همه با هم، «کی بود کی بود من نبودم»!
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی: وقایع اخیر شهر خرمآباد در تاریخ 17 آبان 1395 که در رابطه با سیل و بارندگی بهوقوع پیوست نشان از سیکل باطل چرخش مدیریتی دارد که بیش از سی سال است تداوم داشته و پاسخگوی برآورد نمودن مطالبات بهحق مردم نیست. این بارندگی شوربختانه علاوه بر این که منجر به فوت […]
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی:
وقایع اخیر شهر خرمآباد در تاریخ 17 آبان 1395 که در رابطه با سیل و بارندگی بهوقوع پیوست نشان از سیکل باطل چرخش مدیریتی دارد که بیش از سی سال است تداوم داشته و پاسخگوی برآورد نمودن مطالبات بهحق مردم نیست.
این بارندگی شوربختانه علاوه بر این که منجر به فوت یک دختر دانشجو شد، عدهای را هم مصدوم و موجب خسارات مالی و روانی فراوانی شد.
حوادث طبیعی و غیرطبیعی ممکن است در هر کشوری به وقوع بپیوندد؛ این موضوع مهم نیست، بل مهم این است که با توجه به دستاوردهای تاکنونی بشریت و تکنولوژی حاصل از آن، مدیریت جامعه کجای کار قرار دارد؟ و چه تدابیری اندیشیده است؟
امروزه دیگر همانند قرنهای گذشته نیست که انسانها «در بست»، تسلیم حوادث طبیعی و غیر طبیعی باشند. امروزه با مجهز شدن به دانش و فنآوری و عقلانیت میشود جلوی بسیاری از حوادث را گرفت.
جوامعی که مسئولان خردمند و مردمی آگاه به حقوق خویش و منافع عمومی دارند به علاج واقعه قبل از وقوع میپردازند.
در هنگام بروز بحرانهای احتمالی از آمادگی بسیار بالایی هم از نظر نیروی انسانی آموزش دیده و با انگیزه بهرهمند هستند و هم با تجهیزات لازم به میدان میآیند.
در کشور ما بخش مهمی از این اتفاقات نتیجهی عملکرد غلط مسئولان و مردمی است که در بسترسازی تخریب طبیعت و محیطزیست به هر بهانهای برای سودجویی بیشتر و یا به دلیل نداشتن آموزش و آگاهی از عواقب عملکردشان بیخبرند.
به هر حال، اینگونه حادثهها در استان ما چه در حوزهی شهری یا غیر شهری، نه اولین است و نه آخرین؛ این چنین مواردی در چند سال اخیر آن هم بر اثر جاری شدن سیل، موجب خسارات جانی و مالی زیادی شده است؛ از جمله طغیان آب در سطح شهرستان کوهدشت، جان باختن معلم و دانشآموزان در مسیر جادهی خرم آباد به ویسیان، طغیان سیل سال قبل در خرمآباد به ویژه در محلهی علوی، سیل کنونی خرم آباد و …
مدیریت شهری و استانی، بدون توجه کافی به فراهمنمودن زیر ساخت های عمرانی و حتی داشتن امکانات لازم در برخورد با این گونه حوادث ناتوانند.
هر بار با تشکیل جلسهی ستاد بحران و اعلام همدردی با آسیبدیدگان و در نهایت اعلام برآوردی از خسارات که این هم بیشتر بر روی کاغذ است و تحقق آن حتی سالیان درازی را میطلبد و گاهاً به جابجایی یکی، دو مدیر میانجامد.
بعد از هر اتفاق تا حادثهای دیگر راهحل بنیادی برای بهبود اوضاع و جلو گیری از دیگر فجایع بهعمل نمیآید باز «آش همان آش و کاسه همان کاسه»؛
به عنوان مثال نمونهی کوچک و پیش پا افتادهاش زیرگذر میدان شقایق خرمآباد است که تاکنون با جابجایی سه استاندار، دهها مدیر و کار شناس، چندین دوره نمایندگی مجلس و شورای شهر، راهحلی عملی برای رفع مشکل آن اجرایی نشده است.
در صورتی که با کارگذاری چند صد متر لوله یا سایر روشها، برونرفت آب این زیرگذر، امکانپذیر است آن هم با هزینهای نا چیز در مقایسه با هزاران میلیارد تومانی که در سالهای اخیر به اختلاس یا حیف و میل رفت.
البته نگارنده برای همراهی با متولیان امر که در حل مسله ناتو انند پیشنهاد دارم تا حداقل صورت مسئله را پاک کنند یعنی زیر گذر را پُر کنند و میدان را به حالت اولیه اش درآورند؛ زیرا « ما را به خیر شما حاجتی نیست شر مرسان»؛ یا حداقل در هنگام بارندگی چند مانع را در قسمت ورودی و خروجی آن قرار دهید تا جان و مال مردم به خطر نیفتد.
در پایان باید گفت مدیریت استانی و شهری به شکل جمعی مسئولیت ضعف مدیریتی خود را در این زمینه پذیرا باشند و از این فرا افکنی و به گردن همدیگر انداختن ناکارآمدیهایشان، دوری جویند و به سبک «کی بود کی بود من نبودم»، پاسخگو نبودن خود را توجیه نکنند.
منبع: هفتهنامهی سیمره