کد خبر : 18147
تاریخ انتشار : 18 آوریل 2015 - 21:24
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 2,312 بازدید

وجوه اشتراک اصلاح طلبان و اصول گرایان

علی دیر بازیان : اصول اساسی نظام بر پایه پنج (( الف )) که اسلام ، ایران ، انقلاب ، استقلال ، امام و رهبری می باشند استوار است . و هر ایرانی اعم از اصول گرا و یا اصلاح طلب باید مقید و پایبند به این اصول باشند ، در غیر اینصورت گروهای فاقد […]

1

علی دیر بازیان :
اصول اساسی نظام بر پایه پنج (( الف )) که اسلام ، ایران ، انقلاب ، استقلال ، امام و رهبری می باشند استوار است . و هر ایرانی اعم از اصول گرا و یا اصلاح طلب باید مقید و پایبند به این اصول باشند ، در غیر اینصورت گروهای فاقد ویژگی های فوق نه در دولت و نه در میان ملت جایگاه و پایگاهی نخواهند داشت .

حال قبل از توضیح و بیان این واژه ها که پایه و اساس نظامند،می خواهم به حرکتهای کاریز ماتیکی که بوجود آورنده آنها (( ملت )) که مجموعه ای از اصلاح طلبان و اصول گرایان می باشند گریزی بزنم .
ضمن اینکه بر همگان مبر هن و آشکار است که این حرکات بی نظیر از عهده یک گروه و یا یک جناح بر نیامده و نخواهد آمد .
که اهم آنها عبارتند از :
پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی – پیروزی در جنگ تحمیلی –دوازده فروردین و روز جمهوری اسلامی با شرکت صد در صدی مردم و کسب 98% آرا به نفع جمهوری اسلامی – حضور مکرر در 22 بهمن و در آخر نهم دی ماه می باشند ، اینها نمونه هایی از حرکتهای مردمی است که توضیح هر کدام از حوصله این مقال خارج است ، اما یاد آور این مطلب است که هر کدام از اینها به حضور گسترده تمام اقشار مردم از هر سلیقه و با هر مرام سیاسی موجهی اتفاق افتاده است .بنابراین دولت جمهوری اسلامی به معنای عام کلمه نیاز مند حضور مردم در تمام صحنه هاست نه گروه و یا جناح خاص . بر خلاف دولت به معنای خاص کلمه که گاهاً بر خاسته ی از یک جناح سیاسی می باشد . دولت به معنای عام یعنی ایران با تمام سرزمینش ، جمعیتش ، حکومتش و رهبریش و تمام ارکان نظام ، نظر نگارند ، در این نوشتار دولت به معنای خاص که مرکب از رئیس جمهور و وزراء و دستگاههای تابعه می باشد نیست ، و نقد و یا انتقاد از دولت به معنای خاص آنرا نباید مخالفت با دولت به معنای عام تلقی شود ، کما اینکه در دولت قبل چنین وا نمود شده بود که هر گونه انتقاد از دولت خاص مخالفت با کل نظام است در نتیجه صاحبان نظر و اندیشه محدود و دولت خود را از نظرات منتقدان که موجب پیشترفت و تعالی می باشد محروم کرد و نتیجه آن شد که باید می شد ، پس دولتمردان باید بدانند که انتقاد از دولت به معنای خاص آنرا نباید مخالفت با دولت به معنای عام تلقی کرد ، دولت به معنای عام که ویژگیهای فوق را در خود مستتر دارد برای هر ایرانی ارزشمند و قابل احترام است ، و جنگ احزاب و نقادیها در حوزه ی دولت خاص بایستی انجام گیرد ، که آن نیز موجب پیشترفت و هوشیاری دولت می گردد ، نمونه بارز آن تجمع مخالفین و یا منتقدین توافقنامه سویس و پاسخگویی مسئولین دولت اعتدال به آنها بود . ( توصیه رهبری انقلاب نیز همین بود )
مطالب ذکر شده فوق دلالت بر این دارد که تمام حرکتهای بزرگ و اثر گذار در جهان توسط تمام ملت و با همصدایی و همگرایی آحاد مردم اتفاق افتاده و خواهد افتاد ، نمونه بارز آن که یکی از مهمات نظام است ، قضیه انرژی هسته ای می باشد که مربوط به گروه و یا جناح خاصی نیست بلکه مطالبه کل ملت و تمامی جناحهای موجود می باشد و هیچ گروه و جناحی حق کم فروشی و یا بی تفاوتی ندارد .
اما اگر به اصل مطلب بر گردیم ، یعنی به اصولی که عبارتند از اسلام ، ایران ، انقلاب ، استقلال ، امام و رهبری که نقاط مشترک اصلاح طلبان و اصول گرایان نیز هست و باید باشد ، ذکر یک مثال می تواند بر اهمیت اشتراکاتبین گروههای مختلف سیاسی بیفزاید و آن اینست که ،اصول انقلاب بی شباهت با اصول دین نیست ،هر انسانی که ادعای مسلمانی می کند بایستی به اصول دین یعنی ( توحید ، معاد ، نبوت ، عدل و امامت ) پایبند باشد در اینصورت عدول از آنها موجب خروج وی از دایره اسلام و مسلمانی می باشد ، این مثال در مقیاس کوچکتر در خصوص انقلاب و اصول آن می تواند راهگشاه باشد ، یعنی هر اصلاح طلبی که به اصول ذکر شده ی انقلاب مقید نباشد و اصول اصلی آنرا نپذیرد نه اصلاح طلب است و نه خودی ،بلکه سیاسیونی تندرو محسوب می شوند که با طرح عبور از برخی اصول ، وضعیت اصلاحات را به روزی انداختند که نباید می افتاد ، و در مقابل اصول گرایانی که به ظاهر اصول را به یدک می کشند و یا در کنار این اصول به فکر اصلاح امور نیستند نه اصول گرایند و نه دوستدار نظام ، بلکه فرصت طلبانی هستند که فقط به منافع شخصی خویش می نگرند و اصول را به نفع خود ترجمه می کنند . پس اگر به نقاط اشتراک اصلاح طلبان و اصول گرایان نگاهی کلی بیاندازیم خواهیم دید که اشتراکات بسیار قوی تر از افتراقات و اختلافات می باشد و اگر جنگ بر سر اصول نباشد ، فروع یا نقاط فرعی قابل اغماز و گذشت است و آنچه حاصل این اشتراکات می باشد ملتی را بوجود می آورد که با دست خالی انقلابی عظیم کرد و جنگ را با تمام ناملایماتش یه پیروزی رساند ، و امروز نیز در صحنه علم و دانش و انرژی هسته ای تمام قدرتهای جهانی که در مقابلش صف آرایی نموده اند را به چالش می کشاند و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر در سایه اتحاد و همدلی و همزبانی .
پس بیایم اختلافات سیاسی و غیر ضرور را کم کنیم و بر طبل اتحاد بکوبیم که توفیق ملت و کشور ( در اینمنطقه ی جنگ خیز دنیا که ناخواسته بر آنها تحمیل می شود و شعله های آتش آن از هر سو بهم می رسند) در این است .
اصولی که ذکر شد آنچنان مبرهن و روشن است که نیاز به توضیح واضحات نیست الا یک مورد که عده ای آنرا مصادره ی به مطلوب نمودند و آن روز 9 دی می باشد ، گر چه در آن روز همانند سایر صحنه های انقلاب تمامی مردم خصوصاً بسیجیان دوران دفاع مقدس که فرزندان امام راحلند از هر طیف و جناحی حضور داشتند و در کمترین فرصت زمانی قائله را ختم به خیر نمودند و همانند عملیات مرصاد که دشمنان این نظام همراه فرزندان فریب خورده این کشور ( منافقین ) با پشتیبانی ارتش عراق به کشورمان یورش برده را ، آنچنان در کوتاهترین زمان زمینگیر کردند و به آتش کشیدند که مسلمان نشنود کافر نبیند .
اینها و دهها مورد دیگر نشان از اشتراکات احزاب در کشور را دارد ، که بایستی بیش از پیش در تحکیم و انسجام آن کوشید .
پایان بخش مطلبم که یک خاطره شیریناز برادر ارجمندم جناب آقای محسن رضایی در خصوص روز 9 دی می باشد رامطرح می کنم ، ایشان فرمودند که بنده روز 9 دی بسیار نگران بودم ، خودم را به جمعیت عظیم راهپیمایان رساندم با اینکه از این حرکت بی نظیر خوشحال بودم اما نگران وضعیت موجود بودم ، وقتی در بلندی پل حافظ قرار گرفتم از بالا به جمعیت که نگاه می کردم شاهد مشت های گره کرده افرادی بودم که با مچ بند های سبز شعار ( جانم فدای رهبر) را سر می دادند آن زمان بود که علاوه بر خوشحالیم ، نگرانیم نیز رفع شد ، اینها و دهها مورد دیگر به بیگانگان این پیام را می د هد که ملت ایران در مواقع اضطرار اختلافات داخلی را کنار گذاشته و صحنه های جدید می آفرینند .
والسلام
خدای بزرگ ، این دوست بزرگ انسان های پاک ، دل مالامال یاد خود را برای همه شاد شاد نگه دارد و جز راه و یاد خود ، راه و یادی را قسمت همه مان ننماید .
علی دیربازیان فعال سیاسی

دیدگاه ها

حمیدازادبخت در گفته :

یکی بود یکی نبود
……………………………………………………………………………………………………………………….
حکایت های مدیریتی

یکی بود یکی نبود. این داستان زندگی ماست.
همیشه همین بوده. یکی بود یکی نبود …
برایم مبهم است که چرا در اذهان شرقی مان “با هم بودن و با هم ساختن” نمی گنجد؟
و برای بودن یکی، باید دیگری نباشد.

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود، که یکی بود، دیگری هم بود … همه با هم بودند.
و ما اسیر این قصه کهن، برای بودن یکی، یکی را نیست می کنیم.

از دارایی، از آبرو، از هستی. انگار که بودنمان وابسته به نبودن دیگریست.
انگار که هیچ کس نمیداند، جز ما. و هیچ کس نمی فهمد جز ما.

و خلاصه کلام اینکه : آنکس که نمی داند و نمی فهمد، ارزشی ندارد، حتی برای زیستن.

و متاسفانه این هنری است که آن را خوب آموخته ایم.

هنر “بودن یکی و نبودن دیگری” !!!

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 2:17 ب.ظ:

حمید جان وقتی مطلبت را خواندم دعا کردم که خدایا این حمید همان حمید هم سنگر دوران نوجوانی ام که در سن دوازده سالگی در عملیات والفجر مقدماتی با هم بودیم نباشد .چون ان حمید خوب مرا میشناخت و هم چنین من او را و او میدانست و میداند که در طول بیست و هشت سال خدمت معلمی یک روز حکم مدیریتی ندارم و تمام این مدت را به شغل شریف معلمی و اموزش گذراندم و با اموزش هم بازنشت خواهم شد پس بنابراین این حکایت مدیریتی را برای کسانی بنویس که برای یک مدیریت ساده چه دوندگی ها که نمیکنند .خدا کند هر کسی که میخواهی باشی باش ولی ان حمید رزمنده ی سال 61 نباش .

[پاسخ]

امير پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 12:30 ب.ظ:

يکی بود یکی نبود غیراز خدا هیچ کس نبود زیر این گنبد کبود یک حمیدی بود که داستان حکایت های مدیریتی را می نوشت .برادراین حکایت ،حکایت غریبی نیست واین داستان یکی بود یکی نبود نه در کشور ما بلکه در تمام کشور های دموکراتیک دنیا وجود دارد اما در کشور ما غلظت آن بیشتر است چون با تغییر دولت تغییرات تا پایین ترین سطح مدیریتی می رسد .بااینکه نا پسند است اما چاره ای نیست چون کسی که مخالف دولت باشد ممکن است در جهت توفیق آن کم کاری کند در نتیجه باید آن یکی برود ویکی دیگر که با فکر او همخوانی داشته باشد بیاید یعنی یکی رفت تا شما آمدید ودیگری آمد تا شما بروید وممکن است که شما باز بیایید اما در میان این رفت وآمد ها در دولت خاص آنچه ثابت است دولت عام و اصل نظام است به قول آقای دیربازیان که درست هم فرموده است.

[پاسخ]

شهروند در گفته :

کلمه رهبری، اولش (الف) نیست (ر) است خوب بود که نمی گفتی 5 الف.

[پاسخ]

فوتبالی پاسخ در تاريخ جمعه 24 آوریل , 2015 3:56 ب.ظ:

راستی چرا توجه نمیکنید ایشان فرمودند : امام و رهبری !! پس اولش الف است

[پاسخ]

ع ب د در گفته :

با كسب اجازه از نويسنده محترم و اگرچه مي دانم حرفي كه ميخواهم بزنم ربطي به محتواي اين يادداشت ندارد اما از عموم خوانندگان گرامي كه همه شان از فعالان سياسي كوهدشت هستند خواهش مي كنم اگر دسترسي يا نشاني از آقاي بنياد شهمرادي دارند همين جا اطلاع رساني كنند. بنده يك كار واجب با ايشان دارم . ايشان يك وبلاگ داشتند كه مدت هاست تعطيل شده. قرار بود كه يك وب سايت خبري راه اندازي كنند كه از آن هم خبري نيست. بنده قريب به دو سال پيش با ايشان يك مشاجره كامنتي داشتم كه امروز از آن پشيمانم و قصد حلاليت طلبي دارم.

[پاسخ]

حامد پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 6:49 ق.ظ:

شماره همراه بنیادشهمرادی09203104686

[پاسخ]

محمد امرایی در گفته :

جناب دیر بازیان . ضمن تشکر از مطالبی که بیان فرمودید و اغلب درست هم می باشند ، لیکن بهتر بود از لفظ مصادره 9 دی استفاده نمیکردید . . بنده در موضوع قبلی مقاله شما در خصوص آقایان دوستی و پیریایی به شدت از موضعگیری شما انتقاد نمودم ، لیکن در اینجا رعایت عدل و انصاف را نموده و یکطرفه به قاضی نرفته اید و طبیعی است که اگر مطلبی از روی تفکر عمیق و به دور از حب و بغض باشد مورد تایید و پسند همگان است .بنده از مطالب خوب و مفید فوق استفاده نموده و تشکر مینمایم .

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 1:41 ب.ظ:

برادرمحمدامرائی ازانتقادوتشکرشماازاین حقیرکمال تشکررادارم وامیدوارم که نصایح دوستانه ی شمارانصب العین قراردهم ودرحدتوانم مطالب راریشه ای وعلمی تروبدون هیچگونه غرض ورزی بیان نماییم.

