کد خبر : 28893
تاریخ انتشار : 18 اکتبر 2016 - 11:00
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 216 بازدید

وجود ناقص بهتر از «عدم وجود»

شهرام شرفی: منتقدان فعالیت حزبی در استان لرستان بر این باورند که احزاب به صورت کادر هستند و فراگیر نیستند. به‌عبارتی فعالیت و عضوگیری فراگیر ندارند و به همین علت فعالیت ایشان مورد انتقاد است. اما بهتر است همه‌جانبه به موضوع نگاهی بیندازیم و در این رابطه گفتنی‌هایی را به قلم بسپاریم: الف) این‌که احزاب […]

شهرام شرفی

شهرام شرفی:

منتقدان فعالیت حزبی در استان لرستان بر این باورند که احزاب به صورت کادر هستند و فراگیر نیستند. به‌عبارتی فعالیت و عضوگیری فراگیر ندارند و به همین علت فعالیت ایشان مورد انتقاد است.

اما بهتر است همه‌جانبه به موضوع نگاهی بیندازیم و در این رابطه گفتنی‌هایی را به قلم بسپاریم:

الف) این‌که احزاب از نوع کادر باشند یا از نوع فراگیر و توده‌ای، یک متغیر تأثیرپذیرفته از دولت به معنی کلیت نظام سیاسی است؛

مهم است که هم قوه مقننه و هم قوه مجریه قوانینی که تصویب و اجرا می‌کنند به گونه‌ای باشد که فعالیت سیاسی حزبی در جامعه را تشویق کند و نه اینکه سخت‌‌گیرانه باشد.

این موضوع گاهی در انتقاد از فعالیت احزاب نادیده گرفته می‌شود یا «تغافل تحلیل» در موردش هست.

ب) این‌گونه نیست که همه‌ی احزاب و انجمن‌ها و تشکل‌های استان لرستان از نوع کادر باشند؛

مثلاً نگاهی به تعداد اعضای انجمن اسلامی معلمان یا خانه کارگر نشان می‌دهد از قضا این انجمن‌ها یا تشکل‌ها به‌سوی عضوگیری گسترده رفته‌اند؛

برخی احزاب در دوره‌ی اصلاحات نیز به صورت گسترده به سوی عضوگیری گسترده رفتند منتها آمدن دولت احمدی‌نژاد و به ویژه تحولاتی و رویدادهایی که در دوره‌ی دوم دولت احمدی‌نژاد رقم خورد دوباره فعالیت سیاسی حزبی به ویژه فعالیت سیاسی حزبی اصلاح‌‌طلبان را به رکود و تعطیلی یا نیمه‌تعطیلی کشاند که همان دوره‌ی فترت فعالیت سیاسی حزبی بود.

نباید فراموش کرد و نباید از قلم انداخت این موضوع را که در دوره‌ی روی کارآمدن دولت دکتر روحانی دوباره فضای سیاسی کشور باز شد و دوباره فعالیت حزبی به‌تدریج شروع شد که البته هنوز این شروع فعالیت به‌کُندی پیش می‌رود و برخی موانع آن در بند الف این نوشتار توضیح داده شد.

ج) حالا فرض کنیم همه‌ی احزاب استان لرستان از نوع کادر یا همان بسته هستند؛ پرسش این است:

آیا همین فعالیت به قول منتقدان کادر و بسته نیز باید برچیده شود؟ یا مورد هجمه قرار گیرد؟

 

یا نه؛ دموکراسی می‌طلبد به وضعیت ماقبل فعالیت حزبی بازنگردیم و کمک کنیم که همین احزاب به گفته‌‌ي منتقدان بسته و کادر، نیز به حیات خویش ادامه بدهند تا آرام‌آرام به احزاب فراگیر تبدیل شوند و نقص‌ها را نیز برطرف کنند.

این نکته گاهی از نگاه منتقدان ارجمند پنهان می‌‌ماند که فعالیت دوباره‌ی احزاب در سال 93 به‌صورت جدی شروع شده است و عضوگیری و فراگیر شدن یک حزب نیاز به گذشت زمان دارد و نباید انتظار داشت یک‌‌‌‌شبه آن هم در جامعه‌ی ایران و آن هم با وضعیتی که از آن شناخت داریم از کادر به «فراگیر گسترده» تبدیل شوند.

