گردآوری 200 واژه ی رایج و فراموش شده ی لکی
دویست واژه غنی لکی با برگردان فارسی/ خلیل عموزاده خدایی از دره شهر ایلام: همچنان که مطلع و واقف هستید زبان هر قومی نماد و مظهرهویت ان قوم است.متاسفانه چند سالی می شود که بسیاری از اقوام ایرانی خصوصا اقوام لک و لر به دلایل واهی و پوچ همچنین سهل انگاری والدینشان هویت و زبان مادریشان […]
دویست واژه غنی لکی با برگردان فارسی/ خلیل عموزاده خدایی از دره شهر ایلام:
همچنان که مطلع و واقف هستید زبان هر قومی نماد و مظهرهویت ان قوم است.متاسفانه چند سالی می شود که بسیاری از اقوام ایرانی خصوصا اقوام لک و لر به دلایل واهی و پوچ همچنین سهل انگاری والدینشان هویت و زبان مادریشان را بر سراشیبی خودباختگی قرارداده اند.حقیر مدت هاست که ارزو داشتم به سهم خودم بتوانم به زبان مادری ام خدمتی کرده باشم لذا بر خود فرض دانستم که پای سخنان بزرگان و ریش سفیدان بنشینم و قريب به دویست واژه ی غنی و گمنام لکی را با ترجمه ی فارسی از انها اقتباس و پیشکش شما کنم باشد که مورد پذیرشتان قرار گیرد
۱_ناوِلِق:طفلك٢_فِتِراق:جست و جو٣_قُدو:نديد بديد٤_وينَه:بد نامناسب٥_ژاژ :اموال شخصي هر فرد از قبيل پول و لباس۶_اِيمدال:كلمه ي ربط به معناي بعد ٧_آسو:مكان بلند٨_كُلِي:آغل ٩_كُنَه:مشك آب١٠_شاوِك:كيسه ي دست باف براي كاه١١_هَماري:مثل؛مثل اينكه؛چه بسا١٢_جاوِز:جابه جا١٣_نُوِر:نفرين١٤_گِ:نوبت١٥_گَل:دسته؛گروه۱۶_تُوين:گم ۱۷_دَمتَقَه:گپ و گفت۱۸_سِزِرگَه:چندش۱۹_ناهِلاجي:ناچاری۲۰_بيتِك:چشم فرورفته۲۱_أفلیس:عریان؛لخت۲۲_جُرَ:پسر چابک و زرنگ۲۳_لَم:شكم٢٤_گِت:دوختن٢٥_هَچین و درزن:نخ و سوزن۲۶_هوول و هَفارَه:فكر و خيال٢٧_هِن و هوش:نفس زدن٢٨_ژَلم:پژمرده۲۹_ماز:مکان بلند و صاف۳۰_نِزگ:رمق توان۳۱_تٌمَرز:تو نگو۳۲_هِرِنگ:تاب و توان۳۳_هوز:طایفه؛ایل ۳۴:لالکیان:التماس۳۵_بِرَك:لباس٣٦_نٌم برَك:مرز٣٧_پیتِركيا: پوسیده و فرسوده٣٨_لچَر:لجوج٣٩_هٌرچ:یکدنده مغرور۴۰_قی:جنگ دعوا۴۱_مغار:برف و بوران۴۲_گوشكِيا:هجوم حمله٤٣_وَشت:باران و بوران٤٤_چوول:مکان خالی از انسان۴۵_لَش:جسم٤٦_هُس كَر:گدا۴۷_ژار:فقیر۴۸_هووکارَه:عادت٤٩_ويردار:نگهداری و مراقبت۵۰_ژین:زندگی۵۱_دُماخِركَه:سرانجام؛اخر٥٢_اُژاژکی:خمیازه۵۳_لِفُنِيه:دو قلو٥٤_پَلم:بهانه ايراد٥٥_تَمارزو:ارزو به دل٥٦_پژارَه:غم٥٧_وِيل:ساده؛فقير٥٨_اُرداشتِن:نگه داری؛حفظ کردن۵۹_گِرُ:تب؛گرما؛۶۰_نُهَلمُنَه:ناگهان۶۱_ژان:درد۶۲_مِيزَر:عمامه٦٣_كِلكانَه:انگشتر۶۴_دسبینک:النگو۶۵_ملبینک:گردنبند۶۶_مَگس:میبایست۶۷_بدماژه:بدقیافه۶۸_تَز:مورمور شدن؛بی حس شدن ۶۹_لِیژ:سرازیری۷۰_هوولارَه يا گورشَل:خورجين٧١_جَل:گاو نر۷۲_مووزبِرَه؛گورچنگ:عصا۷۳_نِفتو:شكمو٧٤_چَمَدوي:چشم انتظار۷۵_کُول:تنگه۷۶_مِكُوي:غار٧٧_رَسَن:طناب٧٨_گُران:پشت