[پاسخ]

بیطرف در گفته :

ازمدیربالیاقت هومیان نیوز خواهشمندم کامنت بنده را درمعرض دیدمخاطبین سایت وزین هومیان نمایش داده وازحذف آن خودداری شود
جناب آقای دیربازیان شما معلمی هستیدکه اکثر دوستان وهمکاران با خلق وخوی ونحوه ی برخورداجتماعی تان کاملا آشنا هستند وعملکردسالیان گذشته شما برکسی پوشیده نیست. اما اینگونه که از ژست وادبیات حاکم بر این یاداشت برمی آیددغدغه ی شما مفهومی فراترازمقوله چپ و راست را یدک میکشد.تاجاییکه حافظه ی سیاسی کوهدشت قد میدهدحضرتعالی نه یک مهره ی تاثیرگذاربوده ایدونه تعیین کننده ی خط مش برای افکار عمومی.لذا بنده بعنوان یک همکار که سالهاست ازنزدیک باشما آشنا هستم پیشنهادمیکنم به فکر تدریس باشیدو از اینهمه بلندپروازی پرهیزکنید چراکه کوهدشت به حدواندازه ای به بلوغ سیاسی وفکری رسیده است که مردمان اشراف کاملی بر اوضاع پیرامون خودداشته واتفاقا به مراتب بهترازبنده وحضرتعالی آن را تفسیر میکنند.
جناب دیربازیان !مشک آنست خودببوید نه آنکه فروشنده به منبررفته وازحسنات ووجنات آن داستان ها سرایدو.قصه ها برهم بافد!
شان ومنزلت دیگرهمکاران را با اینگونه رفتارهای کلیشه ای زیرسوال نبرید.
همکارفرهیخته !خواهش بنده را پذیرا باش وبه فکر نشر وتدوین اثری از سالها تجربه خود درمسندتدریس باش تا هم خدا را خوش آید وهم خلق درآسایش.
همواره پیروز باشی

[پاسخ]

محمد امرایی پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 6:39 ق.ظ:

آقای بیطرف ، مثل اینکه شما انتظار دارید از اروپا یا آمریکا نویسندگان بیایند و نظر بدهند تا به امثال بنده و جنابعالی بر نخورد . چه اشکالی دارد همین بر و بچه های خودمان در سایت های محلی خودمان نظر بدهند و بنویسند . چرا ما باید خودمان را آنقدر دست کم بگیریم که حتی نوشتن یک مقاله ساده را در وجود خود نبینیم و اگر هم کسی دست به این کار زد به وی بگوییم سر جایت بنشین و به قول لکی خودمان (سقلی ) نکن . این یکنوع خود باختگی است و در این میان کسانی که خودشان جرات و یا توان ارایه مطلبی را ندارند، زحمات دیگران را بر نتابیده و فورا از در انتقاد ناسازنده در می آیند . بنده از نظر گرایش سیاسی کاملا با آقای دیربازیان متفاوت می باشم ولی نباید این باعث شود هر گونه صحبتی ولو به حق را از ایشان برنتابم .

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 4:06 ب.ظ:

جناب آقای امرائی…شهامت ومردانگی شماقابل تقدیراست.فرمودیدمخالف تفکربنده هستیداماخارج ازحمایتی که ازبنده درجواب آقای بیطرف نموده ایدمطالبت هم شیرین بودهم آموزنده،چه برای من اصلاح طلب وچه برای بیطرف اصول گراچون اینگونه نوشته هابایدانسان رابه خودباوری برساند.حتمابایداسم قلنبه وسلنبه ای داشته باشی تامطالبت خواندنی باشدیانمی شودکسی مثلابه نام اصلی بیطرف ازروستای مثلاپریان یا دالاب مطلبی مفیدبنویسد.
بیطرف عزیزماکه ازهرنوعی سریم پس چراحرف خودمان که هم ولایتی هستیم ودردهم رابیشترحس میکنیم نمی فهمیم.حرف بنده که برشمااثرنکردوشماهمیشه سازخودت راکوک کردی. امیدوارم که مطالب شیوای جناب آقای محمدامرائی برشمااثرکرده باشدومن بعدسوای مدارک تحصیلی ات خوب فکرکنید،خوب بنویسیدوخوب پذیرای حرف حق باشید.به امیدتوفیق شما…

[پاسخ]

جوزی پور پاسخ در تاريخ جمعه 24 آوریل , 2015 9:30 ب.ظ:

جناب آقای دیر بازیان عزیز و یادگار هشت سال دفاع مقدس دست مریزاد و قلمت ماندگار . جناب آقای امرایی درود بر شرف پاکت ممنون از مرقومه بسیار شیوایتان و از توضیح سلیس و زیبایتان، احسنت .اینکه این مجال با دست نوشته جناب دیر بازیان پیش آمده تا از نکته نظرات خوب و مثبت همشهریان خوبمان نهایت استفاده راببریم غنیمتی بزرگ است امید است بجای تخریب همدیگر بدنبال وحدتی فرا گیر باشیم و از داشته های همدیگر استفاده بهینه و لازم را در جهت رشد و شکوفایی کوهدشت متمدن و بی کس ببریم. درود بر همه کامنت گذاران عزیز .

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 2:23 ب.ظ:

جناب آقای جوزی پور از حسن نیت شمابسیارسپاسگذارم وازطریق این کاربر سلام ویژه ی مرا خدمت پدربزرگوارتان برسانید.

تالار اندیشه پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 6:42 ق.ظ:

دقیقا جناب بیطرف واقعیات را بیان فرمودید مرحبا بر روشنگریتان…..

[پاسخ]

امیر پیری پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 9:43 ق.ظ:

عصرایران – حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ” نگاه کن چه چیزی گفته می شود ، نگاه نکن چه کسی می گوید.” ؛ این ، نه یک دستور دینی صرف یا موعظه اخلاقی که یکی از فرمول های پیشرفت هر جامعه ای است.
هر گاه مردمان جامعه ای خود را از قید حب و بغض افراد رهانیده و به حق و باطل سخنان و اعمال آنها توجه کرده اند ، مسیر ترقی شان گشوده شده است ولی جوامعی که ملاک ها و میزان هایشان ، نه “حق و حقیقت” که “افراد و گروه ها” بوده اند ، با سر به زمین خورده اند. کشورهای جهان سوم که پر هستند از قهرمانانی که مردم آنها را می پرستند ، مصداق عینی این ماجرایند.

به هزار تأسف باید گفت که جامعه ما به شدت از عمل به آموزه ارزشمند حضرت علی علیه السلام فاصله گرفته است و عمدتاً نگاه می شود که “چه کسی” می گوید و اکثراً کاری ندارند که “چه چیزی” گفته می شود!
توضیح اینکه گوینده عزیز در اینجا از مجاهدان جبهه وجنگ هستند.

[پاسخ]

بهروز رشیدیانی در گفته :

در در مورد مقدمه مقاله قابل ذکر است که هر نظامی مبتنی بر یک میثاق ملی به نام قانون اساسی است و پایه های نظام جمهوری اسلامی نیز همگی در قانون اساسی آن به طور شایسته و مفصل ذکر گردیده است که به تبع آحاد ملت نیز در حراست و نگاهبانی از یکا یک اصول آن مکلف و مسئولند و در مقابل هر جریانی که بخواهد اصول آنرا به میل و سلیقه شخصی خود تفسیر و اعمال کند باید با تمام قدرت موضع گیری نمایند،
والسلام _ موفق وپیروز باشید.

[پاسخ]

محمدی پاسخ در تاريخ یکشنبه 19 آوریل , 2015 10:13 ب.ظ:

آقای رشیدیانی مطالبی هم که آقای دیربازیان ذکرکرده خارج ازقانون اساسی نیست.

[پاسخ]

ناشناس پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 11:38 ب.ظ:

متاسفانه بخش عمده مطلب بنده درخصوص نقد مواضع جناب دیربازیان را مسئولان سایت بطور سلیقه ای حذف کردند، که زیبنده سایت وزین هومیان نبود، اگر میخواهیم در راه اتحاد و همدلی گام برداریم، حداقل می توانیم با قدری ملاحظه و انصاف بدون نمک پاشی بر زخم دل سیاسیون مظلوم و مهجور سالیان اخیر و بدون زوم کردن بر جزییات غیر ضرور و تحریک کننده، تمام حوادث سال 88 و ماجراهای پس از آن را مرحله ای خیره کننده از رشد و بلوغ یک ملت بدانیم که امری غیر قابل اجتناب و روندی کاملا طبیعی در سیر تحولات عمیق و پیچیده سیاسی اجتماعی است، نه اینکه با تقسیم بندی فعالان سیاسی به کندرو و تندرو به طور خیلی ناشیانه و زننده عافیت طلبی و کناره گیری خود از اتخاذ مواضع صریح و هزینه بر را توجیه نماییم.

[پاسخ]

اردشیری در گفته :

سلام جناب دیربازیان.
احتراما بنده به عنوان یک اصلاح طلب از اینکه میگویید وحود اشتراک در بعضی چیزها مخالفم؟
شما به بهانه آزادی بیان قصد تخریب دکتر روحانی را دارید؟
شما مانع پیشرفت تفکر مردم و جوانان هستید.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ یکشنبه 19 آوریل , 2015 10:09 ب.ظ:

دوست عزیزآقای اردشیری…احساس میکنم خیلی ازمطلب دوری به چنددلیل….1.کجای مطالب من تخریب دکترروحانی بوده بااینکه بنده خودم مسئول ستادحزب اعتدال وتوسعه باابلاغ کتبی ازاستان بودم؟2.آیااتحادوصحبت ازنفی عوامل تفرقه افکنانه مانع پیشرفت مردم وجوانان میشود؟حتما شمااین جواب رادرجایی دیگرخواسته ایدبنویسیدواشتباها ویااز روی حواس پرتی دراینجا درج نموده اید.

[پاسخ]

فعال اصولگرا در گفته :

از صحبتهای وحدت افرین اقای دیربازیان متشکریم*انشاالله که سایر فعالان سیاسی اعم از اصولگرا واصلاح طلب به همین شکل وباتوجه به فضایی که متنفراز جناهبندیهای منسوخ است درجهت اتحاد وهمدلی صحبت کنن وبدانند که دورانی که عده ای خود را قیم مردم میدانستن سرامده

[پاسخ]

فعال اصلاح طلب پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 9:34 ب.ظ:

ازشمااصواگرای محترم که آقای دیربازیان راکه یک اصلاح طلب شناخته شده میباشدراموردتشویق قراردادید کمال تشکررادارم واین یعنی مفهوم مطلب مطرح شده توسط آقای دیربازیان یعنی اتحاداصولگراواصلاح طلب باحفظ عقایدخودواین یعنی وحدت درعین کثرت.

[پاسخ]

اصلاح طلب در گفته :

جناب آقای دیربازیان مطلب زیبایت را مطالعه کردم واز روشنگری و گفت وگوی به سوی اتحادت لذت بردم چون امروز ایران در یک برهه ای اززمان قرار دارد وهمانطور که فرمودید کشوری امن در میان شعله های آتش همسایگان…باید باهم متحد باشیم.اصول رابه روشنی بیان کردید و از گذشتن از فرعیات اتحاد حاصل میشود.درضمن از توضیح روز 9 دی لذت بردم.

[پاسخ]

دودل در گفته :

به به چه عكس خوشگلي

[پاسخ]

امید در گفته :

سلام برجناب ديربازيان عزيزچندنقدکوچک به مرقومه حضرتعالی واردمیدانم :1-نمیدانم این 5الف راازکجا اورده ای 2-…3-مردم که ازجدی ترین عوامل پیروزی انقلاب شکوهمنداسلامی هستندورکن رکین انقلاب مردم سالاراسلامی هستن چون با الف شروع نمیشوندراازقلم مبارک انداخته ای 4-کاریزما به حرکت گفته نمیشودبلکه ویژگیهای شخصیتی اشخاص میباشد5-به نظرحقیرقیاس 5الف موردنظرحضرتعالی بااصول دین قیاسی مع الفارق است به شکلی که انکارتوحیدومعادبه منزله خروج ازدین ومهدورالدم بودن است وعده ای معتقدندکه ریختن خون مرتدنیازمندمجوزدولت نیست درصورتیکه مخالفت با5الف انجناب سالب حیات شهروندان نیست 6.پذیرش وحدت درعین کثرت واختلاف سلیقه ونیزپذیرش پلورالیسم سیاسی درعصرمدرنیسم وپست مدرنیسم نسخه شفابخش فعالیت سیاسی وکلا زندگی اجتماعی است 7-خودراحق مطلق پنداشتن وطرف مقابل راباطل مطلق دانستن زائیده ذهنهای دکم ومنجمدی است که عامل اساسی نزاعهای خانوادگی تاجنگهای بین المللی است ونمونه ان طالبانیسم وداعشیسم وفاشیسم است که همزیستی مسالمت امیزگروهای ملی , محلی وبین المللی رامملوازمخاطره ساخته است 8- مشترکات اصلاح طلبان واصولگرایان استراتژیک وتاکتیک تدبیرامورافتراق انانست .

[پاسخ]

بازوند پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 6:40 ق.ظ:

احسنت بر جناب امید برای این جوابیه

[پاسخ]

حامد پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 6:47 ق.ظ:

از توضیحات کامل جناب امید مستفیض شدم …تشکر

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 10:06 ب.ظ:

امیدجان مگرتمام کسانی که مینویسندبایستی حتمانوشته هایشان راازدیگران عاریه بگیرند؟1.این پنج الف زاییده ی ذهن بنده بودکه قوانین اساسی رابه شکل موزون درآوردم تادرذهن هابماند…آیااشکالی دارد؟2.گرداننده ی تمام آنهاکه مردمندوبنده نه یکباربلکه بیش ازده باردرمطلبم ازمردم وملت یادکردم.احساس میکنم که جنابعالی مطلب راتا آخرنخوانده ای که اگریکباردیگرآنرابخوانی بعضی ازایراداتت راحذف خواهی کرد.3.عزیزبرادر کاریزما ازجوشش می آید.هرکاریاشخصی که خودجوش کاری راانجام دهدکاریزمات گویندوویژگی مهم افرادخودجوش است.4.بله که قیاس مع الفارق است اما بنده ازاین مثال برای روشنی ذهنهای منجمدویخ زده دراهمیت اصول اساسی نظام کمک گرفته ام وکاری به مهدورالدم بودن یانبودن ندارم وموردبحث نبوده.5.بنده که معتقدبه تک صدایی نیستم وپلورالیسم یاتکثرگرایی راکه شمافرمودیدموردنظربنده نیزاست امامتوجه تمام ایسم هایی که شمافرمودیدنشدم.قرارنیست هرکسی تمام محفوظات خودرابی موردوبی ربط روی کاغذبریزد مثلاجمله ی آخرشماکه بند8میباشدکه عینا آنرا مینویسم نه تنهابرای من برای خودتان هم نامفهوم بوده وآن این بودکه…مشترکات اصلاح طلبان واصولگرایان استراتژیک وتاکتیک تدبیرامورافتراق آنان است.یعنی چه بنده درجواب عاجزم…

[پاسخ]

امید پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 21 آوریل , 2015 11:15 ق.ظ:

