علل و درسهای یک کودتا
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی: در ابتدای نوشتار، اشارهی کوتاهی به این شود که تاکنون، صدها نوشتار و گفت وشنود در مورد رژیم پهلوی و کودتای 28 مرداد در موافقت یا مخالفت، منتشر شده است. این نوشتار هم میتواند جزیی از آنها محسوب شود. نوشته دارای سه قسمت کوتاه است: نخست نحوه شکلگیری جبههی ملی […]
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی:
در ابتدای نوشتار، اشارهی کوتاهی به این شود که تاکنون، صدها نوشتار و گفت وشنود در مورد رژیم پهلوی و کودتای 28 مرداد در موافقت یا مخالفت، منتشر شده است.
این نوشتار هم میتواند جزیی از آنها محسوب شود. نوشته دارای سه قسمت کوتاه است: نخست نحوه شکلگیری جبههی ملی ایران ، دوم، گذری بر وقایع و سوم، درسهایی که باید آموخت.
1ـ شکلگیری جبههی ملی ایران:
زنده یاد دکتر محمد مصدق برای برگزاری انتخابات آزاد دوره شانزدهم مجلس شورای ملی، راهی دربار شد تا در آنجا تحصن کند.
در مسیر رفتن، آقای سیدحسین امامی که کسروی را به قتل رسانده بود همراه وی بود. هنگام رسیدن به دربار، جمعیت بسیاری در آنجا گرد هم آمده بودند.
در آن هنگام، عبدالحسین هژیر وزیر مقتدر دربار شاه به جمع متحصنین آمد تا با آنان صحبت کند؛ اما با برخورد تند سیدحسین امامی روبهرو میشود. دکتر مصدق، وی را آرام میکند.
شاه، نمایندگان متحصنین ازجمله دکتر مصدق را به حضور میپذیرد. شاه میگوید ارتش مجبوراست در انتخابات دخالت کند و ما مجبوریم صندوقهای رأی را عوض کنیم؛ زیرا اگر این کار را نکنیم حزب توده پیروز انتخابات است.
شاه این را هم گفت که: «شما درعین حال که مردم را دارید اما سازماندهی ندارید ولی حزب توده دارای سازماندهی گسترده بوده و در شهرستانها انتخابات را میبَرد؛ همانطور که پیشهوری در انتخابات چهاردهم در بندر پهلوی، انتخابات را برنده شد».
البته لارم به ذ کر است که اعتبارنامه وی را در مجلس، رد واز ورودش به مجلس جلوگیری شد.
آنگاه که از راهیابی پیشهوری به مجلس جلوگیری شد وی به آذربایجان رفته و به شیوهی دیگر به مبارزه پرداخت.
مصدق در جواب شاه میگوید: «ما هم سازمان به وجود میآوریم».
وقتی ازدربار بیرون آمد اعلام میکند ما جبههای بهنام جبهه ملی تشکیل میدهیم تا همهی طرفداران ملی شدن نفت در آن گرد هم آیند.
ازاین رو دکتر مصدق با اشاره شاه که ما سازمان نداریم اقدام به تشکیل جبههی ملی نمود؛ بنابراین شاه ازهمان ابتدا بر تشکیل جبههی ملی، نظارت داشت و نطفهی جبههی ملی در دربار بسته شد و توانستند تعداد هشت نفر را برای ورود به مجلس، کاندیدا کنند.
2ـ گذری بر وقایع:
دکتر مصدق هرچند با چراغ سبز شاه برای رقابت با حزب توده جبهه ی ملی را تشکیل داد اما چون فردی سکولار و دموکراسیخواه بود همراه با همفکرانش در مبارزهای نفسگیر بهدنبال اصلاح ساختار حکومت سلطنتی برای سلطنت کردن و نه حکومت به شیوهی مطلق واستبدادی و خواهان دولتی پارلمانی ازطریق انتخابات آزاد بود.
وی علاوه بر مبارزه برای یک دموکراسی پارلمانی خواهان ملی شدن نفت ایران بود؛ زیرا اعتقاد داشت قرارداد میان ایران وانگلیس، به ضرر منافع ملی کشور است.
ازاین رو پس از موفقیت ودستیابی به ملی شدن نفت مورد غضب سران حکومت آمریکا که بهدنبال سلطهی خویش بر منابع نفتی در حوزهی خلیج فارس و دیگر نقاط جهان بودند، قرارگرفت.
آمریکا بر این تصور بود که ملی شدن نفت درایران باعث بدعتی برای استقلال و ملی شدن نفت در سایر کشورهای نفتخیز خواهد شد که دراین رابطه حکومتهای وابسته به آمریکا و انگلیس، تضعیف یا سرنگون خواهند شد.
بدین گونه دولت آمریکا با همراهی محمدرضا پهلوی و برخی فرماندهان رده بالای ارتش و به کمک جاهلان فکری و یدی و لمپنهای درون و حاشیه حکومتی موفق شدند در 28 امرداد 1332 دولت مردمی مصدق را ساقط کنند.
