کد خبر : 33665
تاریخ انتشار : 18 نوامبر 2017 - 04:55
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 552 بازدید

مسکن مهر؛ بحران در بحران!

حاجیعلی شرفی: در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۶ در هنگامه‌ی شب، زلزله‌ای با قدرت هفت و سه دهم در مقیاس ریشتر در منطقه‌ی غرب کشور در استان کرمانشاه که مرکزش شهر ازگله بود، به وقوع پیوست. بیش‌ترین خسارات جانی و مالی مربوط به شهرهای  سرپل ذهاب و قصرشیرین و سایر مناطق نزدیک به مرکز کانون این  […]

حاجیعلی شرفی:

در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۶ در هنگامه‌ی شب، زلزله‌ای با قدرت هفت و سه دهم در مقیاس ریشتر در منطقه‌ی غرب کشور در استان کرمانشاه که مرکزش شهر ازگله بود، به وقوع پیوست.

بیش‌ترین خسارات جانی و مالی مربوط به شهرهای  سرپل ذهاب و قصرشیرین و سایر مناطق نزدیک به مرکز کانون این  زلزله بود.
آمار دولتی تا روز ۲۳ آبان حکایت از بیش از۴۰۰ نفر کشته و نزدیک ۸۰۰۰ نفر مجروح داشته و از خسارات مالی آمار دقیقی تاکنون ارائه نشده است.
وقایع طبیعی به مانند زلزله ، سیل و طوفان و… در این کره خاکی امری اجتناب‌ناپذیر است یا به عبارتی دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
این حوادث در کشورهایی که رخ می‌دهند بنا به شدت و ضعف، مکان و زمان منجر به آشفتگی اوضاع در منطقه بروز حادثه خواهتد شد.
آن‌چه در این نوشتار اشاره خواهد شد تفاوت در برنامه‌ریزی و عملکردهاست. برنامه و عملکردی که ناشی از نگرش متولیان امر در یک کشور به حساب می‌آید.
در کشور ما به‌‌رغم تلاش و فعالیت‌هایی که انجام می‌شود باید گفت عملکردها بیش‌تر جنبه آماری و کمیتی دارند تا جنبه کیفی و کاربردی.
برخی کشورها برای مقابله با این گونه حوادث اقدامات لازم را با تکیه بر مبانی علمی و تکنولوژی روز برای پیش‌گیری و مدیریت و ساماندهی بعد از وقوع حادثه به شیوه‌ی کیفی و کاربردی دارند. مثلاً در ژاپن با توجه به فراهم کردن زیرساخت‌های لازم از لحاظ عمرانی، اقتصادی و فرهنگی با این‌که یکی از مهم‌ترین مراکز زلزله‌خیز جهان است آسیب چندانی متحمل نمی‌شود و در صورت لزوم می‌تواند ده‌ها میلیون انسان را در اسرع وقت با تمام امکانات اولیه زیست اسکان موقت دهد یا در آمریکا  در طوفان سهمگین سال جاری، موفق شدkn حدود پنج میلیون نفر را در منطقه‌ای خارج از محل سکونت‌شان که در مسیر عبور طوفان ویرانگر قرار داشت در چند روز جا به‌جا کرده و سکونت موقت دهند.
در میهن ما آن‌چه بلافاصله پس از وقوع این حوادث افکار بخش وسیعی از مردم را به خود جلب می‌نماید عمدتاً دو چیز است: یکی کیفیت طرح‌های عمرانی و دیگری نحوه‌ی مدیریت بحران که متاسفانه تاکنون علی‌رغم تلاش‌هایی که انجام شده و می‌شود، کارنامه‌ی چندان موفقی نداشته‌ایم؛ زیرا به جای مدیریت بحران به دلایل گوناگون، شاهد بحران مدیریت هستیم.
صرف نظر از وجود بافت‌های فرسوده در بناهای دولتی و غیردولتی که بخش عمده‌ای از این‌ها سرپناه اقشار کم درآمد جامعه شهری و روستایی هستند و فاقد هر گونه ایمنی هستند.
در این زلزله، بناهای قدیمی استقامت بیش‌تری داشته و نسبتاً آسیب کمتری دیده‌اند اما بناهای جدید مثل بیمارستان شهر اسلام‌آباد غرب و ساختمان‌های مسکن مهر فرو ریخته‌اند، بیمارستانی که بایستی آخرین سنگر حفظ شده باشد و منازل مسکونی که بایستی محل آسایش بوده و از  امنیت روانی نسبتاً بالایی برخوردار باشند.
برای پایین بودن کیفیت بناهای عمرانی دلایل مختلفی را می‌توان بر شمرد: از جمله ترجیح منافع شخصی یا گروهی برای سودجویی بیش‌تر بر منافع عمومی و ملی به‌ویژه در تعریف یک سری پروژه‌های کلان، عدم کیفیت مصالح مرغوب به اندازه کافی، عدم اجرای پروژه‌ها در زمان اولیه پیمان به دلیل عدم بودجه و تخصیص کافی و به موقع که موجب بی‌انگیزه‌گی پیمانکار و حتا کارفرمای مربوطه و دیگر پرسنل شاغل در کارگاه می‌شود، کم‌دانشی برخی فارغ‌التحصیلان رشته‌های فنی در دانشگاه‌ها و مراکز فنی و حرفه‌ای و عدم داشتن مهارت و تجربه‌ی کافی که بعضی مواقع به عنوان مدیر یک دستگاه اجرایی یا پیمانکار یا مهندسین ناظر و مشاور بنا به روابط و نه ضوابط برگزیده می‌شوند؛ عدم امنیت روانی حاکم بر شرایط اقتصادی و اشتغال پایدار با درآمد کافی و
براین اساس پروژه‌ی مسکن مهر فارغ از نارسایی‌های فوق نبوده؛ پروژه‌های این طرح به‌صورت انبوه استانی یا شهرستانی به شرکت‌های پیمانکاری که در گوشه و کنار کشور ظهور می‌یافتند واگذار و معمولاً با قیمت‌های نازلتری  به پیمانکار دست دوم یا سوم  واگذار شدند. بنابراین انتظار بیش‌تری به جز جیف و میل و هدر دادن بخشی از  منافع ملی متصور نیست.
محل احداث برخی از این پروژه‌ها و عدم زیرساخت‌های لازم و شرایط نامناسب واگذاری از چمله پرداخت پیش قسط بالا و اقساط با مبلغ زیاد در تناقض با شعار احداث مسکن برای اقشار کم درآمد و فرودست جامعه است.
آری باید یادآور شد که هم نحوه‌ی واگذاری و اجرا یک بحران شد و هم شرایط و نحوه‌ی واگذاری به افراد مستحق؛ ازاین رو بسیاری از این واحدها یا نیمه‌کاره رها شدند یا بدون مشتری مانده‌اند و این کار مصداق همان جمله‌ی «بحران در بحران است
در پایان باید گفت زمین لرزید؛ زیرا این امر ضرورت طبیعی کره‌ی زمین برای بقایش است؛ اما فکر ما هم به لرزه‌ای با ریشتری بالاتر نیاز دارد تا به ضرورت بقای جامعه‌ی خویش، باورمند شویم.

منبع: هفته‌نامه‌ی سیمره

بیان دیدگاه !

نام :