سلام برديربازيان عزيز1-داعش+ايسم=داعشيسم2-طالبان+ايسم=طالبانيسم3-فاشيسم هم كه روشنه عرض بنده اين بودكه خودمحوری وعدم پذیرش کثرتگرایی وخودراحق مطلق دانستن منجر به طالبانیسم وداعشیسم میشودوهمزیستی مسالمت امیزانسانهارابه مخاطره انداخته وربط ان به مطالب وزین والبته قابل نقدان دوست عزیزم دراین است که اصلاح طلبان واصولگرایان اگربه شکلی افراطی با چوب تکفیربرسرهم بکوبندووجوه اشراک رانادیده بگیرندطالبانیسم سیاسی خواهدبود2-کاریزما ویژگیهای درونی وشخصیتی افرادگفته میشودکه باعث نفوذدردیگران ونافذشدن کلام ورفتارانهارابدنبال داردودراصطلاح همان جذبه است بمانندگاندی امام خمینی , و…..ولذاافرادکاریزما بسیاراندک اند3_منظورم ازبند8که البته ناقص تایپ شده این بودکه اصلاح طلبان واقعی واصولگرایان واقعی در مسائل استراتژیک مشرک میاندیشندووجه افتراقشان درتاکتیک اداره اموراست امیداست توضیح واضحات نبوده باشدویک توصیه دوستانه اینکه ازنقدناصحانه نهراس وبراشفته نشوکه هرانسانی به حکم انسان بودن بایددرصدی ازخطا درمورد خودرابپذیروگرنه خودراخدادانستن خطائی مهلک است که زیبنده انسان جویای صلاح وسعادت نیست

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 21 آوریل , 2015 10:29 ب.ظ:

امید جان ازصبروحوصله ای که به خرج دادی و از توضیح شفاف و دوستانه ی شما تشکر وتقدیر می کنم وبنده هم با شما هم عقیده هستم درخصوص توضیحات ذکر شده.موفق باشید

عباسی در گفته :

جناب آقای دیربازیان درقسمتی ازمطلب فوق فرموده ای همانندعملیات مرصادکه دشمنان این نظام همراه فرزندان فریب خورده این کشور(منافقین)…باتوجه به اصلاح طلب بودن شما یاباتوجه به محتوای مطلب جنابعالی که بوی میانه روواعتدالی میدهدکه این روزهاباب شده بفرماییددرجریان9دی وانتخابات،فرزندان فریب خورده که به منافقین تشبیه کرده ای کیست؟

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ یکشنبه 19 آوریل , 2015 10:00 ب.ظ:

جناب آقای عباسی توصیه میکنم یکبار دیگر مطلب را خوب بخوان چون سوال شما اصلا در متن بنده نمی گنجدچون بنده دراین خصوص گفته ام که ملت ایران در مواقع اضطرار همانند عملیات مرصاد و روز9دی اصلاح طلب واصول گرا نمی شناسد.همه باهم درمقابل مخاطرات بیرونی متحد میشوند و اینکه شمافرمود ه اید: در9 دی کسی را تشبیه به منافقین نکرده ام بلکه یادآورشده ام که در آن روز چون بیگانگان دخالت کردند تمام گروهها روز9 دی را به وجود آوردند وبرای روشنی مطلب به گفته ی آقای رضایی اشاره کرده ام.درضمن دوست عزیز دعامیکنیم که میانه روی واعتدال باب شود چون اگراین روش نامناسب بود قرآن کرارا در این خصوص نوید نمیداد.امیدوارم که توانسته باشم مطلب را برایت جا انداخته باشم.

[پاسخ]

عباسی پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 10:07 ق.ظ:

سلام باتوجه به شناختی که ازجنابعالی دارم قطعا”میدانم که عمدی درکارنبوده ولی قبول کن که مثال جالبی نزدی (دریک تشبیه شبه وجه شبه ادات تشبیه وجوددارد)خودت آنهاروبچین ببین چی روبچی تشبیه کرده ای (البته ضمنی وزیرکانه)زمانیکه کلمه همانندآورده ای یک نوع تشبیه است امااگرکلمه یاآورده شود مطلب شمادرست است شرکت درانتخابات ریاست جمهوری به حمله ی منافقین وکاندیدهای دربندومردمی که به غیراحمدی نژادرا”ی دادن به فرزندان فریب خورده(منافقین)تشبیه کرده ای.اگرپذیرانیستی خوانندگان ریزبین ونکته سنج قضاوت خواهندکرد.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 1:31 ب.ظ:

سلام دوست عزیز شاید چندین بار مطلب را خوانده ام اما به آنچه که شما فر موده اید نرسیده ام شما بسیار ریز بین و نکته سنجی وحتماً تحصیلات ادبیاتی دارید بهتر است شما بایک شخصی که در علم ادبیات دانش آموخته باشد مباحثه بفر مایید که ادات تشبیه یا شبه تشبیه ویا شبه وجه شبه ادات تشبیه وجود دارد یا خیر اما بنده فارغ از این واژه ها ساده ودهاتی ومحمدی وار نظرم را بیان داشتم .واما در خصوص چهار خط آخر مطلب شما هیچی متوجه نشدم چون بنده کسی را با منافقین تشبیه نکر ده ام ایراد شما این است که فر موده اید من گفته ام همانند منافقین یعنی به کلمه ی همانند گیر داده اید در صورتی که بنده گفته ام مردم همان طور که قضیه ی مر صاد را در کمترین فر صت زمانی متلاشی نمودندو فیصله دادند در روز نه دی قضیه را سریع ختم به خیر نمودند این واقع مطلب بنده است ولا غیر با آرزوی موفقیت وآرامش برای شما.

اردشیری در گفته :

سلام. بنده باصراحت عرض میکنم که اصلاح طلبان همانند خاتمی با 9 دی همراه نیستند. بشنو وبدان که سجادرضایی و آقایانی که شما آنهارا الگو خود قراردادید
ازسال 1384 رییس آنها درجبهه مشارکت لرستان سخنانی بیان داشت که درواقع آن شعار نشانه اختلاف با چارچوب خط قرمزهاست. اسناد به موقع منتشر میشود.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 10:16 ب.ظ:

سلام.بنده باصراحت عرض میکنم ودرمطلبم نیزآمده که هرکسی چارچوب نظام وآن اصولی راکه بیان کردم نپذیردخودی نیست.درضمن الگوی بنده کسی نیست به غیرازکسانی که درراه حفظ این مرزوبوم جان خودرافداکردندوخونشان دربیابانهای گرم جنوب ویادرکوههای یخ زده ی غرب ریخته شدواین آرامش راکه من وتودرآنیم وبیخودوبی موردبرای خودمان چارچوب میتراشیم فراهم نمودند.دوست عزیزهمین حرفهای صد من یک غازبودکه خاتمی واصلاحات رابه این روزانداخت وامیدوارم که آن روزنرسدونخواهدرسیدکه خط قرمزهانادیده گرفته شودواسنادپوچ انسانهای منحرف وطن فروش آن طرف آبی منتشرشود.

[پاسخ]

اردشیری پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 11:40 ب.ظ:

سلام. لازم میدانم نکاتی را عرض کنم و بحث را خاتمه دهیم.
عزیزم سندی که بنده گفتم در مورد مخالفت با رضایی و اطرافیان ایشان
هست و اینکه شخصیت پلیدشان برای مردم روشن شودکه البته شده.
اسناد آماده و درموقع خودش درمیان احزاب توزیع تا همه چیز روشن شود.
از جناب ضیایی هم می خواهم به عنوان فرماندار دوران اصلاحات نظرشان را
بیان فرمایند.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 8:29 ب.ظ:

آقای اردشیری شما نه درباره ی بنده بلکه معلوم است که در مورد همه نزاکت وسلامت گفتار ندارید اولاً بنده سجاد رضایی را که شماایشان را الگوی بنده می دانید واقعاً نمی شناسم اما شما هم حق ندارید نه ایشان را ونه هر کس دیگری را این چنین بی پروا حکم به پلیدیشان را صادر کنید واین حق برای ایشان محفوظ است که جواب شمارا مقابله به مثل کند .
ومن بعید میدانم که آن حذبی که شما از آن صحبت می کنید مدارکی را در اختیار شما قرار دهد تا با آن با حیثیت مردم باز ی کنی در ثانی این بازی که شما شروع کردید دیگر خاتمه دهنده اش شما نیستید زیرا به همه می تازید پس باید منتظر جوابشان باشید ثالثاً آقای ضیایی جوابی در خور و شایسته ی شما مر قوم فرموده اند در ذیل آن را مطالعه کنید

بهار گودرزی پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 21 آوریل , 2015 6:58 ق.ظ:

سلام جناب دیربازیان.
احتراما می خواستم بپرسم این جبهه مشارکت و آقایان رضایی کی هستند؟
اگرممکن هست شما به عنوان اصلاح طلب در موردشان توضیح دهید ونام ببرید؟
در ضمن درمورد خاتمی نظر خودرابیان کنید و بگویید از ایشان پیروی میکنیدیانه؟

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ جمعه 24 آوریل , 2015 10:58 ق.ظ:

جناب آقای گودرزی ضمن عرض سلام،بنده حسب وظیفه برخودلازم می بینم که به سوالات شماپاسخ دهم…
1،درخصوص آقای سجادرضایی سوال فرمودی که بایدبگویم ایشان رانمی شناسم وگروهی که آقای اردشیری آنهاراپلیدمی نامندواقعاشناختی ندارم،حتی یک نفرشان پس این سوال راخواهشا بایدآقای اردشیری پاسخ دهد.
2،ازجبهه ی مشارکت سوال فرمودی که بایدبگویم همانطورکه همه میدانیم این حزب یکی ازفعالترین احزاب نزدیک به دولت اصلاحات بود.امابه دلیل تندروی عده ای ازاعضای مرکزی آن به همراه اعضای دفترتحکیم وحدت طرح عبورازخاتمی رادر دستورکارخودقراردادندکه مشکلاتی راهم برای دولت اصلاحات به وجودآوردندتااینکه دردولت آقای احمدی نژادبه دلیل عدم توجه به احزاب ومشکلاتی که درجریان سال88وبه بعدبه وجودآمدبه دستورمقامات ذی صلاح فعالیت حزب متوقف وبه احتمال زیادمنحل اعلام گردید.امابازفعالیت سجادرضایی وگروهش دراین حزب که آقای اردشیری مدعی آن است خبری ندارم.مجددا به آقای اردشیری حواله میکنم که توضیح دهند.
3،دررابطه باسوالی که درخصوص آقای خاتمی ازبنده نمودیدبایدبگویم اعتراف میکنم که اینجانب درمقامی نیستم که به خوداجازه دهم درخصوص این شخصیت بزرگوارنظری بدهم اماجهت رضایت شما وخوانندگان محترم سایت علمی هومیان تاجایی که به خوداجازه دهم مطالبی رادرخصوص ایشان خواهم گفت.
باتوجه به شناختی که درطول 8سال ریاست جمهوری کشورمان ازایشان دارم وهمچنین به دلیل اینکه در دوره ی دوم ریاست جمهوری ایشان،بنده مسئول ستادبودم چندملاقات خصوصی راباایشان داشته ام…یکی به همراه مسئولین ستادهاویکبارهم باحضورآقایان مومنی،تیموری،درویشی،بنده و…که درخدمت ایشان بودیم واقعاشخصیتی سرشارازدیانت،متانت،انسانیت وعقلانیت بود.اخلاق مداری ومداراکردن بامخالف واینکه معاند را به مخالف ومخالف رابه موافق سرلوحه ی کارخودقراردادند آن هم نه درشعاربلکه درعمل ویژگی های بارز ایشان میباشد.
واماسوالت دررابطه با اینجانب،بایدبگویم که بنده یک فعال سیاسی اصلاح طلب قانونمندمیباشم وبه اصلاح طلبانی که قانونمندی راسرلوحه ی فعالیت سیاسی خودبدانندارادت وافر دارم وهماره درخدمت این تفکرخواهم بودوچنانچه آقای خاتمی حرکت یافعالیتی رابرای به دست آوردن قدرت سیاسی درجهت استحکام بخشیدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تحت امرمقام معظم رهبری داشته باشندسمعاوطاعتا…ازایشان حمایت می نمایم.نمیدانم تاچه حدی توانسته ام به سوالات شمابه صورت شفاف پاسخ گفته باشم…والسلام.خداوندرحمت کندکسانی که درمحاورات زبان نگهدارند.

کاکاوند پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 4:34 ب.ظ:

آقای اردشیری این رابدان که اصلاح طلبی بابراندازی قابل جمع نیست.مطالب شمابوی بدی میدهدومعلوم است که شمااصلاح طلب نیستید.چون اصلاح مفهوم بسیارگسترده ای دارد…نه مثل شماآسمان رابه ریسمان می چسبانید.اولاکجای مطالب آقلی دیربازیان راخوانده ای که صحبت ازآزادی باشدضمن اینکه آزادی هم مفهوم گسترده ای داردوهرکسی نمیتوانددقیقاچارچوب آزادی رابیان کند.آزادی بیانی که شمادرکامنت قبل به آن اشاره کردیدولنگاری است نه آزادی موردنظرحزبی که شماطرفدارآنید .من ازنوشته های شمااین رافهمیدم که قصدتخریب آقای دیربازیان واصلاح طلبان راداری وگرنه چرانوشته هایت همه اش تهمت و افتراء است ویادراین کامنت فوق اشاره به خانه ی تیمی نموده ایدکه درآن مطالبی برخلاف 9دی وجبهه ی مشارکت گفته شده ونویدانتشارمطالبش رادرآینده داده ای.این حرف بسیارسنگین است…سفارش میکنم وارداین قضایانشوید.
نتیجه میگیرم که شمانه اصلاح طلبیدونه آقای دیربازیان رامیشناسید.همین طورفله ای خواسته ایدمطلبی بنویسیدودراین دنیای مجازی سرکی بکشیدوگرنه آقای دیربازیان طرفدارپروپاقرص آقای روحانی ومسئول ستادایشان درحزب اعتدال وتوسعه ی شهرمان بوده اندوالان هم دراین حزب دراستان فعالیت دارند.اگربه یادداشته باشی ازطریق همین سایت حزب اعتدال وتوسعه ایشان رابه عنوان گزینه ی فرمانداری برای کوهدشت معرفی نمودندواین رانیزمیدانم که قبل ازاعتلاف اصلاح طلبان بادکترروحانی ایشان هماهنگ باکلیه ی اصلاح طلبان ازدکترعارف حمایت کردند.این بخشی ازمطالبم بودوبااجازه ی شماوبه نیابت ازطرف شماهم ازاصلاح طلبان وهم ازآقای دیربازیان عذرخواهی میکنم.

