هفت نکته در مورد حرام خواری / وقتی شر ثروت های نامشروع، زندگی را تهدید می کند
سیدمحمدصادق محمدی وفایی: بیش از دو دهه است در قمم، و رفت و آمد در بین قم وکوهدشت قانون زندگیم شده است. به حدی دلم برای مردم شهرم می سوزد که وجدانم اجازه نمی دهد حتی روغن ماشینم را در قم عوض کنم.از ته دل دوست دارم،اگر خیری حتی در حد سود تعویض روغنی دارم […]
سیدمحمدصادق محمدی وفایی:
بیش از دو دهه است در قمم، و رفت و آمد در بین قم وکوهدشت قانون زندگیم شده است. به حدی دلم برای مردم شهرم می سوزد که وجدانم اجازه نمی دهد حتی روغن ماشینم را در قم عوض کنم.از ته دل دوست دارم،اگر خیری حتی در حد سود تعویض روغنی دارم آن منفعت در جیب همشهریان کوهدشتیم آرام و قرار بگیرد.
در مسیرکوهدشت و قم نیز وقتی چشمانم به کامیون های سرشار از کاه می افتد که به سمت قم در حرکتند،خدا را شکر می کنم که هرچند،از صنعت و پتروشیمی و…، بهره ای نداریم ، ولی از کشاورزی و کاه فروشیش بهره ها داریم. ای کاش پتروشیمی،سد معشوره و…به ثمر می نشست ، تا کمتر دشنه ی فقر در تن رنجور مردم شهرم، فرو می رفت.
چند ماه قبل که به کوهدشت آمدم و طبق برنامه همیشگی،ماشینم را به یکی از تعویض روغنها بردم (و چون بارها در آن مغازه روغن ماشینم را عوض کرده بودم،)به عنوان یک مشتری پذیرایم شد و همان طور که در حال تعویض روغن بود فرمود: سید گرفتار شده ام چه کنم؟
گرفتار چی؟
گفت اجازه بده واقعیت قضیه را برایت بگویم. شر ثروت های نامشروع مواد فروشان و دزدان،زندگی حلالم را تهدید می کند. برخی ها تا چندی پیش،چیزی نداشتند،اکنون ساختمان ها خریده اند و فلان نوع ماشین،ماشینشان شده است! از شما چه پنهان،از زمانی که خانمم ، رشد از کوخ نشینی تا کاخ نشینی آنها را مشاهده کرده است،به من میگوید سود مغازه ات دردی را دوا نمیکند و با این شغل به جایی نمی رسیم و با صراحت کامل می گوید تو هم برو خلاف کن!
او گفت: به پیشنهاد خانمم جواب نه گفته ام . اما آیا در نهایت چه خواهد شد فقط خدا میداند.
خویشتن را مخاطب قراردادم، این جوان شغل دارد و به فرموده ی خودش هزینه ی زندگیش تامین می شود ولی چون خانمش زندگی دزدان و خلافکاران اطرافش،را می بیند و از کوخ به کاخ می رسند، زندگی حلالش به خطر افتاده است.چه می گذرد بردل آن همه بی کار شهرم،که زندگیشان هزینه ها دارد و از بی کاری در رنجند. ازطرفی هر روز مانور خلافکاران با ماشینهای رنگارنگ و آنچنانی را می بینند و هر بار دیدن، دهها وسوسه را به همراه دارد.
روزی به آرایشگاه رفتم و مجله ای را برادشتم .از جوانی دربند مصاحبه ای نوشته بود .آن جوان گفته بود شغلم بستن داربست های فلزی بود ،روزی پنجاه هزارتومان مزد می گرفتم ، یکی از دوستانم که در خلافکاری صاحب سبک بود گفت با روزی پنجاه هزارتومان به کجا میرسی؟ با خودم بیا .رانندگی موتور برای تو و کیف قاپی برای من و در آمد هم نصف!
از پیشنهادش استقبال کردم ، و جند مورد عملیات را با موفقیت پشت سر گذاشتیم ، در یکی از عملیات ها ،گرفتار نیروهای انتظامی شدیم و مال باختگان آمدند و طلب اموالشان کردند و دادگاه هم به پرداخت مبلغی از باب جریمه محکوممان کرد.برای پرداخت جریمه مال ومنالی نداشتم .سند گذاشتیم و به منزل بازگشتیم . بعد از آزادی دوباره برای پرداخت جریمه دست به سرقت زدیم و باز سر از زندان در آوردیم.