از جمله میراث دولت دکتر احمدی‌نژاد (میراث محمود)، همین تعطیل کردن فعالیت احزاب اصلاح‌‌طلب بود و روشن است وقتی فعالیت سیاسی حزبی در یک جامعه به‌صورت پایدار و منظم نباشد و دچار رکود شود عضوگیری‌اش نیز متغیر خواهد شد و یک روند ثابت و پایدار و مستمر به خود نمی‌گیرد؛ در بین اعضا نیز به‌تدریج سرخوردگی از فعالیت حزبی ایجاد می‌شود.

چرا که همان دوره‌ی فترت اجازه نداده است فعالیت حزبی، نهادینه شود.

از همین‌گونه دوره‌های فترت فعالیت سیاسی حزبی در تاریخ معاصر سیاسی ایران به کرات داشته‌ایم که مجال پرداختن به نامشان در این‌جا نیست. در اینجا باز هم باید تأکید ورزید که قوانین فعالیت احزاب بایستی از نوع تشویق‌گرایانه باشد نه سخت‌گیرانه.

بد نیست توضیح داده شود که یک جامعه‌ی توسعه‌یافته‌ی دموکراتیک ارکانی دارد از جمله:

الف) دولت کارآمد به معنی کارآمدی و حکمرانی خوب کلیت نظام سیاسی که در اندیشه‌ی سیاسی اسلام، حول دو رکن «عدل» و «خیر دنیا و آخرت»، بنیان‌گذاری شده است.

ب) احزاب؛

پ) جامعه‌ی مدنی یا همان سازمان‌ها و تشکل‌ها و سندیکاهای صنفی و غیرصنفی عام‌المنفعه‌ی غیرحکومتی، مردم‌نهاد و مستقل از قدرت سیاسی؛

ت) رسانه‌های آزاد که در پی تقویت دو ویژگی در جامعه هستند:

یکی «فضائل انسانی» که فرهنگ شهروندی و اخلاق را در جامعه می‌گستراند؛

و دیگری، «ارتقای توانمندی حکومت» از طریق اطلاع‌رسانی مبتنی بر نظارت بر کار کارگزاران، مدیران و حاکمان.

چنانچه شرحش رفت فرض کنیم احزاب یا جامعه‌ی مدنی فعلی استان لرستان از نوع «کادر» و بسته هستند؛ باز هم وجود آن‌ها بهتر از «عدم وجود» است.

زیرا بین وجود احزاب و جامعه‌ي مدنی حتی اگر از نوع بسته و کادر باشند با گسترش فرهنگ دموکراسی در جامعه، «رابطه‌ی وجوبی علت و معلولی» برقرار است.

به عبارتی، تقویت احزاب، جامعه‌ی مدنی، حکمرانی خوب (دولت کارآمد) و تقویت فعالیت رسانه‌ها، همگی علت‌‌های وجود یک جامعه‌‌ای دموکراتیک و مردم‌سالار محسوب می‌شوند که در نهایت سیر به مدینه‌ی فاضله‌ای می‌کند که سعادت و آسایش و آرامش و رفاه و امنیت در آن برای ساکنان مدینه، «پایدار» می‌شود.

بر مبنای قانون تکامل و قانون منطقی «طبیعت شیء» که می‌گوید حرکت، ذاتش به سوی تکامل است جامعه نیز حرکتی تکاملی دارد و هواداران مردم‌سالاری از حرکت‌های تکاملی و تدریجی دموکراتیک حمایت می‌کنند.

از این رو، ضمن آنکه در یک روند گام به گام و تدریجی و تکاملی باید ضعف‌های فعالیت احزاب را کاست و طبیعتاً به سوی فعالیت توده‌ای فراگیر رفت اما در انتقادات، بایستی هوشیاری به خرج داد که همین «وجود» یا «پاگرفتن نیم‌بند» احزاب و تشکل‌ها و انجمن‌های اصلاح‌طلب در دولت دکتر روحانی را به «عدم وجود»، رهنمون نکنیم.

چه خوب است روند تکاملی و اصلاحی در پیش گرفت و نقص‌های فعالیت حزبی را به مثابه حرکت اصلاحی، جزء به جزء اصلاح کرد نه اینکه «کلیت» را رد کنیم و خود به خود، به همان وضعیت «عدم وجود فعالیت سیاسی حزبی» که نقطه‌ی مقابل «وضعیت دموکراتیک» است، بازگردیم.

 

بیان دیدگاه !

نام :