[پاسخ]

حميد در گفته :

ضمن تشكر از نكته سنجي جناب آقاي ديربازيان در هم سوئي با شعار واهداف دولت اعتدال همچنين لبيك گفتن به فرمايشات مقام معظم رهبري به ويژه شعار سال معظم له ، برادر بيطرف ، بنده به عنوان يك همشهري دور از كوهدشت كه همواره امور سياسي منطقه را رصد مي كنم بي انصافي است از نقش مؤثر آقاي ديربازيان در انتخابهاي دوره اي مجلس و منسجم كردن نيروهاي اصلاح طلب بخصوص در گردهمائيهاي مربوطه بگذريم.
معلم عزيز ، اين واقعيتي است طبيعي ، نسل سوم انقلاب با چنين چهره و اشخاصي كه پاسخ گوي ايده هاي آنها است آشنا گرديده اند، برادر ، اين نسل اسفندياري يا سوري را نمي شناسند.چه اينكه چنين افرادي اسفندياري و سوري اين نسلند.به نظر مي رسد شما هم به مانند بنده در برهه اي از زندگي كه
مانند آقايان اسفندياري و ديربازيان بايد نقش آفرين مي شديد توانايي لازم را نداشته ايد، پس بهتر آنكه ما به خدمت محوله بپردازيم.

[پاسخ]

لاله در گفته :

از بیان این همه اشتراک چه حاصل؟؟!! همه قابل نقد و انتقادند هیچکس مبرا از خطا و اشتباه نیست….در ضمن عملکرد این دوستان را چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای بیان نمایید تا کور شود هر آنکس که ثمرات و دستاوردهای آنان را نببند!!!!!!!!!!
در غیر اینصورت زبان به ریا و تملق گشودن کار سختی نیست!!!!!!…….

[پاسخ]

امیر پیری در گفته :

سلام بر جناب دیربازیان وهمشهریان عزیز ،بار معنایی مطالب ارایه شده دارای پیام ارزشمندی برای آزادگان ودلسوزان سلایق مختلف است ،اصلاح طلبی واصولگرایی در حقیقت دو بال برای پرواز اندیشه الهی نظام اسلامی بوده وهستند،هرچند هر کدام در مقاطعی از گذر ایام در اثر غفلت ،دنیا طلبی ،سختی راه ویا ناسازگاری بال مقابل کم آورده اند اما امید که هر دو جریان در این مسیر ارزشمند تا رسیدن (انشاالله به زودی زود) به حقیقت عالم در رکاب نایب ولی خدا باشند ،شکستن پرهای پرواز هر کدام این بالها برای اهل معنا بسیار درد ناک است وبرای بی خردان ودنیا طلبان شادی آور،امید که دلسوزان هر کدام به سهم خود در این مسیر چراغی روشن کنند،باشد که در تاریکی نمانیم.

[پاسخ]

ضیایی در گفته :

سلام به جناب دیربازیان.
احتراما عرض میکنم که مباجث خوبی مطرح نمودید اما متاسفانه یا خوشبختانه سعی نمودید بعضی
موضوعات را گنگ برای مردم عزیز توصیف نمایید. سواد و شعور خوبی دارید و قابل تحسین. اما یک کمی
متاسفانه می خواهید دو طرف حزب چپ و راست را به نحوی راضی گردانید که این خوب هست اما
یک سری قاعده دارد که با صراحت می گویم بلد نیستید. در فضای سیاسی کشور اعتدال از اصلاجات
رشد کرده و فرزندخوانده اصلاحات است. ایجاد اعتدال یک گذار به سوی اصلاحات با صرف وقت است.
اینکه شما میگویید دولت تدبیر و امید همانند حکزب اعتدال و توسعه در ترکیه تشبیه یا بهتر بگویم توصیف
کردید اصلا هم خوانی نداردو بگویید نماینده حزب دولت تدبیر و امید بوده اید. به علت اینکه زیاد وقت ندارم
و کم به اینتر نت مرجعه میکنم ولی علاقه شدیدی به این سایت دارم و سعی میکنم یکی از دوستان
را به نمایندگی از خودم که مطلع به شرایط سیاسی و اصلاح طلب مقید به فانون اساسی همانند من
باشد و قانونمداری را سرلوحه قرار داده و میدهد بپمعرفی و ایشان انشا الله در همفکری با سایر عزیزان
در پیشبرد اهداف تعیین شده همکاری کنند.
به شما معم عزیز روز معلم را پیشاپیش تبریک میگویم و یادی میکنم از جناب محمدی معاون سابق
استانداری کرمنشاه که بچه کوهدشت بود چند سال پیش براثر حادثه تصادف فوت کردند.
از مدیر سایت جناب آزاد بخت تشکر نموده و برایشان آینده ای خوب آرزومیکنم.
فرماندار سابق دوران اصلاحات

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 9:46 ب.ظ:

برادرضیایی فرماندارمحترم دوران اصلاحات…ازفرمایشات جنابعالی بسیارخوشحال شدم امابیان چندنکته راضروری میدانم…ازاینکه فرمودیددوطرف حزب رانمیتوانم راضی کنم چون یک سری قاعده داردومن بلدنیستم خوشحالم وآنرا یک مزیت میدانم اماازاینکه اعتدال رافرزندخوانده ی اصلاحات میدانیدتشبیه قشنگی ست.تازه میشودگفت فرزندتافرزندخوانده وهرگزهدفم تشبیه اعتدال وتوسعه به مانندترکیه نبوده ونیست.نکته سنجی شماقابل تقدیراست چون هم به خاطر درگذشت مرحوم محمدی به خانواده ی بزرگ کوهدشتیها تسلیت گفتی وهم بنده نوازی فرمودی وروز معلم رابه بنده تبریک گفتید.آرزوی روزهای بهتری رابرای شمادوست وهمفکرعزیزم ازخداوندمتعال خواهانم.

[پاسخ]

بیطرف در گفته :

واقعا دعا کنیم که میانه روی واعتدال باب شودچون اگراین روشی نامناسب بودقران به کراردراین خصوص نویدنمیداد.

[پاسخ]

داریوش گراوند در گفته :

رزمنده گرانقدردوران دفاع مقدس جناب آقای دیربازیان ازمطالب وحدت آفرین وخوبتان بی نهایت سپاسگزارم
ان شاالله موفق ومویدباشید.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ دوشنبه 20 آوریل , 2015 9:37 ب.ظ:

داریوش جان یادباد آن روزگاران یادباد…شجاعت شمادرکردستان کم نظیربود.بنده نیزسپاسگزار فرمایشات شمافرمانده دوران دفاع مقدس هستم.

[پاسخ]

ل. آزادبخت در گفته :

آقای دیربازیان عزیز ، با سلام و آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز؛ نوشته اید :
« اصول اساسی نظام بر پایه پنج (( الف )) که اسلام ، ایران ، انقلاب ، استقلال ، امام و رهبری می باشند استوار است . و هر ایرانی اعم از اصول گرا و یا اصلاح طلب باید مقید و پایبند به این اصول باشند ، در غیر اینصورت گروهای فاقد ویژگی های فوق نه در دولت و نه در میان ملت جایگاه و پایگاهی نخواهند داشت .»
اولاً دوست عزیز خوب بود وقتی که حکمی با این شدت و غلظت را صادر می کنیم بگوییم که مصدرش کجاست و آن را از کجا آورده ایم .
ـ آیا این عبارت در قانون اساسی آمده است ؟
ـ ایا فرموده حضرت امام ( ره ) یا مقام معظم رهبری است ؟
ـ ایا یک فاکت سیاسی از شخصیتی جهان شمول است ؟
ـ آیا این اصول در احادیث و روایات ما آمده است ؟
یا فقط برداشتی عجولانه از چند کلید واژه است؟ جالب توجه است که در 5 الف شما خبری از” آزادی ” که رکن اصلی حقوق اولیه بشرو مهم ترین آرمان و میثاق بشری است که خوشبختانه چند اصل از اصول قانون اساسی را نیز به خود اختصاص داده است ، وجود ندارد. از دوران مشروطه به بعد ( که بسیاری از متفکرین آن را یکی از ریشه های تفکر اصلاح طلبی می دانند ) آرمان آزادی مهم ترین آرمان انسانی بوده است که خون های پاک بسیاری بر سر آن ریخته شده است.
آزادی نه فقط یکی از 3 کلید واژه ی مهم انقلاب بود بلکه یک اصل مسلم و مقدماتی حقوق انسان، یکی از آموزه های گرانبهای قرآن کریم نیز هست . اما متأسفانه جای این این اصل در چک لیست اصول مورد نظر شما خالی است.
ثانیاً بر پایه ی این نگرش کسانی که به مسائل مورد نظر شما نگاه انتقادی دارند و بر اساس خط کش فوق جزء یکی از دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا نیستند، باید خیلی راحت سرشان را بگذارند و بمیرند و یا در جستجوی وطنی دیگر برای خود باشند. دوست عزیز شما یک معلم هستید و همانطور که خود نیز گفته اید به آن افتخار می کنید. یک معلم باید چنان جامع نگر باشد که بر پایه ی آراء او حتی حق یک مورچه نیز نادیده گرفته نشود.
لذا شیوه برخورد شما با مسائل بنیادین انقلاب نه فقط تقلیل گرایانه و حداقلی است ، بلکه با این ذهنیت بسیاری از طراحان ایده ی اصلاح طلبی و سران اصلاحات و حتی برخی از اصولگرایان معتدل را هم که با نگاه انتقادی به گذشته می نگرند نه فقط از دایره و شمول دولت بلکه از شمول ملت ایران هم بیرون گذاشته اید و این بسیار عجیب است و برای کسی با سن و سال شما که التهابات و هیجان های دوران جوانی را پشت سر گذاشته و قاعدتاً باید نگاه سازنده ای به مسائل داشته باشد در تناقض آشکار است. این نگرش نه تنها مثال ” کاسه از آش داغ تر ” را به ذهن متبادر می کند، بلکه حتی با مبانی مورد نظر مقام معظم رهبری ( دائر بر جذب حداکثری ) و شعار ” زنده باد مخالف من ” که طراح آن رئیس دولت اصلاحات بود در تناقض آشکار است.
می دانید که من فقط پاراگراف اول مطلب شما را نقد کرده ام و در دیگر ابعاد نوشته شما نیز به همین حجم ابهام و جای سئوال وجود دارد. برایتان موفقیت روزافزون و سلامتی و سرور آرزومندم .

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 21 آوریل , 2015 7:57 ب.ظ:

جناب آقای آزادبخت حتمافرصت زیادی رادرنوشتن این مطلب صرف نمودی واین نشان ازمسولیت پذیری شماست که قابل تقدیراست وبنده نیزحسب وظیفه دررفع ایرادات شمامی کوشم.
دوست عزیزاولااین حکم نیست وبنده درمقام اجرای حکم نیستم وآنچه راگفتم نه تمام بلکه بخشی ازقانون اساسی است.علاوه برقانون بارهاامام راحل ومقام معظم رهبری وحتی درقانون تشکیل احزاب به صراحت آمده است که بایستی پایبندبه این اصول واصول دیگری که مجال گفتن نیست باشند.
ازآزادی سوال فرمودیدکه استقلال مقدمه ی آزادی ست ولازم وملزوم همنددرنتیجه دریک نوشتارمحدودفرصت پرداختن به همه ی مواردنیست وگرنه کیست که مخالف آزادی باشدوهرکشوری که درآن آزادی بیان نباشدومردم آن کشورمحدودباشندبدون شک به سرنوشت صدام وقزافی و…گرفتارمیشودوشعارامام ومردم ایران درابتدای انقلاب استقلال آزادی وجمهوری اسلامی بوددرثانی هدف بنده درنوشتن این مطلب مخالفت باکسانی است که نقدرانپذیرفتندوازدولت قبل مثال زدم.بنابراین بنده حکمی صادرنکرده ام که دیگران سرشان رابگذارندوبمیرندبلکه معتقدم کسی که پایبندبه این اصول باشدخودی است میخواهدهرحزبی اعم ازاصول گراواصلاح طلب ویاکسانی که خارج ازاین گروههاهستندمیتوانندمنتقدباشند.شماکه موافق انتقادآنطرف آبی هاکه نیستید؟خودی اگرکه انتقادی بکنددلسوزانه وبرای پیشرفت است پس بنابراین مطالب بنده مخالف جذب حداکثری ویازنده بادمخالف من نیست.بنده به عنوان عضوکوچکی ازجریان بزرگ اصلاح طلبی نظرم این است که اولانبایدبصورت فله ای وبنابه دلایل نسنجیده نخبگان ومنتقدان ودلسوزانی که جوانی خودراپای این انقلاب گذاشته رابیخودوبی موردازقطارانقلاب پیاده کردوباهر انگی دیگران راضدنظام ومخالف حکومت قلمدادکردهمان طورکه بعضی هامریضندونانشان دراین است که برای نظام وحکومت دشمن فرضی بتراشند.پس بنابراین دوست عزیزازمطالبت برمی آیدکه آدم روشنی باشی لذاازبه کاربردن کنایات بچگانه پرهیزکن…مثلاکاسه ی ازآش داغتردرکجای مطالب من می گنجد؟درصورتی که اگرپیش بیایدازآش هم داغترمیشوم زیرااز12سالگی درسختترین عملیاتهاشرکت کرده ام.فرماندهان همشهری ام که اگراین مطلب رابخوانندتصدیق میکنندکه برای زنده ماندن همرزمانم داوطلب میدان مین بوده ام.چندین سال درجبهه هابرای آسایش واقتداراین کشوردرجبهه هادرعملیاتهای مختلف ازوالفجرسال61تامرصاد67باتوجه به اینکه سن وسالی نداشتم بوده ام.بدیهی است که دربعضی مواقع برای حفظ دست آوردهای گذشته ام کاسه ی داغترازآش باشم درصورتی که امروزکسانی داغترازآشندکه از دیروزشان شرمنده اند.پس دوست عزیزاگرمیخواهی اینگونه انتقادکنی وقت خودرابیشترازاین صرف ترجمه ی بقیه ی مطلبم نفرما چون انتقادسازنده باانتقادتخریب کننده متفاوت است وشماعلاوه برتخریب قصدفرافکنی دارید.موفق ومویدباشید…

[پاسخ]

امیر پیری پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 8:53 ق.ظ:

مصادر تذکر حقی که جناب دیر بازیان متذکر شده اند:
اسلام
دینی که خداوند آن را دین کامل و مورد رضاى خود معرفى کرده است(الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً ؛ (مائده (5) آیه 3.) امروز، دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» و نیز فرمود: «و تمّت کلمة ربک صدقاً و عدلاً؛ (انعام (6) آیه
استاد شهید مرتضى مطهرى با استناد به آیة
و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» مى‌فرماید : دین تسلیم است، ‌ولى حقیقت تسلیم در هر زمان، ‌شکلى دارد و در این زمان، شکل آن، ‌دین گران مایه‌اى است که به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه‌تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهاى او است.
روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان است که آخرین رسول آورده است. (مرتضى مطهری، عدل الهی)
انقلاب
*این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهداری است .
*انقلاب اصیل ماجلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است .
نهضت ایران ، نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت انقلاب اسلامی ایران پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.
محافظت از نهضت وانقلاب
براي همه ما الان تكليف است كه اولاً راجع به اين نهضتي كه شده است و تا حالا اين نتايج را داشته، و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت. شما اهل قلم هستيد بنويسيد، بحث كنيد- ما همه مكلفيم به تكليف الهي- اسلامي كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهي را نگذاريم تشتت پيدا بكند، و دست آنهايي كه مي خواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامي، كه فتنه گران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و متوجه كنيد اين اشخاص كه مي خواهند بين شما با اسماي مختلف، با بهانه هاي مختلف تشتت بيندازند، توجه. . . داشته باشيد كه كيد آنها را خنثي كنيد. (4)
بنابراين ما الان تكليف همه مان اين است كه همه مان پاسدار اسلام هستيم، همه سرباز اسلام هستيم و همه بايد در اين زماني كه قشرهاي مختلفي در بين مردم افتاده اند و مفسده مي كنند و مي خواهند نهضت ما را متوقف كنند يا به عقب برگردانند، همه ما تكليف داريم كه جديت كنيم كه اين نهضت جلو برود، و ان شاء الله به آن طوري كه بايد پياده بشود، و همه نواقص به واسطه اسلام از بين برود. (5)
يك تكليف عمومي هست، و آن اين كه همه ما با همه قدرت و قوّت كه داريم سعي كنيم كه اين نهضت محفوظ بماند؛ اين وحدت كلمه محفوظ بماند. (6)