تا توانی می گریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تورا بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
به نظر می رسد مبارزه ی هوشمندانه ی دستگاههای حکومتی با خلاف محوران،بیش از پیش ضروری است.حضرت موسی (ع) برای مهار کردن اندیشه شرک در میان مردم، دست به تغییر موقعیت زد.سامری را از امّت اخراج کرد و آثار ضلالت بار او را از متن جامعه زدود و بدین گونه فتنه را از ریشه سوزاند. و اکنون باید فکر کرد و دقت نمود که بهترین راه مبارزه با خلافکاران چیست؟
علاوه براین فرهنگ سازی نیز باید سرعت بیشتری به خود بگیرد زیرا احیای نفوس و روح انسان ها جز در سایه آگاهی با علوم و حقایق اصیل امکان پذیر نیست؛ امام علی (ع) می فرمایند: دانش، زنده کننده روح آدمی است.بنابراین در این باره نکاتی تقدیمتان می کنم:
۱-چند روز قبل در شهر قم کنفرانس بین المللی،مبارزه با جریانهای تکفیری،برگزار شد.حضرت استاد آیت الله مکارم شیرازی که برگزار کننده آن بود فرمودند : جریانها تکفیری،فقط از طریق رایزنی های سیاسی وجنگ در جبهه ها نابود نخواهند شد ، بلکه باید از نظر فکری و اعتقادی نیز با آنها مبارزه کرد.این گروههای تکفیری بر این باورند اگر خویشتن را در میان مردم منفجر کنند و یا سر دیگران را ببرند به بهشت خواهند رفت .آنان کمربند مواد منفجره را منفجر می کنند تا بعد از انفجار خود را در دامن رسول الله(ص) ببینند و ما باید با دلیل و استدلال به آنها بفهمانیم که بعد از انفجار در دامن شیطان قرار خواهند گرفت.
در مورد دزدی و دیگر خلافکاران نیز باید در جهات متعددی و در جبهه های متنوعی کار کرد و جنگید تا جامعه اصلاح شود و به درجاتی بالاتر از امنیت و حلال خوری صعود کند.
یکی از جهت های که نیاز به برنامه ریزی و فعالیت بیشتری دارد ، مبارزه با حرام خوارن کلانی است که گاه در قالب فساد سه هزار میلیاردی نمود پیدا می کند. درجه ی شفافیت این نوع پرونده ها و قاطعیت برخورد با آنها هرچه بالاتر رود ، اعتماد توده ی مردم به نظام،نیز بیشتر خواهد شد.
از طرفی نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی نیز بیش از این،قاطعیت و نظارت خویش را، در همه ی استانها و شهرستانها به حرام خوران،نشان دهند.تا آنان که در دو راهی انتخاب راه حلال یا حرام قرار گرفته اند،هرگز به سمت حرام نروند.و حرام خواران،نیز احساس نا امنی کنند.تردیدی نیست،حرام خواران هر چه بیشتراحساس ناامنی کنند،امنیت و دلخوشی توده های زحمت کش و زجر کشیده ی جامعه را به دنبال خواهد داشت.
علاوه بر این با سرمایه گذاری بخش های خصوصی در شهرستان کوهدشت ،گره های بسیاری از مشکلات شهر باز خواهد شد،ازاینرو تشویق به سرمایه گذاری امری عقلانی و حیاتی است.
به یقین تکلیف بنده ی طلبه، تبیین اعتقادات ،راهکارهای برون رفت از حرام خواری و ذکر کردن عوارض شوم حرام خوری و یادآوری آیات و روایتی است که در این باره وارد شده است، ولی مسولین نیز باید جوابگوی توده ی مردم باشند که کوهدشت، با آن همه سابقه ی درخشانی که در هشت سال دفاع مقدس، داشته است چرا باید ابر شهر بیکاران محسوب شود؟ چرا باید در تب داشتن،سد،کارخانه و پتروشیمی بسوزد؟! و این همه جوان تحصیل کرده ی بیکار داشته باشد؟
۲-زندگی پاک و زندگی ادراری
در زندگی طیب و طاهر، در آمدها از راه شرعی به دست میآید و حلال خوری، پاسداری از آبرو و داشتن رضایت الهی،حرف اول و اخر را می زند،کارهای خیر در زندگی طیب مورد قبول خداوند و دارای برکت است به یقین مال کم حلال در پرتو آسایش و امنیت و داشتن آبرو به مراتب ارزشمندتر از میلیون ها حرامی است که با آبروریزی و نا امنی همراه خواهد بود..
