنت و گذشته قرار دارد و پایشان در مدرنیته. طبیعی است که تا وقتی درصد زیادی از مردم و مخصوصا تحصیل کرده ها هم دچار چنین حالتی هستند زمینه برای استخدام خویشاوندان نالایق فراهم هست تا بیگانگان شایسته. مسئولین بخشی از مردم هستند رفتار و به طور کلی فرهنگ مردم مقوم عمل مسئولان است و از طرفی هم رفتار مسئولین برای سایرین در حکم معیار و الگوست،این دو باعث بازتوليد همدیگر می شوند و این چرخه به راحتی متوقف نخواهد شد. انتخابات اسفند 94در شهرستان کوهدشت و بویژه رومشکان نقطه اوج طایفه گرایی را نشان داد که …

[پاسخ]

بیان دیدگاه !

نام :