کد خبر : 30857
تاریخ انتشار : 27 فوریه 2017 - 20:30
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 383 بازدید

سریال تخریب آثار تاریخی لرستان پایان ندارد؛ سکوت سنگین مسئولان

  حشمت‌اله آزاد بخت: سریال تخریب آثار تاریخی که میراث بی‌بدیل جغرافیای لرستان هستند، گویا قسمت پایانی ندارد و قرار است چشم‌های دلهره دوستداران این آثار جهانی، عمری را به فیلم سیاه تخریبشان خیس شود. خبرگزاری مهر؛ گروه استان‌ها: آنچه در این سال‌ها آزاردهنده است تراژدی آزار داشته‌هایی ملی است که دست عامدانه تخریب عده‌ای […]

 

حشمت‌اله آزاد بخت:

سریال تخریب آثار تاریخی که میراث بی‌بدیل جغرافیای لرستان هستند، گویا قسمت پایانی ندارد و قرار است چشم‌های دلهره دوستداران این آثار جهانی، عمری را به فیلم سیاه تخریبشان خیس شود.

خبرگزاری مهر؛ گروه استان‌ها: آنچه در این سال‌ها آزاردهنده است تراژدی آزار داشته‌هایی ملی است که دست عامدانه تخریب عده‌ای ناآگاه، چنان به نابودی‌شان کوشید که نه تیرگز با چشمان اسفندیار کرد و نه خنجر پدرانه تهمتن با گرده‌ی فرزند.

جالب اینجاست که تخریب آثار باستانی سال‌هاست از بلندگوی رسانه‌های مختلف ازجمله خبرگزاری مهر هوار می‌شود اما پلک مسئولیت مسئولان میراث دارش هیچ‌گاه به‌بهت این فجایع به هم نخورد.

آن از خراش سینه سنگی میرملاس با نقاشی‌های دوازده‌هزارساله‌اش که گاه به ضرب تیشه ندانم‌کاری انسان متمدن عصر ما شکسته شد و گاه به تخریب انفجار مهیب شبانه جویای گنجی از پای درآمد تا این میراث کم‌نظیر جهانی در پستوی غریب کوهستانی در ۱۷ کیلومتری کوهدشت به صخره‌ای شکسته و خالی از سوار تبدیل شود و تنها نامی از آن در فهرست ثبت جهانی‌اش باقی بماند و باز آن از غارت سنگ‌های تراش‌خورده پل کشکان در روز روشن و کاشت محصولات کشاورزی در حریم تاریخی آن.

پلی تاریخی که با پاهای شکسته‌اش چون هزارپایی آهنی، صدها سال هجوم سیل‌های وحشی رودخانه کشکان را ایستاد و پشت خم نکرد و حالا هر باریک تکه‌اش پیش چشم مسئولان میراث فرهنگی لرستان فرومی‌ریزد و باز آن از سنگ‌های تاریخی قبرستان تاریخی ابوالوفا که به‌راحتی راه‌پله شدند تا برای همیشه، خاموش، زیر پای عابران لگد بخورند.

 

 

و اما این بار صحبت از پل «گپ» یا همان صفوی خرم‌آباد است آن‌هم درست بیخ گوش اداره میراث فرهنگی این شهرستان که به فرچه سودجویی یک کاسب خط‌خطی شود تا تاریخی دیگر از این سرزمین کهن رنگ ببازد.

کسی که از سینه تاریخ یک سرزمین به‌عنوان تابلوی تبلیغات خود استفاده کرده شاید ارزش این دیواره زیبا را نمی‌داند اما متولیان حفاظت از پل‌های تاریخی که ارزش این سرمایه ملی را آگاه‌اند چرا هنوز فرچه واکنشی برنداشته‌اند؟

اما آنچه مخاطب این یادداشت است، بی‌خیالی و سکوت سنگین میراث فرهنگی لرستان است که دست روی دستش را هنوز به کسی نگفته تا همگان بدانند این وظیفه این سازمان چیست؟

 

دیدگاه ها

رضا در گفته :

فقط افسوس وافسوس…………….

[پاسخ]

محمد در گفته :

کسانی تصمیم گیرهستندکه آشنایی وشناختی نسبت به مسائل ندارن اگرکمی نسبت به شهرو مردمانش تعصب داشتن کمی فعال ترمیشدن

[پاسخ]

بیان دیدگاه !

نام :