اما نوع دیگر از زندگی،زندگی ادراری است که در این نوع زندگی،اموال آن جمع آوری شده از ویژه خواری، پارتی بازی،کم کاری،حق کشی،باندبازی،دزدی،موادفروشی،رشوه خواری، و ظلم کردن به دیگران،میباشد.
در زندگی های حرام،استرس و اضطراب،به وفور دیده می شود،و از آسایش و آرامش کم ترین اثری دیده می شود.
خداوند دانا در مورد زندگی های حرام می فرماید: از اموال حرام نمی توان صدقه داد، و سپس مثال می زند همانطور که با ادرار نمی توان طهارت گرفت از اموال حرام هم نمی توان صدقه داد.
بنابراین یک لیتر شیر طیب و طاهر،هرگز قابل مقایسه،با دهها لیتر شیر نجس و غیربهداشتی نیست.پیکانی خریداری شده از زندگی حلال، کهکشانی از رضایت و برکت الهی را به همراه دارد.
رسول خدا(ص) فرمود ند: کسى که از غیر حلال کسب مال کند، آن مال، توشه ی او به سوى جهنّم است.او می فرماید: در روز قیامت اقوامی با داشتن حسناتِ بسیار، به اندازة کوههای مکّه، می آیند و امر میشود که به آتش افکنده شوند. و این سزای بی مبالاتی در امور حلال و حرام است.
این حرام خواران،گاه ّبه خیابانهای شهر می آیند و با ماشین های آنچنانی ،خریداری شده از مال حرام، خودی نشان می دهند .هرچند بسیاری از مردم آنان را،انسان هایی سبک سر و بی آبرو و با مارک حرام خوری و کلک و حقه بازی می شناسند،ولی برخی دیگر تحت تاثیر قرار می کیرند و به سمت خلاف کشانده می شوند.
با این که با مال حرام نمی توان کارهای خیر انجام داد، گاه دیده می شود،آنان که زندگیی سرشار از حرام دارند،زیارت امام حسین«(ع) می روند،در محرم ها مجلس روضه می گیرند و در برخی موارد،مکه می روند.غافل از آن که در مکتب اسلام، اعمال روییده از مال حرام قبول نخواهند شد.
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی
خدای تعالی می فرماید:عبادت کسی که حرام خواری می کند مانند ساختمانی است که بر روی شنزاری روان بنا شده باشد. او فرموده است : هر کس توجهی نکند که از چه راهی درهم و دینار به دست می آورد من هم توجهی نمی کنم که از چه دری او را داخل آتش کنم.
۳- آثار لقمه حرام :
حرام خوری در دزدی ، مواد فروشی ،مال یتیم خوردن ،کم فروشی و ربا و رشوه خواری خلاصه نمی شود بلکه هر گونه کسب درآمد از راههای غیرشرعی حرام است .
از منظر خداوند نیز هر کس غذای حلال بخورد، خداوند قلب او را تا چهل روز نورانی می گرداند. از آیات و روایات استفاده میشود که اگر بخواهیم فرزندان سالم، متدیّن، خوشخلق و … داشته باشیم، ابتدا باید منبع اقتصادی نیازهای زندگی، حلال باشد و از لقمه حرام پرهیز شود تا تعلیم و تربیت اثر گذار باشد. امام حسین (ع) مردم کوفه را که در روز عاشورا بسیار نصیحت کردند که لشکر کوفه ساکت باشید تا شما را راهنمایی کنم، آن ها ساکت نمی شدند ، امام حسین (ع) فرمودند دلیل گوش ندادن شما به حرف من این است که شکم های شما از مال حرام پر شده است.
علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال
چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید آنرا دان حرام
لقمه تخم است و بَرَش اندیشهها لقمه بحر و گوهرش اندیشهها
مرحوم کربلایی کاظم فراهانی بدون اینکه سواد داشته باشد، تمام سی جزء قرآن را ، یک باره حفظ شده بود.گاهی بعد از خوردن غذا با داخل کردن انگشت در حلق خود سعی می کرد غذاها را از شکم خارج کند.از او می پرسیدند چرا این کار را می کنی؟! می گفت: غذایی که خوردم حلال نبوده، نور قلبم کم شده، دیگر نمی بینم.