البته شاه چندی قبل از این کودتا به دلیل نداشتن توان کافی برای مقابله با جریانهای مترقی جامعه با راهنمایی سازمان سیا و دیگر حاکمان آمریکا و به واسطه سفیر آمریکا در تهران، زمینه فرار شاه را پس از رفتن به رامسر واز آنجا به عراق که حکومتش وابسته به انگلیس بود فراهم کرده بود و پس از مدتی، شاه را از بغداد روانهی ایتالیا کردند. شاه دراین برهه از زمان و دربهدری خود از نظر شخصی تمایل به کنارهگیری داشت اما تصمیم سازمان سیا وپافشاری سفیر آمریکا در تهران با همراهی سرانی از ارتش و دیگر شخصیتها و جریانات فکری که حامی سلطنت استبدادی بودند، موافق با کنارهگیری شاه نبودند.
درآن زمان ترس شاهپرستان و دیگر نیروهای مرتجع ومزدور و منفعتطلب داخلی و خارجی از نیروهای چپ و ملی وهمچنین همسایگی ایران با کشور اتحاد جماهیر شوروی بود.
این کودتا هر چند لطمات جبرانناپذیری را به لحاظ خسارات مادی وسرکوب نیروهای مترقی جامعهی ایران به همراه داشت، اما در تاریخ معاصر ایران تجربهای است که میتواند نوید دهندهی راه درخشانتری برای میهن ما باشد؛ زیرا اعتقاد بر این است که تاریخ دور، «علم» وتاریخ نزدیک یا معاصر، عمل است.
همچنین یک دیدگاه فکری براین باوراست که هر جامعهای بایستی به تاریخ تحولات معاصر و نزدیک خود، آگاهی یابد؛ در غیر این صورت، مجبور به تکرار و درجازدن است.
3ـ درسهایی که باید آموخت:
از عواملی که رژیم شاه برای بقای ابدی سلطنتش به آنها میاندیشید به چهار عامل میتوان اشاره نمود: نخست، وابستگی و نه همبستگی به یک قدرت بزرگ جهانی مثل آمریکا؛ دوم، تکیه بر یک نیروی نظامی و امنیتی مقتدر در عرصهی داخلی و منطقهای مثل ارتش و ساواک؛ سوم، تکیه عوامفریبانه بر باورها واعتقادات دینی و مذهبی؛ بخش عمدهای از جامعه میپنداشتند شاه سایه خدا و کمر بسته امام هشتم است و عامل چهارم، بیتوجهی به خواست و مطالبات اساسی مردم و سرکوب جریانهای فکری و سیاسی مستقل و دگراندیش و مخالفت با برگزاری انتخابات آزاد.
دیکتاتوری پهلوی توانست در برههای از زمان از این عوامل به نحوی مناسب استفاده کند، اما باید گفت همین عوامل در سرنگونیاش اثرگذار بودند.
آمریکا در جلسه سران غرب در گوادلوپ فرانسه پشت شاه را خالی کرد، فرماندهان ارتش اعلام بیطرفی کردند.
عدهای ازمردم هم متوجه شده بودند که از باورهای دینیشان برای فریب، سوءاستفاده شده است. جریانات سیاسی هم وقتی دیدند جایگاهی در پروسه مدیریتی میهن آبا واجدادی خویش ندارند و حق شرکت در یک انتخابات ٱزاد به آنان داده نمیشود بلکه با شدیدترین روشها نیز سرکوب میشوند در مخالفت با شاه، به پا خاستند.
دیکتاتور زمانی گفت صدای شما مردم را شنیدم که کار از کار گذشته بود و هیچ کس جلودار خشم میلیونی مردم نبود و از قضا، مبارزان رفرمیست که از قبل، صرفاً علیه شاه مبارزه سیاسی میکردند و نه مسلحانه و با سلطنت غیرمطلقه موافق بودند، جزء اولین جریاناتی شدند که به رهبری انقلاب در خارج از کشور پیوستند و در داخل کشور هم با تشکیل دولت موقت، نقش قابل توجهی در انقلاب ایفاء کردند.
بد نیست اشاره شود از دیگر عوامل موفقیت کودتای 28 مرداد، میتوان به نداشتن یک راهبرد و برنامهی مشخص در عمل سیاسی از سوی دکتر مصدق اشاره کرد.
عدم آگاهی کافی مردم به دلیل سازماننیافتگی در نهادهای سیاسی و مدنی وهمچنین عدم انسجام نیروهای سیاسی و مترقی جامعه در مقابل نیروهای مدافع سلطنت استبدادی که خواهان بازگشت شاه بودند، نیز از علل پیروزی کودتاست.
منابع نوشتار:
1ـ روزنامه اعتماد، تاریخ 29/6/83.
2ـ اسناد منتسر شده سازمان سیا آمریکا.
منبع: هفتهنامه سیمره/ پنجشنبه 26 مردادماه.