آحاد مردم يكي يكيشان تكليف دارند براي حفظ جمهوري اسلامي، يك واجب عيني، اهمّ مسائل واجبات دنيا، اهمّ است، از نماز اهميتش بيشتر است؛ براي اينكه اين حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. اين تكليف براي همه ماست، هيچ فرقي مابين ترك و فارس و- عرض مي كنم كه- كجا و كجايي ندارد، سيستاني و بلوچستاني و اينها و اين تكليف براي همه دنياست. حفظ دينِ حق، يك حكمي است براي همه دنيا، در رأس واجبات براي همه دنيا واقع شده، منتها غير مسلمين چون اعتقاد به اسلام ندارند مي گويند خوب، اسلام واجب كرده، به ما چه، اما مسلمين كه اعتقاد دارند. آن مسلمي كه در آفريقاست، حفظ جمهوري اسلامي برايش واجب است؛ بين خودتان برادر باشيد، حفظ كنيد اين برادري را، با حفظ برادري شما به اين جا رسيديد و با حفظ برادري بايد جلو برويد. اگر خداي نخواسته خللي حاصل بشود در اين برادري، چه در خود تهران، چه در خارج تهران، هرجا باشد، چه بين روحانيون، چه بين مردم، چه بين جناحهايي كه هستند، اگر- خداي نخواسته- يك وقت يك خللي واقع بشود شكست همراه اوست. شما فكر اين را بكنيد كه حافظ اسلاميد، نه حافظ خود. شما بايد حفظ اسلام را بكنيد، آن هم نه در زمان خود، همان طوري كه انبياء عظام دنبال اين بودند كه بعد از خودشان تا آخر حافظ باشند
استقلال
← نفی سبیل
بر اساس آیه «ولَن یَجعَلَ اللّهُ لِلکفِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلا= هرگز خداوند برای کافران راه تسلط بر اهل ایمان را باز نگذاشته است» [۴۳] خداوند کمترین سلطه‌ای را برای کافران بر مؤمنان تشریع نکرده و هرگونه پیمان فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و‌… را که موجب سلطه کافران و وابستگی مسلمانان گردد حرام و باطل شمرده است. [۴۴] [۴۵]سبیل در لغت به معنای «راه» [۴۶] [۴۷]و در این آیه به معانی نصر، حجت در دنیا، حجت در آخرت، سلطه اعتباری و سلطه خارجی دانسته شده‌است. [۴۸] [۴۹] [۵۰]آیه نفی سبیل بیانگر دو جنبه ایجابی و سلبی است:جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه جامعه اسلامی و حاکمان آن در حفظ استقلال و از میان برداشتن زمینه‌های وابستگی است و جنبه سلبی آن ناظر به نفی سلطه بیگانگان بر سرنوشت سیاسی اجتماعی مسلمانان است. [۵۱] [۵۲] بر اساس مفاد حرف نفی «لن» که به معنای نفی ابد است کافران هیچ‌گاه در هیچ زمینه‌ای شرعاً نمی‌توانند بر مسلمانان مسلّط شوند و نفی سبیل بر همه روابط خارجی در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی حاکمیت دارد و همه روابط باید بر این پایه استوار باشد و با آن ارزیابی گردد. [۵۳]

← نفی ربوبیت غیر خدا
اتخاذ ارباب و پذیرش اراده و سلطه دیگران با توحید ناسازگار است و انسان را به شرک مبتلا می‌سازد:«قُل یاَهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَة سَواء بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولا نُشرِکَ بِهِ شیًا ولا‌یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا اَربابًا مِن دونِ‌اللّهِ…»، [۵۴] بنابراین، آزادی سیاسی و حق اطاعت از نظام‌های سیاسی و نهاد قدرت ، مشروط به آن است که موجب «اتخاذ ارباب» نشود و در برابر ربوبیّت تشریعی خداوند نباشد. به گفته سید‌قطب، در این جهت تفاوتی میان نظام‌های دیکتاتوری با نظام‌های دموکراسی نیست و همگی ارباب زمینی‌اند که انسان را به رقّیت و عبودیّت خویش می‌خوانند و تنها نظام اسلامی و توحیدی است که می‌تواند بشر را رهانیده و به او آزادی واقعی ببخشد. [۵۵] بر اساس آیه پیشگفته خداوند سلطه و استعمار فرهنگی و فکری را یک نوع عبودیت و پرستش می‌داند و همان گونه که با شرک و بت‌پرستی مبارزه می‌کند با استعمار فکری و سلطه فرهنگی نیز‌می‌جنگد. [۵۶]

← اعتماد و تکیه نکردن به کافران
مسلمانان نباید بر ستمگران تکیه و اعتماد کنند:«ولا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ…» [۵۷] تکیه و اعتماد بر ستمگران در شکل وابستگی آشکار می‌گردد و وابستگی فرهنگی، سیاسی یا اقتصادی نتیجه‌ای جز اسارت و استثمار و نابودی استقلال ندارد. [۵۸] [۵۹] [۶۰]

← روی پای خود ایستادن
به گزارش قرآن اصحاب خاص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در انجیل به زراعتی تشبیه شده‌اند که جوانه‌های آن به تدریج نیرومند شده و بر پای خود ایستاده است، به‌گونه‌ای که کشاورزان را به شگفتی وا می‌دارد [۶۱] [۶۲]:«ومَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ کَزَرع اَخرَجَ شَطَهُ فَازَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوی عَلی سوقِهِ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّارَ…» [۶۳] این تمثیل ، به ویژه با توجه به تعبیر «فَاستَوی عَلی سوقه» اشاره‌ای گویا به استقلال جامعه اسلامی دارد.

← نهی از سرپرستی کافران
«وَلاء» و «توالی» در لغت به معنای نزدیکی دو چیز به یکدیگر بدون فاصله، محبّت و صداقت و «ولیّ» به معنای شخص مددکاری است که بر آنچه تحت سرپرستی اوست سلطه دارد، به‌طوری که حق تصرف تام در آن را داشته باشد [۶۴] [۶۵] [۶۶]، بر این اساس، قرآن برای حفظ استقلال و آزادی، جوامع اسلامی را از پذیرش ولایت و سرپرستی کافران نهی کرده است، [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] زیرا ولایت و سرپرستی کافران موجب دخالت و تصرّف آنان در شئون مسلمانان و زمینه خروج مسلمانان از مسیر حق و وابستگی آنان به کافران می‌شود [۷۱]، ازاین‌رو قرآن کریم در خطابهای گوناگون از پیامبر و مسلمانان خواسته تا از خواهش‌ها و تمایلات دشمنانِ دین خدا پیروی نکنند [۷۲] [۷۳] و درباره تلاش کفرپیشگان برای واداشتن جامعه اسلامی به پیروی از خود هشدار می‌دهد [۷۴] [۷۵] [۷۶]:«یاَیُّهَاالَّذینَ ءامَنوا اِن تُطیعوا فَریقًا مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتبَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمنِکُم کفِرین» [۷۷] و حفظ استقلال را در بی‌اعتنایی به خشنودی کافران در پیروی از آنان می‌داند. [۷۸]
[۷۹] [۸۰]
امام ورهبری
“اسلام بر پنج پایه استوار است، نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و هیچ یک از آن ارکان به پای رکن رکین ولایت نمی‌رسد”. زراره می‌گوید: پس از اینکه امام باقر (ع) ارکان پنجگانه اسلام را بیان کرد از آن حضرت پرسیدم: کدام یک از این ارکان برتر است؟ حضرت فرمودند: ولایت برترین پایه است؛ زیرا ولایت در میان ارکان دین، نقش کلیدی دارد و امام راهنمای دین است.
سپس فرمودند: اگر کسی تمامی شبها به نماز ایستد و همه روزها را روزه بدارد و همه اموالش را صدقه بدهد و هر ساله حج خانه خدا کند، اما ولایت ولیّ خدا را نشناسد تا آن را بپذیرد و همه کارهایش را با راهنمایی او انجام دهد، از طرف خدا هیچ ثوابی ندارد و از اهل ایمان نیست(بحار الانوار ج65 ص332)
1. امام خمینی (ره):
– ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) است.
– پشتیبان ولی فقیه باشید تا به این حکومت آسیبی نرسد
– ولی فقیه وصی رسول اکرم (ص) و در زمان غیبت امام مسلمین است
– همه اختیاراتی که برای پیامبر اکرم (ص) و امام (ع) است، از اموری که به حکومت و سیاست باز می گردد، برای ولی فقیه نیز ثابت می باشد

– ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا الهی است ( ولایت فقیه، نائب الامام خمینی ، سخنرانی های 1358/6/28 ، 1358/7/30 ، 1358/8/3 ، 1358/8/9 )
– این توهم که اختیارات حکومتی پیامبر (ص) بیشتر از حضرت علی (ع) بود یا اختیار حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط می باشد. خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است (ولایت فقیه، نائب الامام خمینی ، ص 61 – 62 )

2. مقام معظم رهبری
– ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت است که از اصول مذهب می باشد.
– اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین بر هر مکلفی ولو این که فقیه باشد، واجب است ( اجوبه الاستفتائات ، نائب الامام خامنه ای، سید علی )
– برای هیچ کس جایز نیست که با تصدی امور ولایت به این بهانه که خودش شایسته تر است، مخالفت نماید ( اجوبه الاستفتائات ، نائب الامام خامنه ای، سید علی )

3. آیت الله العظمی بروجردی (ره):
اگر کسی ولایت فقیه را مردود بداند، نه تنها منکر فقه تشیع بلکه منکر ضروری فقه اسلام است ( ولایت فقیه ، آذری قمی ، احمد ، چاپ 1372 ، دارالعلم ، ص 2 )

4. آیت الله العظمی محمد حسن نجفی (ره) ( صاحب جواهر): اگر کسی منکر ولایت فقیه باشد، گویا طعم فقه را نچشیده است. ( جواهر الکلام، نجفی ، محمد حسین، ج 21 ، ص 397 )

5. آیت الله العظمی زین الدین عاملی (ره) ( شهید دوم ): در زمان غیبت، از جانب امام (ع) شخص فقیه دارای اذن است ( شرح لمعه ، عاملی ، زین الدین، ج 1 ، ص 299 )

6. آیت الله العظمی خویی (ره): جهاد ابتدایی در عصر غیبت امام (ع) از اختیارات فقیه است ( در آمدی بر نظام ارزشی و سیاسی اسلام، فتحعلی، محمود ، ص 155 )

7. آیت الله شهید دستغیب (ره) : مخالفت با ولایت فقیه، مخالفت با امام زمان (ع) است ( ولایت فقیه، دستغیب ، سید عبدالحسین، ص 80 )

8. آیت الله جوادی آملی : در حکومتی که بر اساس ولایت باشد،فقیه جامع الشرایط نائب امام عصر (ع) است ( ولایت فقیه ، جوادی آملی، عبدالله، ص 211)
آزادی
اين مقدار آزادي كه خداي تبارك و تعالي به مردم داده است بيش از آن آزادي هايي است كه ديگران داده اند. آن ها آزادي غير منطقي داده اند و آزادي هايي كه خدا داده است آزادي منطقي است. همه چيزهايي را كه آن ها داده اند آزادي نيست, آزادي بايد منطقي و طبق قانون باشد. (14صحیفه نور جلد 7 ص202)
از نظر ايشان آزادي حقيقي در چارچوب تعاليم اسلام معنا پيدا مي كند, پس آزادي گرچه ارزش است و نعمت الهي اما برتر از ساير ارزش ها نيست و اسلام و ارزش ها و تعاليم آن فوق همه چيز است و حدود آزادي بايد در چارچوب اسلام و قوانين آن ترسيم شود.
ما آزادي در پناه اسلام مي خواهيم, استقلال در پناه اسلام مي خواهيم, اساس مطلب اسلام است(15صحیفه نور جلد 6 ص259)

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 5:11 ب.ظ:

ضمن عرض سلام خدمت برادرفاضل،ارزشمندوصبورم جناب آقای امیرپیری…بااینکه سعادت نداشتم که حضورا خدمت شمابرسم درصورت امکان ازطریق همین سایت آدرس یاشماره ای که بنده بتوانم ازطریق آن خدمتتان برسم اعلام نماییدکه هم صحبتی باشمابرای بنده مایه ی مباهات خواهدبود.
امادوست عزیز…ازاینکه این همه وقت گذاشتیدومطلب نوشتیدومستندات ارائه نمودیدتاروشنگری نمائیدبدون شک اجراخروی دارید.
وخدمت آن دوست دیگری که ل آزادبخت میباشدکه ازبنده منبع وماخذآن پنج اصل راخواسته بودومن نیزبه اختصاربیان داشتم میرسانم برای اطلاع بیشترمیتواندبه کامنت فوق که جناب آقای امیرپیری زحمت کشیده وبه تفصیل منابع قرآنی باذکرآیه های مشخص وهمچنین فرمایشات بزرگوارانی که مورد وثوقندمراجعه نمایدوچنانچه قانع شدندکه اگرمنصفانه بی اندیشندقانع خواهندشدازطریق این کاربر ازآقای پیری تشکروقدردانی بنمایدکه این کمترین دست مریزاد به ایشان است.تاثابت شودکه اینهافقط چندکلیدواژه ی کلیشه ای نبوده ونیستند.

