من یک پرستارم
پریسا آزادبخت: چند صباحی پیش اخبار و تصاویری در فضای مجازی و اینستاگرام به اشتراک گذاشته شدکه اشخاص مختلف براساس سلایق شخصی خود، برداشت های متفاوتی از آن کردند. عده ایی خندیدند و جو را مضحکانه کردند ،عده ایی دیگر تاسف خوردند و شکایت کردند . مسئولین بر این باورند که شئونات اسلامی باید […]
پریسا آزادبخت:
چند صباحی پیش اخبار و تصاویری در فضای مجازی و اینستاگرام به اشتراک گذاشته شدکه اشخاص مختلف براساس سلایق شخصی خود، برداشت های متفاوتی از آن کردند. عده ایی خندیدند و جو را مضحکانه کردند ،عده ایی دیگر تاسف خوردند و شکایت کردند .
مسئولین بر این باورند که شئونات اسلامی باید توسط پرستاران درمراکز درمانی اجرا شود چرا که پوشش پرستاران در کادر درمان خلل ایجاد کرده است ، از انجایی که جامعه ای هستیم جزئی نگر و به دنبال حاشیه ها ، خودمان را کور و کَر میکنیم و میچسبیم به آنچه که مارا به بیراهه میکِشاند …
مسئولین گرد هم رفتند تا طراحان مُد و لباس را به چالش فکری بیاندازند تا بلکه طرحی فی البداهه طراحی کنند. شبانه قهوه صرف کردند و طرح ریختند و طرح ریختند تا این لباس غیر علمی را طی مراسمی باشکوه به دید عموم بگذارند.
من پرستار نیستم اما درآینده ی نه چندان دور پرستار خواهم شد، هم اکنون نیز به دور از کادر درمان و مشکلاتش نیستم … قشرپرستار سالهاست که زیر چکمه یِ قوانین عجیب و غریب با سخت ترین شرایط، خدمت رسانِ مردمند و با حداقل حقوقشان در بخش درمان جان را مایه میگذراند. آن وقت عده ای آن دورها هرچه را میخواهند پایه ریزی میکنند و بزرگترین مشکلشان میشود حجاب پرستاران!!!!!
دانشجویِ پرستاری هستم در پایتخت یک مملکت !!
روزانه مردمی را بر رویِ تخت های لعنتی این ویرانه آباد میبینم که تمام اموال و سرمایه شان را به یغما گذاشته اند و باهزاران هزار بدبختی از محروم ترین نقاط این کشور پهناور از جمله دیار خودم “لرستان ” به پایتخت کوچ کرده اند صرفا جهت درمان !!!!
در همین حوالی ، مردم با دستان زمخت و پینه بسته شان که دیگر هیچ چیز جز درمان برایشان ملاک نیست هزینه هایِ کلان پرداخت میکنند … بی آنکه بدانند نسخه شان دقیقا رونوشتی است از نسخه ی تخت بغلی !!!!!
اینجا دیگر فرقی نمیکند مشکلِ سلامتی ات چیست تو میتوانی ده هزار تومان بدهی و نسخه بخری و خود درمانی کنی،، گور پدرِ عوارضِ بعدش !!!!! اینجا دیگر کسی برایت دل نمیسوازند، اینجا دیگر کسی به مشکلت گوش فرانمیدهند بلکه با چشمانی بسته و سر به زیر برایت نسخه مینویسند و کسی هم نیست ایراد بگیرد و بگوید چرا و به چه دلیل !!!!!!!
شخصی جهت درمان مراجعه می کند و نسخه ی رونوشت را میگیرد و موقتا درمان میشود، سالهای نه چندان دور میفهمد دردش تومور سرطانی بوده است نه یک دردِ دلِ ساده …!!!
بیایید همه باور کنیم علت سرطان،، تشخیص نادرستی است که دیر به آن پی برده شده است… چرا دراین حوالی کسی نیست برای این مشکلات گردهمایی برگزار کند و نچسبد به حواشی …؟!
چرا کسی نیست که چشمانش را تا مرز شبکیه باز کند و ببیند چه دارد بر سر این مردمِ مظلوم می آید ؟!
عاااالی بود
[پاسخ]