سرهم۷۹_زِل:زرنگ؛قوی۸۰_دِژ:مریض۸۱_نارِك:گونه۸۲_هَشيم:بي رحم و مروت٨٣_تالان:هدر٨٤_تُوييت:مقدار كمي٨٥_چاره نویس:سرنوشت۸۶_يِلا و يِسَر:بدبخت و بيچاره۸۷_كُزِم كزم:يواش يواش٨٨_تاسُنِن:خفه كردن٨٩_سالِفَه:قصه داستان٩٠_لَت لَت:قطعه قطعه٩١_قُرات:گستاخ۹۲_كُلَه:كمين ٩٣_تنگی دیه:سختی کشیده۹۴_هَچایَه :پشت سر دیگران حرف زدن به صورت مثبت یا منفی۹۵_ياوِركي:يك دفعه٩٦_دووزَه:فتنه٩٧_زووتا:به همين خاطر٩٨_رَوَدگَه:محل عبور؛قدمگاه۹۹_تُر:مسير١٠٠_تيتالي:شوخي و مسخره١٠١_كورپه:کودک خردسال۱۰۲_شِپ:تپش۱۰۳_شَك:تكان دادن١٠٤_دِرَكي:جديد١٠٥_كِلمَه؛نووَه:نوبت۱۰۶_اَمرِيش:كم شير١٠٧_اُرچوقیا:خراب شده۱۰۸_هَنسا:نزديك بود١٠٩_گاوَناس:گواتر۱۱۰_أسکار:اصل؛اساس؛مهم۱۱۱_گوورَمِي:جوراب١١٢_گیسُنِن:روشن كردن١١٣_خُل:گشتن و گردیدن؛خاک۱۱۴_مِكِيس:تعارف١١٥_واجِز:جدا۱۱۶_تَريه:راهزن۱۱۷_خُريف:فرورفتن در اب١١٨_لارَكيش:سرزنش كردن١١٩_دَقَز:جرز لاي ديوار١٢٠_هُش:حياط خانه١٢١_هُشگالَك:لاغر١٢٢_بِت:لكنت زبان١٢٣_نُتَه:كوتوله١٢٤_كُركيا:جمع شدن١٢٥_بال:پراکنده شدن
گژک:دکمه۱۲۶بيلَمِر:خاكستر١٢٧:خُلِكَه:خواهر١٢٨_تُويچیا:متلاشی شدن۱۲۹_سویر:عروسی۱۳۰_پاوِخ:بستن حيوانات١٣١_تِريك:نور١٣٢_سُوييك:گوشه۱۳۳_گُوَر:آتشدان١٣٤_حُري:پشم۱۳۵_چارشو:چادر۱۳۶_گِزيني:مردمك چشم۱۳۷_پاسرکیا:پوست پوست شدن؛زبر شدن۱۳۸_قُوييل:عميق١٣٩_پووپ: تاج پرندگان۱۴۰_سَريني:دولت سري١٤١_قُتَه:سرفه١٤٢_پِِشمَه:عطسه١٤٣_كُرچاكُرچ:باد کرده۱۴۴_حَپ:قرص۱۴۵_پَتَلار:لاشه؛مردار١٤٦_كووكِن:پشت خمیده۱۴۷_گناس:خسیس۱۴۸_قِرمَه:خودستايي كردن١٤٩_گُرج:سرحال؛بانشاط؛چابک١٥٠_اُوركَنِن:رقص١٥١_هُرتْكِلَه:کوچولو۱۵۲_قِرچ:قطع کردن۱۵۳_خِنكيا:پوسیده شدن۱۵۴_خِرتِپووس:خراش برداشتن۱۵۵_چِفت:سنجاق١٥٦_چاوِرشَه:برعكس١٥٧_خُر:كم١٥٨_نُزِيل:تاريكي مطلق١٥٩_مادگَه:پاتوق۱۶۰_كِلَچ:پرادعا و مغرور۱۶۱_قِسيُو:استفراغ١٦٢_دُلَمَن:ثروتمند۱۶۳_لامَردُ:مهمانخانه١٦٤_ماهووش:كم عرض و باريك١٦٥_چَردَه:مزرعه کوچک۱۶۶_مِژ:زغال۱۶۷_ریوار:رهگذر۱۶۸_بِنيا:شروع١٦٩_مزگانا:مژدگانی۱۷۰_چز:نیش۱۷۱_موورَ:مكان ذخيره گندم۱۷۲_كُنا:سوراخ١۷۳_باو:اندازه١۷۴_لِيز:آشيانه١۷۵_ويار:گدار۱۷۶_گِلپیا:خوابیدن۱۷۷_كُرووتِن:جويدن۱۷۸_مِر:قهر و ناراحت١۷۹_جِنِك:لباس١٨۰_وِلات:سرزمين؛كشور١۸۱_هَلمَت و هيرِش:هجوم و حمله١۸۲_لَچِك:روسري١۸۳_مَل:پرنده۱۸۴_ژیر:عاقل۱۸۵_گیروودَه:واگذار کردن۱۸۶_رانايِن:آموزش دادن١٨٧_پوشَن:پتو۱۸۸_بِرج:فكر و خيال١٨٩_شَرانِيه:ستيز
ه جو١٩٠_هِلَكو:پتک چوبی۱۹۱_رِيش:زخمي١٩٢_كِلِيتَه:كوله:قلم
دوش١٩٣_چُوِل:فلج١٩٤_كوو:جمع
۱۹۵_مَرج:شرط و پیمان۱۹۶_هِرازگونی:تاب بازی۱۹۷_شور:دراز و آویزان۱۹۸_اَريَك كَتِي:مرتب و منظم١٩٩_هِيل:شيار شخم٢٠٠_گُلِماو:تالاب؛مرداب
عالی بود استاد عموزاده خدایی
[پاسخ]