[پاسخ]

امیر پیری پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 11:02 ق.ظ:

علیکم سلام برادر عزیز ،خدا وند توفیق دهد در مسیر ارزشها وفضیلتها گام برداریم ،اختلاف سلایق وتضارب آرا در همه علوم وبه تبع در سیاست (نظری یا اجرایی)امری پسندیده وپیش برنده است ،کار حزبی و جریانی هم بمانند آنچه در تیمهای ورزشی اتفاق افتاده روشی تجربه شده وسودمند است،اما قوائد کار حزبی وجریانی در بین جناحها متاسفانه نه تنها به درستی رعایت نمی شود بلکه در موارد بسیاری زیر پا گذاشته می شود،مثالی عرض میکنم :در کار تیمی شایسته سالاری در میدان بازی حرف اول را میزند،یعنی بازیکن شایسته در میدان ،میدان دار است،اما در کار جریانات سیاسی کشور عزیزمان این قائده رنگ باخته است ،مورد دیگر :اگر تیمی بازیکن شایسته ای را کنار بگذارد تیمهای دیگر روی هوا جذبش میکنند ،اما در جریانات سیاسی ما اگر پیغمبری را هم کنار بگذارند به ندرت از سوی تیمهای رقیب جذب می شود .
این مهم دلایل متعددی دارد که در مطالب به حق جنابعالی عمده اش آمده است ،نشان به این نشان ،حجم پیامک هایی که بیشتر آنها نه از روی انصاف بلکه متعصبانه وجاهلانه مطرح گردیده است.
عزیز برادر، میانگین جمعیتی جریانات سیاسی فعال در زمین بازی کشور عزیزمان در دوقالب کلی (اصلاح طلب و اصول گرا) عالمانه یا جاهلانه دچار دو آفت بزرگ شده اند که در روند رقابت سیاسی سالم وقفه ایجاد کرده است.
جریان اصول گرا،که داعیه پاسداری از اصول را انشاالله به حق داشته است دچار دنیا طلبی شده است و گردنه های استراتژیک نظام را به طمع جمع آوری غنایم در مقاطع بسیاری رها کرده ودشمنان از این فرصت به حقیقت نظام ضربات جبران ناپذیری زده اند.
جریان اصلاح طلبی ،که انشاالله به حق مدعی نوسازی واصلاح برنامه های پیش برنده وجلوگیری از جمود وتحجر جامعه اسلامی بوده در مقاطعی هوس قدرت طلبی آن چنان از خود بی خودش کرده تا جاییکه به حریم ولایت هم تعرض نموده وقصد تصرف خیمه فقیرانه ومظلومانه ولایت ونایب ولی خدا را داشت .
ونیک روشن است که علت هر دو این آسیب ها فراموش کردن سهوی یا عمدی هدف متعالی واهداف ارزشمندی بود ه وهست که نظام مقدمه ساز ظهور داشته ودارد به نحوی که بسیاری از بازیگران عرصه سیاست امام زمانشان را که نظاره گر ودر انتظار هنر مندی آنها بود وامام راحل را که ذوب در ایشان بودند ورشادتهای برادران شهید واسارتهای اسیران و…را فراموش کرده اند .
وبسیاری هم از راه پرنگ کردن اختلافات جریانات سیاسی کاسبی شیطانی پر رونقی دست و پا کرده اند .
در آخر امید که دلسوزان وخدا باوران جامعه سیاسی شهرستان وکشور عزیزمان با رجوع دوباره وچند باره به فطرت خویش وتجدید پیمان مجدد با امام و رهبری وشهیدان ،علم حقی که بعد از رحلت نبی مکرم اسلام بر زمین افتاد بر زمین نگذارند ،همانگونه که در اوایل انقلاب مجاهدانه میدان داری کردند ،هر دو جریان سیاسی را باز سازی وبهسازی نمایند،دو جریان مانند مهاجر وانصار در رکاب نایب ولی خدا مردانه ایستادگی نمایند که انشاالله تا دمیدن
صبح اندکی مانده است
کوچک وشاگرد شما امیر پیری 09169578129

خلفوند در گفته :

سلام بر تمامی عزیزان.
بنده هم از همین جا عرض ادب دارم خدمت برادرعزیزم جناب محمدضیایی.
محمدجان کاملا صحیح میفرمایید. بنده هم با شما موافقم. همچنین از تمامی
فعالان عرصه سیاست تشکر میکنم. امیدوارم وقت داشته باشید شما را دیدارکنم.
اگر ممکنه من با آقانویدضیایی هماهنگ میکنم که آدرس شمارا بهم بدهد.
یک جمله نیز درمورد اشتراک اصلاحات و اصولگرایی:
تبعیت مطلق و پیروی از رهبرمعظم انقلاب .
من هم افتخارمیکنم به عنوان یک اصلاح طلب که سرباز مقام عظمای ولایت هستم.
باتشکر

[پاسخ]

کیانی پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 21 آوریل , 2015 7:36 ب.ظ:

سلام حاج ضیا. مشتاق دیدار.
امیدوارم شمارا ببینم. دوران فرمانداری و کارمندی یادش بخیر.
از اینکه پس از مدتها خبرسلامتی شمارا میشنوم خوشحالم.
ارادتمند همیشگی کیانی.

[پاسخ]

دالاب در گفته :

باعرض سلام خدمت اقاي ديربازيان -جناب اقاي ديربازيان شما از مطالبتان بر مياد كه هر دو جناح سياسي راداشته باشيد به فكر دلسوزي نيستيد بلكه خودنمايي سياسي است كه با توجه به سوابقتان… روز هستيد كه از هر طرف سود ميبريد.

[پاسخ]

بیطرف در گفته :

با سلام خدمت آقای دیربازیان و همه . البته همه می دانیم همکارانی هستند که همیشه ژست بیطرفی سیاسی به خود می گیرند ولی در حاکمیت چپ و راست به نحوی ادعای تدریس د رند لکن خبری از تدریس ندارند .

[پاسخ]

اصلاح طلب پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 12:36 ب.ظ:

با سلام من که چند بار مطلب شمارا خواندم هیچی متوجه نشدم خدا به داد دیربازیان برسد که چگونه باید پاسخ قانع کننده ای به این مطلب در هم و برهم شما بدهد.

[پاسخ]

پريان در گفته :

سلام -جناب اقاي ديربازيان باتوجه به سطح تحصيلاتت خوب بود وانتظار بيشتر ازاين از شما نميرفت ولي بدون در هر كشوري جناحهاي مخالف هم وجود دارد واين رقابت سياسي هم براي هر كشوري مفيد است

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 آوریل , 2015 3:53 ب.ظ:

پریان برمنکرش لعنت…درهرکشوری هم منتقدوجودداردوهم جناح سیاسی مخالف،اماهمانطورکه توضیح دادم جریان مخالف دولت به معنی خاص یعنی جریانی که شبیه جمهوری خواهان یادمکراتهادرآمریکاویااصلاح طلبان واصول گرایان درایران که هدف ازفعالیت سیاسی آنهاتصاحب دولت یعنی ریاست جمهوری وتمام کابینه ی آن میباشدنه جریانی که قصدتصاحب دولت عام یعنی تغییرحکومت باشد.پس درهرکشوری نه یک بلکه جناههای مختلفی درفعالیتندتادولت رادرقبضه ی خودوحزب مطبوعش درآوردکه درایران نیزشاهدآنیم.
امادرهرکشوری شدت وضعف داردالبته این موارددرکشورهایی شبیه عربستان ولیبی سابق که به صورت سلطنتی ویاپادشاهی اداره میشوندمصداق پیدانمی کند.همین امرسبب سرنگونی حکومت دردولتهایشان شدوخواهدشد.
درخصوص تحصیلات فرمودی…حتماکارشناسی یاارشدآن رابه صورت بدون کنکوردردورافتاده ترین روستاهای اصفهان ویادرود…باخریدپایان نامه گرفته ای درصورتی که بنده کارشناسی ام راازدانشگاه شهیدبهشتی تهران اخذنموده ام وارشددانشگاه ملی هم پذیرفته شده ام بااین حال بنده سوادکلاسیک رابرای روابط اجتماعی موثرنمیدانم.هستندکسانی که بی سوادنداماسواداجتماعی آنهاخیلی ازبنده وشماسرتراست.به امیدموفقیت وافزایش سواداجتماعیمان.

[پاسخ]

تدبیر در گفته :

فکرکنم درمصاحبه های بعدی دیربازیان عکس کودکیاش و بذارن!!

[پاسخ]

ویردار در گفته :

سلام
خسته نباشی

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

جناب دیربازیان میشه بپرسم فازت چیه ؟

[پاسخ]

ناشناس 2 پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 9:56 ق.ظ:

در فضا و یا در عرش

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 12:03 ب.ظ:

ناشناسی که ازهویت خودت بیزاری…فازمن دفاع ازارزشهایی است که خون پاک هزاران نفرآنراآبیاری کردتابه اینجارسیدتاافرادناشناس وبی هویتی درآن جولان دهند.فازمن جواب به سوالهای چاله میدانی و اراجیف صدمن یک غازنیست…فازمن دفاع ازاصلاح طلبی قانونمنداست.فازمن دفاع ازارزشهای انقلاب است که عده ای درگذشته آنچنان اصلاحات رامعرفی کرده اندومانع پیشرفت آن شده اندکه امروزسران اصلی اصلاحات وجوانان اصلاح طلب امروز بایستی تاوان بی خردی های آنهارابدهند.عجله دارم بایستی بروم وگرنه بیشتربرایت میگفتم که درکدام فازهاهستم…

[پاسخ]

امرایی در گفته :

اصول اساسی نظام باید بر پایه: استقلال _ آزادی _ جمهوری اسلامی استوار باشد

[پاسخ]

فعال سیاسی در گفته :

اول از هرچیز چنانچه این کامنت رو انتشار ندهید معلوم است که دنبال چه جریان سازی هستید!!!!!! مدح و تمجید و تشکر ازجریانات سیاسی که خطا و اشتباهات آنها برای همگان روشن وآشکار است با عنوان فعال سیاسی…… !!! برادر من محافظه کاری و تاریخ سازی ادبیاتی اصلاح طلبانه نیست و جز تملق و فرصت طلبی چیزی ازآن بیرون نخواهد آمد.

[پاسخ]

آرام در گفته :

با تشکر از سایت محترم میرملاس . من با مطالب جناب ل آزادبخت موافقم . آیا کسانی که نه طرفدار اصولگرا و نه اصلاح طلبند . برای خودشان زندگی میکنند و به نظام و قانون اساسی و رهبری اعتقاد دارند .باید وطن دیگری انتخاب کنند. حتما باید جز این دو جریان باشی که جز 5 الف اسلام است.امیداست کمی منطقیتر فکر کنی

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 5:28 ب.ظ:

آرام جان برای اینکه آرامترباشی وبدانی که آنهایی که جزء این گروههانیستندنیازبه کشوردیگری ندارندوبه آرامی وباکمال سربلندی وبالندگی درکشورخودمان زندگی میکنند.مگرشماسایراقلیت های دینی راکه درمجلس نمایندگانی دارندرانمی بینید؟این یک مطلب نسنجیده ای بودکه آقای ل آزادبخت عنوان نمودندوبرای اطمینان خاطرمیتوانیدبه جوابیه ای که به ایشان داده ام مراجعه کنید.
مگرشمانشنیده یانخوانده ایدکه تمام شهروندانی که حتی این اصول رامعتقدنیستندوحتی احزاب سیاسی مخالف مادامی که دست به اسلحه نبرده وعلیه نظام واردجنگ نشوندمیتواننددرکشورتحت حمایت دولت زندگی کنند،درآن زمان است که مفسدفی الارض نام گرفته ودولت باتمام توان باآنهامقابله میکند.چه خونهای پاکی وچه جوانان عزیزی که بااحزاب کومله ودمکرات درکردستان جنگیدندتاآرامش رابه آن منطقه بازگرداندند.
وچه نامردی های که این احزاب درزمان جنگ ایران وعراق برملت ماتحمیل کردند…مقایسه وقضاوت باشما.

[پاسخ]

آدینه وند در گفته :

جناب دیربازیان وحدتی که جنابعالی ازآن حرف میزنیدفکرکنم ازنوع وحدتی باشدکه مریدومقتدای شماجناب دوستی دنبالش هستند،وحدت اصلاح طلبان واصولگرایان حول محور… .وگرنه کدامین اصلاح طلب باآقایان… و … متحدمیشود؟!جناب دیربازیان درسته که ادعای سیاسی بودن داریدولی بدانید که هنوز به بلوغ سیاسی نرسیده اید! خداوکیلی مطمئنم که بااین حرفهافقط عرض خودمیبری وزحمت مامیدهی!!

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 23 آوریل , 2015 6:02 ب.ظ:

آقای آدینه وندمتاسفم برای شماکه درمناسبات سیاسی هیچ قاعده وقانونی رارعایت نمی کنید…فکرمیکنیدچون میدان،میدان مجازی است ودرپشت این پرده خدا و وجدان راکنارگذاشته وهربداخلاقی که میخواهیدانجام دهید؟این تفاوت شماباکسانی است که دردنیای مجازی شرافتمندانه مطلب مینویسندوانتقادمیکنندوجواب میگیرند.شمابه هیچ چیزی پایبندنیستیدکه اگرباشیدآن همه اراجیف رانسارخودت نمیکردی چون مطمئنم خوانندگان ومطلب نویسان واقعی این دنیای مجازی بابی اعتنایی ازکناراین حرفهای کوچه بازاری راکه نوعی بی ادبی سیاسی است عبورخواهندکردوبرای این مطالب ارزشی قائل نمیشوند.
عزیزبرادراگرآقای دوستی خاری درچشم شماست چه ربطی به بنده دارد؟واینکه گفته ایدوحدت بین این گروههامحال است این نظرشخصی شماست…آقای آزادبخت دراولین کامنت حکایت یکی بودیکی نبود رامینویسدومیگوید:نمی شودبگوییم یکی بود ودیگری هم بود…؟آنوقت شمابه نقل ازایشان مخالف وحدتید.من هم میگویم که یک وحدت کامل وجامع دردنیای سیاست نه درایران درهیچ کجای دنیااتفاق نمی افتدولی اینکه بود یکی مساوی با حذف ونابودی دیگری هم باشدمخالفم اما وحدت نسبی قابل پیگیری است.درهرگروهی چه اصلاح طلب وچه اصولگرا افرادافراطی ومجیزگووجودداردکه وجوددیگری راحتی ازصهیونیستها بدترمیدانند که اینهانه موردوثوق مردمندونه اثرگذاردروحدت.
جهت اطلاع دوستان منصف بایدبگویم که بنده بیش از30سال است که درمسائل سیاسی شرکت فعال دارم وشمادوست عزیزاگرعینک بدبینی رابرداریدبفرماییدچندسال دیگربنده به بلوغ سیاسی خواهم رسیدتاهم سرپیازباشم وهم ته پیاز؟؟؟تاجایی که بنده مطلع هستم درکشورهای متوسط وپیشرفته افرادی رابااین خصوصیات به عنوان بازنشسته ی سیاسی دراتاق های فکرازطرح وبرنامه هایشان استفاده میکنندامادرشهرمابه قول آقای آدینه وندهنوزاول راه ایم…آقای آدینه وندبنده به عنوان یک عضوکوچک ازفعالان سیاسی به شماتوصیه میکنم اگرمیخواهیدواردمسائل سیاسی شویدوحرفتان خریدارداشته باشدحرفهای چاله میدانی وخارج ازنزاکت نه برشمامی افزایدونه ازطرف مقابل میکاهدجزاینکه بنده وهرخواننده ای این احساس را دارد که شماخیلی نگرانید وبه قول آقای احمدنژاد رئیس جمهورسابق آنقدرنگران باشیدکه نگران دانتان پاره شود…ودرپایان بنده نیزمصرع بیت اول شعرتان راتکمیل میکنم وبه خدمتتان ارسال میدارم،وآن اینکه:ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست/عرض خودمیبری وزحمت مامیداری.
چون شمابااین روحیات واین ادبیات نمیتوانیددراین عالم مجازی سیرکنید.والسلام…

[پاسخ]

م. آدینه وند پاسخ در تاريخ یکشنبه 26 آوریل , 2015 8:20 ب.ظ:

سلام اقای دیربازیان
فکرکنم نثار صحیح است و ثانیا از شما که ادعای 30 سال سابقه آموزشی و فعالیتهای سیاسی به قول خودتان دارید جبهه و گارد گرفتن صحیح بنظر نمیرسد. ضمناً مرقومه اتان بوی طرفداری از شخص خاصی دارد،دیگه دلیلی برای کتمان و اینهمه وقت گذاشتن به نگارش کامنتهای تند جایز نیست . حتماً شنیده اید که ” درخت هر چه پر بار تر باشد شاخ و برگش بیشتر به زمین نزدیک میشود” در هر حال موفق باشید و سرافرازی تمامی همفکران عزیز اصلاح طلب را از خداوند متعال خواستارم.
لطفا مدیر محترم سایت هومیان نیوز درج بفرمائید.