مرحوم ملا احمد نراقی فرموده اند: مال حرام از بزرگترین عوامل هلاکت انسان و مهمترین موانع رسیدن به سعادت است و بیشتر هلاک شدگان ، هلاک شده مال حرام هستند ، و اکثر مردمی که از فیوضات و سعادات محروم ماندهاند، به واسطه حرام بوده است. امام صادق(ع) فرموده اند: پیامد کسب حرام، حتی در اولاد انسان آشکار می شود. علاوه براین در روایات هم ،آثار شومی برای حرام خوری ذکر شده است از جمله :
کم ارزش شدن نماز
محرومیت از دوستی امام علی(ع)
سنگدلی و قساوت قلب
مشمول لعنت فرشتگان
مردودی عبادات
نابودی اعمال صالح
محروم از شفاعت
بیبرکتی مال حرام
و…
۴- امام سجاد(ع) در دعاهایش فرموده اند خدایا اگر بناست نقصی در دنیا یا آخرتم قرار دهید،همه ی آن نقص را دنیا یم قرار بده ولی یزید جام شراب را دست می گرفت و می گفت ای مردم این شراب است و به من می گویند شراب نخور تا به بهشت بروی. بهشت کجاست؟ می گویند اگر شراب بخوری به جهنم خواهی رفت. به من بگویید جهنم کجاست؟ سپس شراب را می خورد و می گفت من این شراب نقد را با آن بهشت و جهنم نسیه عوض نمی کنم!
به نظر می رسد، افرادی که با حرام خواری رفیق شده اند در اصل بهشت و جهنم را نسیه می پندارند، و حرفشان این است ، مال و ثروت را هرچند هم از راه خلاف به دست آمده باشد ،با آن بهشت نسیه عوض نمی کنم.
و گویند ، منزلی مورد دستبرد سارقان قرار گرفت، هرکسی به سمتی رفت تا شاید دزد را بگیرد. صاحب منزل مستقیم به قبرستان شهر رفت و گفت دزد را گرفتم. گفتند کجاست؟ فرمود هرکجا رفته باشد ، سرانجام در دل همین خاک دفن خواهد شد و باید جوابگوی عملکردش باشد.
۵- آبرو داشتن به حدی مهم است که وقتی حضرت مریم(س) بدون این که ازدواج کند ،به فرزندی چون حضرت عیسی(ع) ،حامله شد ، قضیه حامله شدن او نقل نبات مجالس شد و گاه به او می گفتند شما که خانواده ی خوبی بودید ، با این حال (بدون ازدواج)چگونه و چرا حامله شده ای؟!
این نیش و کنایه ها چنان برای حضرت مریم(س) گران تمام شد که فرمود«کاش قبلا مرده بودم و فراموش شده بودم و این روزگار را به خود نمی دیدم.
آن برترین بانوی عصر خویش با این که می دانست پاک است و حامله شدنش، فقط امتحانی الهی و تقدیر خداوند سبحان است ، و در قیامت اجر مضاعف خواهد داشت، با این حال این همه ،نگران و نارحت سخن دیگران می شود ،که چرا تا این حد به آبرویم حمله می شود؟
از منظر دین اسلام ، کسی که در دید عموم ،خلافکار و حرام خواری بیش دیده نمی شود و آبروی خویش را حقیقتا در ره خلاف از دست داده ، و نارضایتی خداوند را ،کسب کرده است ،اگر در مقابل این آبروی برباد رفته ، فلان ماشین یا ساختمان های آنچنانی هم داشته باشد ،غارت شده ای بیش نیست.البته برخی ها از این که حرام می خورند و سالهاست بر خلافکاری هایشان اصرار دارند ، و باعث انحراف برخی دیگر از افراد سست عنصر جامعه شده اند ،هر چند از حرام خواری ابایی ندارند ،ولی وقتی به آنها حرام خوار گفته می شود بسیار ناراحت می شوند. و یک بار نه بلکه بارها گله می کنند که فلانی تا کی ، از حرام خواری سخن خواهد گفت؟!
یا للعجب برخی از این حرام خواران ، بارها و در مجالس متعدد با تمجید و افتخار چگونگی خلاف کردنشان را بدون کمترین سانسور بیان می کنند ، و گاه حلال خوار ان را به نداشتن جرات و زرنگی و…متهم می کنند، با این وصف اگر طلبه ای سخنرانی کند و بگوید :ای حرام خواران ، مال حرام ،عذاب جهنم را به دنبال خواهد داشت،و هرچه هم داشته باشید ،هرگز به یک درصد از ثروت قارون نخواهید رسید، محزون وغمگین می شوند که چرا فلانی ، در فلان مجلس ،از حرام خواران انتقاد کرده است؟!
