پیشنهادی به شورا از سر شوخی
ولی اله آزادبخت: چیزی که این روزها، بیپروا مرا به کنکاش این نوشتار طناز واداشت، یکی عرض خوشامد گویی هرچند دیر هنگام، خدمت اعضای برگزیدهی شورای شهر و دیگری چه عرض کنم، اخذ مجوز طرحی نو و نوین از سر سریر سلطنت حضرت حافظ لسانالغیب است که اگر برگیرندش و دراندازندش، شهر گلافشانی گردیده […]
ولی اله آزادبخت:
چیزی که این روزها، بیپروا مرا به کنکاش این نوشتار طناز واداشت، یکی عرض خوشامد گویی هرچند دیر هنگام، خدمت اعضای برگزیدهی شورای شهر و دیگری چه عرض کنم، اخذ مجوز طرحی نو و نوین از سر سریر سلطنت حضرت حافظ لسانالغیب است که اگر برگیرندش و دراندازندش، شهر گلافشانی گردیده و می در ساغر انداختهاند…
طرح به این شرح:
اگر شورای آینده میخواهد یک جوری شوری بیافریند و در شهر شهرتی بیابد، میتواند از مسیر خیابان زیر، از بن بست درآمده و پیروزیاش به رغم همه رقتها، رقم بخورد و از محاق توقیف به مجال توفیق برسد. چنین مرسوم است که مرحوم حسین پناهی میگوید “در عجبم از این که کسانی که در شهرداری جدول حل میکنند از کسانی که جدول تمیز میکنند، مواجب بیشتری میگیرند”.
به تصدیق و تحسین نیم گفتار آن نیک نام، اعضای شهر بعلاوهی اعضای علی البدل، بعلاوه ی حقوق بگیران پشه پرانی که تعدادشان از کوچه و خیابانهای شهر بیشتر ولی کارشان کمتر است، شاید به چند صد نفر برسند. اینها اگر میخواهند امضایی از انشایی که قرائت کرده و مردم تصحیح خواهند کرد، توی کارنامهشان باشد، در رشتهها و دستههای چند نفره و در یک ساز و کار کارآمد، مدون و هدفمند، آستین غیرت و حیرت بالا زده، لباس نارنجی رفتگری رفتگران را به تن کرده، بیل و کلنگ، جارو وپاروی آنان را بر گیرند، بلا استثنا، به رفت وروب کوچه خیابانهای شهر پر درد که سالهاست، نه روی در حمام دیدهاند و نه بر سر زلف پریشان، شانهای یافتهاند، اشتغال و اشتعال ورزند. با این کار شاق، شایستگان، شاهکار کرده، هم کارشان کاری، هم نامشان نامی و هم نانشان توی روغن تحسین و تعریف همگان میافتد و هم قیمتی و قیامتی میشوند. و هم اینکه نان آن سفرهی چند صد نفری که در شهرداری از بیکاری زُل میزنند و شل میکارند، حلال و زلال میشود. صد البته بازتاب کارشان نیز در دایره دوربینهای شهر و استان و حتی کشور چه و چهها که نخواهد کرد…یا علی این گوی شهر و این میدان عمل