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ یکشنبه 26 آوریل , 2015 10:46 ب.ظ:

حتماً نثار صحیح است چون مطلب را بنده انشا کرده ام ودیگری تایپ کرده از تذکرتان ممنونم مجدداً به شما توصیه می کنم یکبار دیگر مطلب خودتان را بخوانید اگر ادعای همفکری دارید با تفرقه برنده میدان نخواهید بود.

ضیایی در گفته :

با سلام و صلوات بر محمد و خاندان پاک و مطهرش.
احتراما به عرض میرساند از کامنتها و سخنان عده ای از دوستان احساس شرمندگی کردم.
به والله قسم اهانت و تهمت در شان ما نیست. شخصی بنام اردشیری که سخنان بسیار
عجیبی کرده اند و من از حرف ایشان بسیار ناراحت شدم. شما مگر تصمیم گیرنده کجا هستی
که براحتی بزرگان مارا تخریب میکنی؟ ای مردم بدانید که تخریب خودسرانه باعث ازبین
رفتن شخصیت خودشان شده و امثال بنده و دیربازیان و…. آنقدر سوابقمان پاک هست که
با اهانت عده ای فرصت طلب و فتنه گر زیر سوال نخواهد رفت.
خاتمی کسی است که دیانت و انسانیت و عقلانیت ایشان برای همه روشن است.
پدر گرانقدر ایشان حضرت حجت الاسلام خاتمی از انسان های مومن و محبوب در نزد مردم بود.
امیدوارم مردم شریف لرستان همواره گوش به این حرف های بی پشتوانه ندهند.
من دوست دارم با یک بیت شعر عرایضم را به پایان برسانم.
زین سعادت بزور بازو نیست
تانبخشد خدای بخشنده.
با فشار و تخریب شخصیت مردم نمی توان برای خود شخصیت و آبرو خرید.

[پاسخ]

کرمی پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 آوریل , 2015 3:23 ب.ظ:

جناب فرماندار سلام عرض میکنم.
خوشحالم که یک مدیر سابق با مردم دیارشان حتی مجازی صجبت نمودند.
اما شما نماینده فرستاده اید که سخنی بگوید ولی ایشان هیچ جوابگو نیست.
امیدوارم یا خودتان و یا نماینده محترم پاسخگو باشید. اما از جسارت و اطلاع سیاسی
حضرتعالی خوشم آمد. جناب اردشیری نیز حرف بدی نزد که شما و عده ای به ایشان
پریدید. اگر ایشان واقغیت را بگوید بد هست؟ یک آدم جسوری به حمایت از مردم حرف
بزند یدهست؟ من شماهارا به وجدانتان میسپارم.

[پاسخ]

سهرابی پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 آوریل , 2015 11:13 ب.ظ:

جناب کرمی. احترام به عنوان یک هم استانی برای شما قایلم.
اما اهانت به مردم و تهمت بی منطق و بی سند شده جسوری؟
اگر ایشان خود را جسور میداند لا اقل گوشه ای از حقایق را باز کند.
شخصی بانام اردشیری در بین ما کامنتگذاران به شخصی نادان و
بی منطق معروف شده. خوشحالم دیربازیان عزیز و فرماندار دوران اصلاحات
با رعایت ادب و منطق جواب این اهانت گر بی منطق و نادان را دادند.
من دست دیربازیان و ضیایی را به گرمی میفشارم.

[پاسخ]

بسيارمتاسفم براحضورحتاكاني که حرمت قلمی راکه افضل ازخون شهداست نگه نمیدارندوکوس رسوایی خویش رابرکوی وبرزن فریادمیزنند,بسیارمتاسفم برای انانیکه اظهارات معلمی را که 28سال رسالت انبیاالهی رابردوش میکشدوازیادگاران دوران جهادوشهادت است رابرنمیتابندوبجای نقدناصهحانه به جنگی جاهلانه جمودفکری خویش رابه نمایش گذاشته وبرکه پرگلاب تضارب اری وافکار رامنجلاب میکنند!!تهمت وتخریب سلاح ناصالحان است !! گناه دیربازیان عزیزچیست که عده ای ناجوانمردانه براومیتازند؟؟ایاجزدغدغه برادری وهمزیستی مسالمت امیزوبیان اشتراکاتی که بانادیدن ان برادری وصمیمیت به قربانگه تنگ نظری وخودمحوری وخودخواهی رفته است؟؟

[پاسخ]

حاتمی در گفته :

مامردم لرستان ازنصایح برادرانه ی شماجناب آقای ضیایی فرماندارمحترم دوران اصلاحات تقدیروتشکرمی نمائیم وازاینکه علاقه مندی خودرابه این سایت ومطالب آن اعلام نمودیدومسائل سیاسی این استان رارصدمیکنید وهرجاکه نیازبه تذکرباشدتذکروهرجایی که مطالب علمی ومنطقی باشدتشویق میکنیدکمال امتنان را داریم وازتذکربه جاوکارشناسی شده ات درخصوص کامنت آقای اردشیری که خارج ازنزاکت سیاسی بودممنونیم.ماهم برای اصلاح طلبان قانونمنداحترام ویژه ای قائلیم.

[پاسخ]

فرماندار دوران اصلاحات در گفته :

بنام خدا
باسلام به خدمت مردم شریف لرستان.احتراما از محبت و لطف شما دوستان
عزیزم کمال تشکر و قدردانی رادارم. امیدوارم بتوانم هرآنچه دردوران خدمت به
عنوان تجربه کسب نمودم به جوانان عزیز و نسل جدید انتقال بدهم.ازآنجا که
به علت کمبود وقت و سفر کاری که بیشتر وقت منرا گرفته فرصت استفاده
از تجارب دوستان را ندارم تصمیم دارم جناب نویدضیایی را معرفی کنم که
انشا الله ایشان که هم بچه لرستان و هم سیاستمداری جوان و مومن است
وهم مورد اعتماد و امین بنده نسبت به همکاری با شما دوستان و رابط بنده با شما
در فضای مجازی به همکاری ادامه دهند. ایشان جوان است و خوشنام.
انشا الله ایشان بنده را از تحرکات سیاسی آگاه نمایند.
همچنین فرارسیدن ماه رجب و ماه استجابت دعا را به شما مردم مومن
و باغیرت لرستان تبریک و تمامی فعالان عرصه سیاست رااعم از اصولگرا
و اعم از اصلاح طلب به رقابت انتخاباتی و رقابت درکنار رفاقت دعوت میکنم.
به امید خدا و به کوری چشم دشمنان قسم خورده اسلام .
بیاییم و خردادی دیگر بیافرینیم.
التماس دعا

[پاسخ]

بیرانوند در گفته :

بنده هم سلام عرض میکنم خدمت برادر عزیز فرماندار محترم اصلاحات جناب ضیایی.
خوشحال شدم پس از مدتها فرصتی پیش آمد که دوستان اصلاح طلب با یکدیگر در
فضای باز رسانه ای به بیان دغدغه ها و پیشنهادات پرداختند. از این بابت از جناب
آزاد بخت ممنون هستم. اما ای کاش قدری پشتیبانی بیشتر بود.
جز تعدادمحدودی که از این مقاله استقبال کردند مانند جناب ضیایی و پیری و خلفوند
نسبت به مباحث مطرح شده جناب دیربازیان سایر دوستان تخریب ناجوانمردانه ای داشتند.
من هم دوست دارم به عنوان اصلاح طلب از جمله حامیان مباحث جناب دیربازیان باشم.
همچنین از جناب ضیا میخواستم اگر ممکن هست با توجه به سبقه مدیریتی که دارند
از انتخابات آینده مباحثی را مطرح بفرمایند و پل ارتباطی ما با مسیولین ذیربط باشند.
باتشکر بیرانوند

[پاسخ]

دیربازیان پاسخ در تاريخ جمعه 24 آوریل , 2015 11:15 ق.ظ:

آقای بیرانوندسلام،اولاخداوندبه آقای ضیایی خیردنیاوآخرت رابدهدکه باشرکتشان دراین مباحث توانستندنظراصلاح طلبان رابه این نوشتاربنده معطوف دارند.
جناب آقای بیرانوندنه تنهاموافقین این مقاله دراین سایت بسیارندآنهایی راکه شمافرمودیدمثل آقای ضیایی وپیری گل سرسبدموافقینند.تازه بنده بسیارخوشحالم که توانستم باسوال وجوابهای مکررتعدادی ازمخالفین ومنتقدین مانندآقای محمدامرائی،عباسی،امیدودیگرانی که درابتدامخالف بودندراهمراه خودم گردانم واین افتخاری است برای بنده درخدمت این دوستان بودن.ازشماهم دوست وهم فکراصلاح طلب تشکرمی نمایم.

[پاسخ]

امیر محمودوند در گفته :

سلام. من با جناب دیربازیان موافقم. اما یک سوال ذهن من را
معطوف کرده این است که شخصی بنام اردشیری چه رویکردی
را دنبال میکند که مباحثی اهانت بار و بی ربط با مباحث مطرح شده
عنوان میکند. امیدوارم چنین افراد بی منطق و بی ادبی در زمره
اصلاح طلبان نباشند. چون با روحیه اصلاح طلبی تضاد دارد.
با تشکر از جناب دیربازیان و دیگر صاحب نطران عزیز.

[پاسخ]

مسلم رضایی پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 2:20 ب.ظ:

جناب آقای محمودوندماهم بانظرشمادرخصوص مطلب دیربازیان موافقیم،اماشمااولین کسی نیستیدکه ازبی منطقی وبی ادبی آقای اردشیری مینالیدویقینا آخرین نفرهم نخواهیدبود.امیدوارم این تذکرات ایشان راوادارنمایدکه هم ازسایت جناب اقای آزادبخت وهم ازکسانی که مورداهانت ایشان قرارگرفته اندعذرخواهی نماید.

[پاسخ]

رازانی در گفته :

سلام خدمت اصلاح طلبان عزیز.
من مقاله جناب گراوند در مورد استانی شدن انتخابات را خواندم و نکات خوبی مطرح گردیده.
لطفا دوستان عزیز نیز مانند جناب دیربازیان و ضیایی و پیری در این مورد مارا همراهی بفرمایند.
باتشکر رازانی

[پاسخ]

نوید ضیایی در گفته :

بنام پروردگار یکتا
با سلام به محضرمبارک مردم شریف لرستان. درآغاز فرارسیدن ماه رجب را به تمامی
مردم عزیز و مومن لرستان تبریک عرض نموده و برایتان بهترین رخداد هارا ازدرگاه
خداوند عزوجل آرزو میکنم. بنا به دستور جناب ضیایی فرماندار محترم دوران اصلاحات
از این به بعد بنده در خدمت شما دوستان خواهم بود. این پیام من سرآغاز دوستی
و معرفی بنده بود برای آگاهی بیشتر شما. امیدوارم بتوانم به عنوان شاگردی ممتاز
در جلوی شما اساتید درس پس بدهم.
به امید همدلی و وحدت بین همه عزیزان.
مرا از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
باتشکر نویدضیایی نماینده فرماندار دوران اصلاحات.

[پاسخ]

رازانی پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 7:51 ق.ظ:

سلام به جناب نوید ضیایی. بنده نیز همانند جناب دیربازیان به شماخیر مقدم عرض میکنم.
امیدوارم جنابعالی درکنار استاد دیربازیان بانی وحدت و همدلی بین اصلاح طلبان و اعتدال
گرایان باشید. ماهم هرکدام از اقشار حامی اصلاحات از شما حمایت میکنیم.
اگر ممکن هست شماره تماس شما و جناب دیربازیان را داشته باشم.
ارادتمند شما رازانی.

[پاسخ]

دیربازیان در گفته :

باعرض سلام وخیر مقدم به جناب آقای نوید ضیایی به این دنیای مجازی بنده قبل از شما از بیانات شیوا ی آقای ضیایی بزرگ استفاده نموده واز بیانات ایشان بهره مند شدیم امید است که حضور شما به عنوان نماینده ایشان در این گفتگو های از راه دور بهره مند شویم واین مقدمه ای برای آشنایی های بیشتر چه حضوری وچه از طریق این کاربر ها باشیم ارادتمند شما دیربازیان.

[پاسخ]

ح-د در گفته :

به نظر بنده جناب اقای دیربازیان بسیار مدبرانه تحلیل موضوع داشتند

[پاسخ]

امیر حسین امرایی در گفته :

سلام جناب ضیایی. عرض ادب دارم خدمت شما. می خواستم بدانم که هم ولایتی
خودمان هستی؟ ممنون.

[پاسخ]

دوست پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 2:13 ب.ظ:

ازکسانی که اطلاعات دقیقی ازآقای ضیایی دارنددرصورت امکان خواهشمندم که در ذیل این کامنت بیان نمایند.خصوصاازنماینده ایشان جناب آقای نویدضیایی… که مثلا فرماندارکدام شهربوده ودرحال حاظردرچه جایی مشغول خدمتند؟
وازاینکه خیلی ازکامنت گذاران خدمت ایشان عرض ارادت دارندودرگذشته همکارایشان بوده اندوازآقای ضیایی به نیکی یادمیکنندنشان ازبزرگواری این اصلاح طلب قانونمنددارد.

[پاسخ]

شاهوردی پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 9:58 ب.ظ:

بنام خدا
باسلام وتحیات به محضر گرانقدر مردم شریف.
به عرض میرساند که جناب ضیایی فرماندار پاکدشت بوده اند.
من چندسالی هست که ایشان را ندیدم. امیدوارم موفق باشند.
باتشکر شاهوردی

[پاسخ]

حسینی پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 10:10 ب.ظ:

سلام به دوستان عزیز.
من در انتخابات سال 1392 که ایشان را دیدم در ستاد دکتر عارف درتهران درکنار حسن رسولی
فعالیت میکردند و دوستان صمیمی هستند . ولی ایشان خیلی وقت هست که بازنشسته
وزارت کشور هستند و احتمالا در سمت مشاور کار میکنند. من ایشان را به عنوان یک فرد
زبده در امور اداری و در ستاد انتخابات میشناسم.

سوری پاسخ در تاريخ یکشنبه 26 آوریل , 2015 10:19 ب.ظ:

من جناب ضیایی بزرگ را میشناسم و ایشان شخصیتی کاردان هستند و مدتی در وزارت
کشور در خدمت ایشان بودم. خداوند به ایشان سلامتی و طول عمر عطا نماید.
با تشکر

[پاسخ]

تیرونی در گفته :

واقعا برای آدینه وند متاسفم…اگر اشتباه نکنم این آقا احسان آدینه وند بوده واز نزدیکان مومنی که سایه هواداران دوستی راباتیر میزند… درضمن آقای آدینه وند در دوره قبل هم امامی بود وهم قبادی وتقی زاده آرای اصولگرایان مشخص بود+ده دصد از اصلاح طلبان که به این سه کاندید رای دادندو پیروزی ملکشاهی را اصلاح طلبان با رهبری دوستی رقم زدند وجواب دندان شکنی به شبنامه های مومنی دادند..لطفا درج کن

[پاسخ]

ططرى پاسخ در تاريخ شنبه 25 آوریل , 2015 10:14 ب.ظ:

متأسفم
تو ديگه کدوم عنصرى هستبى حتى نميتونى اسم پايتخت کشور رو صحيح بنويسى
تو را چه به اظهارنظر !!!!!

[پاسخ]

اصلاح طلب در گفته :

جناب آقای تیرونی من هم باشماهم نظرم وازاطلاعات موثقی که دارید.امامابه دنبال این نیستیم که این احسان باشدیانباشدوازنزدیکان آقای مومنی باشدیانباشدبلکه مابه دنبال آنیم که چرااین نخاله هاازهمین ابتداقصدتفرقه انداختن بین دوستداران اصلاحات رادارند.
ازاطلاعات شمابرمی آیدکه 90درصداصلاح طلبان به آقای ملکشاهی رای داده اندپس بایک حساب سرانگشتی میخواهم بدانم که اصولگرایان که درآینده به آقای ملکشاهی رای نخواهنددادواگراصلاح طلبی به میدان بیایدکه اصلاح طلبان خودراموظف به حمایت ازاوبکنندچه اتفاقی خواهدافتاد؟نتیجه میگیریم اصولگرایان زیرپرچم اصولگرایی سینه خواهندزد واصلاح طلبان زیرپرچم اصلاح طلبی.زیرپرچم آقای ملکشاهی چنددرصدازجامعه ی رای دهنده ی مان سینه میزنند؟قضاوت وتصمیم گیری رابه مشاوران نادان وغیرسیاسی آقای ملکشاهی واگذارمیکنم.واین مطلب تکان دهنده ای به آقای ملکشاهی است که هم به هوش باشدوهم به گوش…چون تاانتخابات یک پلک زدن بیشترباقی نمانده است.

[پاسخ]

نوید ضیایی در گفته :

قال الصادق:المومن اعظم حرمه من الکعبه.
قال الرسول الله : ان الله حرم علی المسلم دمه و ماله و عرضه وان یظن به سو الظن.
اجتراما هدف از عنوان احادیث پیامبر گرامی اسلام و امام گرامی اسلام این است که این معصومین
بر حفظ حرمت ها و نشکستن آبروی مسلمانان تاکید دارند. لذا اهانت و تهمت بدون ادله و سند
و ریختن آبروی شخص مسلمان بدون دلیل منطقی کاری بس ناجوانمردانه و ناپسند است.
منظورم افرادی است که می توانستند دست به تخریب چهره های شاخص سیاسی نزنندولی زدند.
ما اگر خودمان را فعال سیاسی مینامیم می بایست در جهت تحکیم روابط بین اشخاصی که نام
آورده شد اقدام کنیم ونه بر طبل این اختلافات بکوبیم. توصیه بنده حقیر ایجاد وحدت و گذشت
از نامهربانی هاست. شکیبایی به خرح دهیم و درجهت توسعه و شکوفایی روز افزون کشور
و لرستان دست در دست هم همت کنیم.

[پاسخ]

ایمانی پاسخ در تاريخ یکشنبه 26 آوریل , 2015 11:22 ق.ظ:

جناب ضیایی من با نظر شما موافقم. اما مسیله اینست که هرکس ساز خودش
را میزند و حتی جناب فرج مومنی ودوستی و امثال این عزیزان باهم اختلاف نظر دارند
و عده ای به جای وحدت به اختلاف افکنی و ایجاد اختلاف دامن میزنند.
مااصلاح طلبان باید مواظب نفوذ غیر خودی و سو استفاده های احتمالی باشیم.
باتشکر از شما . ارادتمند شما ایمانی هستم.

[پاسخ]

فیاض پاسخ در تاريخ دوشنبه 27 آوریل , 2015 8:12 ب.ظ:

جناب نویدضیایی
مشاورسابق نماینده مردم درمجلس شورای اسلامی
زحمات شما را ارج مینهم و به پاس زحمات شما میگویم برادر دلاور خسته نباشی.
اصلاح طلبی خود را نشان دادی .
باتشکر حمیدفیاض.

[پاسخ]

بازوند در گفته :

سلام و روز بخیر خدمت شما عزیزان.
بنده مدتی با جناب نوید ضیایی هم کلاس بودم و ایشان شخصی مومن و صمیمی بود .
الآن ایشان فارغ التحصیل شدند و بنده ایشان را نمیبینم. مدتی با یکدیگر در بسیج بودیم.
بنده از فعالیت سیاسی اش خبری ندارم ولی انسان میانه رو و خوشرویی است
و همه نوع قشری که بگویید حرمت نویدضیایی را دارد. انشا الله همواره در زندگیشان موفق
و عاقبت بخیر باشند.
بازوند

[پاسخ]

ل. آزادبخت در گفته :

دوست بزرگوارم جناب آقای دیربازیان عزیز ،
با عرض سلام مجدد و آرزوی موفقیت برای شما ، که از دوستان قدیمی و عزیز بنده هم هستید ، در ابتدا اگر فحوای کامنت قبلی من وجود نازنین شما را رنجانده است عذر می خواهم، شاید صراحت لهجۀ من در این کامنت بیش از هر چیز ناشی از شناختی بوده باشد که از اخلاق معتدل و صمیمانه ی شما با مردم دارم. اما معروف است که افراد دارای طبع لطیف زود هم دلخور می شوند. به هر حال شنیده اید و شنیده ایم که بزرگان و اهل خرد انتقاد را هر قدر هم سخت و گزنده باشد، منشأ سازندگی می دانند و امیدوارم نقد من چنین آثار مثبتی را هم به دنبال داشته باشد. اگر چه در ابتدا باعث دلخوری دوست عزیزی چون شما شده است.
منطق گفته های شما تماماً اخلاقی و برای این ناچیز هم قابل احترام است ، گر چه هنوز هم نسبت به برخی از فرض ها و نتیجه گیری های شما انتقاد دارم. ولی نه چنین فضایی اجازه پرداختن بیشتر به این موضوع را می دهد و نه من بنا دارم این مسئله را بیش از این باز کنم. زیرا بحث حقوق مدنی و عدالت اجتماعی و حقوق بشر بحثی حساس است و برای کسی که با خط کشی های ذهنی و ایدئولوژیک به این عرصه نگاه می کند، ممکن است مورد سوء برداشت قرار گیرد. اشارۀ حکیمانه ی قرآن کریم به کرامت نوع انسان ( در آیه 70 سوره اسرا) « و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البّر و البحر و رزقناهم من الطّيبات و فضّلناهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلا » دیگر درجه بندی انسان ها را به درجه یک و دو و سه و این وری و آن وری برنمی تابد.زیرا آزادی و کرامت انسان امری انتزاعی و مجرد است و خداوند بزرگ با اهدای جان آن را به نوع انسان عطاء کرده و ربطی به کشور و دین و مذهب و جغرافیا و نژاد ندارد. اما از نوشته شما چنین برداشت می شود که تنها ایرانیانی از حقوق مدنی برخوردارند که به آن 5 الف معتقد هستند. پس آشوری ها و کلیمیان و مسیحیان و دیگر فرقه های ایرانی که به عنوان مثال دینی غیر از اسلام دارند حق ندارند در کشور آبا و اجدادی خود که زادگاه و مدفن آن هاست از حقوق شهروندی برخوردار باشند؟
باور بفرمایید که اگر نویسنده ی این مطلب فردی غیر از شما بود، شاید مطلقاً در بحث او شرکت نمی کردم. اما چون شما را فردی تأثیرگذار بر افکار عمومی می دانم و نیز می دانم که شیرازه ی افکارتان با صداقت و مراعات حال دیگران بسته شده و جز بهبود شرایط دغدغه ای ندارید، کوشیدم به سهم خودم تأثیر مثبتی بر روی ابعاد این بحث بگذارم. لذا از این نظر هنوز هم معتقدم که نوشتارتان دست کم از نظر نوع لحن و شیوه ی بیان نیاز به یک ویرایش جدی دارد.
در پایان از به کار بردن تلویحی عبارت ” کاسه داغ تر از آش” هم صمیمانه پوزش می خواهم. منظور من از این عبارت این بود که حالا که خداوند و قانون اساسی و مقام معظم رهبری و رهبران اصلاحات بر رعایت حقوق شهروندی تمام ایرانیان فارغ از این که بر چه دین و آئینی هستند و به چه حزب و گروهی وابسته اند ، بارها و بارها تأکید کرده اند، وظیفه هر ایرانی و بخصوص هر اصلاح طلب این است که در جهت جذب حداکثری گام بردارد. در همین راستا بارها مسئولین ارشد نظام تأکید کرده اند که به قول شما آنور آبی ها هم اگر جرمی مرتکب نشده اند و دستشان به خون کسی آلوده نیست، می توانند در وطن آبا و اجدادی خود آزادانه زندگی کنند و مادامی که به حقوق دیگران لطمه نزنند هیچ احدی نمی تواند حقوق شهروندی آن ها را ولو این که مخالف هم باشند نادیده بگیرد. کامنتم را با این سخن ارزشمند رئیس جمهور محترم پایان می دهم و برای شما موفقیت روزافزون آرزومی کنم. ” حق طبیعی ملت است که مشکلات خود را آشکارا و بدون نگرانی بیان کنند. اگر دیدید حقی ویژه برای شخصی یا جمعی در نظر گرفته شده است و برای دیگری نیست، مشخص است که به قانون اساسی عمل نمی‌گردد.
باز هم از این که خاطر نازنین شما را آزردم صمیمانه عذر می خواهم و از درگاه خداوند برایتان موفقیت و سربلندی آرزومی کنم

[پاسخ]

فیاض در گفته :

جناب نویدضیایی
مشاورسابق نماینده مردم درمجلس شورای اسلامی
زحمات شما را ارج مینهم و به پاس زحمات شما میگویم برادر دلاور خسته نباشی.
اصلاح طلبی خود را نشان دادی .
باتشکر حمیدفیاض.

[پاسخ]

حسنوند پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 آوریل , 2015 12:18 ب.ظ:

مشاور نماینده مجلس و آنهم چند سوا .
دیگر سمتی نبوده که خدمات ایشان را ارج مینهید.
من هم به هرحال از حسن سواد ایشان و دیانت ایشان و بسیجی بودنش خوشحالم.

[پاسخ]

اردشیری در گفته :

سلام عرض میکنم خدمت تمامی عزیزان.
من لازم دانستم نکاتی را یادآوری کنم تا خیلی مسایل روشن شود.
جبهه مشارکت قوی ترین جبهه حامی اصلاحات بود که با ظهور اعتمادملی
باعث جدایی اصلاح طلبان گردید و عملا شکست سیاسی اصلاح طلبان
را رقم زد. حرفهایی هم که درمورد جبهه مشارکت میگویم درمورد خط قرمزهاست.
جناب دیربازیان و ضیایی میدانید خط قرمز چیست؟
خط قرمز یعنی حفظ اخلاق و حفظ آرمان. وقتی خط قرمز اصلاحات با سخنان عده ایاصلاح طلب نما به خطر بیفتد و من هشدار بدهم باید منرا اهانت بزنید.
درمورد جناب س … و رییس حزب … لرستان، این افراد اصلاح طلب واقعی نیستند بلکه درجهت نابودی اصلاح طلبی پیش میروند و با آرمان های اصلاحات تطابقی ندارند.
حالا جناب ضیایی فرماندار دوران اصلاحات اگر خیلی میفهمی جوابگو باش. جناب دیربازیان شماهم همینطور. آیا میدانید رییس… لرستان کیست؟ آیا آنقدر اصلاح طلبی نشان میدهید از این افراد با افکار غرب زده آگاهید؟
جناب ضیایی اگر سیاسی هستی دلایل اهانت خودرا با مدرک بیان کن.
ممنون از هومیان

[پاسخ]

گودرزی پاسخ در تاريخ جمعه 1 می , 2015 5:37 ق.ظ:

جناب اردشیری سلام.
به عنوان یک اصلاح طلب تمامی کامنتهای شما را خواندم.از نحوه مطلب پیداست
می خواهی به نحوی یک جریان خاص را بد جلوه بدهی.عزیز من اگر حتی واقعیت راهم
بگویید از این طریق ممکن نیست. چون باید پشت پرده اختلافات را حل کنید نه در
بین و اطلاع اکثر مردم. امیدوارم قانع شوید.

[پاسخ]

گودرزی در گفته :

جناب اردشیری سلام.
به عنوان یک اصلاح طلب تمامی کامنتهای شما را خواندم.از نحوه مطلب پیداست
می خواهی به نحوی یک جریان خاص را بد جلوه بدهی.عزیز من اگر حتی واقعیت راهم
بگویید از این طریق ممکن نیست. چون باید پشت پرده اختلافات را حل کنید نه در
بین و اطلاع اکثر مردم. امیدوارم قانع شوید.

[پاسخ]

ملکشاهی در گفته :

سلام عرض میکنم خدمت جناب دیربازیان.
وافعا مباحث خوبی مطرح کردید ولی ای کاش بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.

[پاسخ]

صورتیان در گفته :

سلام عرض میکنم خدمت شما فعالین عرصه سیاست.
من کامنتهای شما را خواندم اما افرادی نظیر ضیایی و پیری بسیار خوب نظر دادند.
امیدوارم همه به فکر وحدت باشیم نه تفرقه. جناب اردشیری نیز به این تندروی خودش
پایان دهد. اما من چندسوال از جناب ضیایی و دیربازیان دارم که امیدوارم جواب بدهند.
اولا در چه حزبی فعالند؟
درثانی چه آرمانی درنظر دارند؟ ثالثا چه مدیری از مدیران استان را ممتاز میپندارند؟
منتظر شما هستم.

[پاسخ]

بیان دیدگاه !

نام :