۶-با لقمه ی حرام نمیتوان جنگید
سفره وسط سنگر پهن بود و قابلمه ها و بشقاب ها پر. مهمان نمی خواهید؟ حاج حسین خرازی بود، با چشمانی برّاق و لبانی خندان. این همه غذا! منتظر کس دیگری هستید؟
نه حاجی، دوازده نفریم؛ امّا گفتیم ۲۱ نفر و غذا گرفتیم.پیشانی اش پر خط و صورتش برافروخته شد.فریاد زد: برپا! همه بیرون.
زمین پر سنگریزه، آفتاب داغ، دوازده نفر سینه خیز، بعد کلاغ پر.از پا که افتادند، گفت: آزاد! خیلی سبک شدید،ها؟ آن همه گوشت و دنبه حرام،عرق شد و ریخت پایین. با لقمه حرام نمی شود جنگید.
آری با لقمه ی حرام نه میتوان بادشمن بیرونی جنگید و نه با دشمنهای درونی .
۷- جواب به یک پرسش
برخى از بستگان و خویشاوندان ما به طور کلى به نماز و روزه و سایر واجبات توجهى ندارند و اموالشان نیز حرام و یا مشکوک است و هیچ گونه نصیحت و موعظهاى در آنها اثر نمىکند آیا معاشرت با آنان جایز است؟
همه مراجع: معاشرت با آنان اشکال ندارد به ویژه اگر باعث هدایت آنان بشود و تا هنگامى که یقین ندارید غذاى مورد استفاده، از مال حرام است، تصرف در آن جایز است. امام، استفتاءات، ج ۱، امر به معروف، س ۳ فاضل، جامعالمسائل، ج ۱، س ۹۳۱ خامنهاى، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۰۵۷ و ۱۰۶۸ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۱۱۵۶ تبریزى، استفتاءات، س ۲۱۹۱ و دفتر: وحید، بهجت، سیستانى، صافى و نورى.
سلام سیدجان متن جالبی بود اما راهبردها از نظرما:۱-اجرای مجازات دزدی یعنی قطع دست راست و در مرحله بعد قطع دست چپ برای بار سوم حبس ابد واگر در زندان یا مرخصی برای بار چهارم دزدی کرد هلاکت
۲-مبارزه با پولشویی مثلا وقتی جوانی بیکار وبیعار اقدام به انتقال میلباردی یا معامله بزرگ میزند باید شاخک های مسئولین مربوطه بجنبدو….
ا۳-اجرای قانون از کجا آورده ای برای همه در صورت مشکوک بودن
۴-از بین بردن زمینه ی قاچاق با سپردن مریضی اعتیاد به دست بخش خصوصی بانطارت دولت وقوای دیگرکه قبلا بند الف فقط در دست بخش خصوصی بود ولی به تازگی بند ب هم به بخش خصوصی محول شد(جمع آوری معتادان کف خیابانی در گوشه ای و……)
[پاسخ]
محمدی وفایی پاسخ در تاريخ شنبه 29 نوامبر , 2014 11:12 ق.ظ:
سلام علیکم
حاجی جان همه می دانیم و بر این باوریم ،به هر اندازه از احکام ،حدود و معارف اسلامی ، فاصله بگیریم به همان اندازه در چنگال ناهنجاری ها و مشکلات گرفتار خواهیم شد. آن خدای مهربانی که بیش از همه بندگانش را دوست دارد بر اساس منافع و حکمت (تحت شرایطی) قطع ید را راهگشا دانسته است.
در باره مبارزه ی همه جانبه با فساد گفتنی های فراوانی وجود دارد ولی به طور خلاصه می توان گفت بر تصمیم سازان و مجریان است با چشمانی بازتر و هوشیاری بیشتر گرفتاری های جامعه را رصد کنند و متناسب با آن قاطعانه برخورد کنند.
برادرم! به یقین اگر بسیاری از فکر و انرژی مسولین صرف باندبازی و رای گیری های آینده شود فرصتی باقی نمی ماند تا راهکارهای مبارزه با فساد ترسیم شود و اجرایی شود.
برادرم ! تا چه اندازه به نقش فرهنگیان ارجمندمان در شکل و جهت دهی دانش آموزان که آینده سازان واقعی جامعه هستند اعتقاد دارید؟ و اکنون در چه حدی از این ظرفیت بسیار بزرگ استفاده میشود؟
عزیزان پرورشی ما تا چه اندازه به روز شده اند و حقیقتا پرورش می دهند؟ آیا نمی توان آنها را فعال تر کرد؟
گرامی برادرم! در هر مناسبت تبلیغی هزاران طلبه تبلیغ محور میشوند آیا نمی توان آنها را در جریان امور قرار داد تا هدفمند و به روزتر تبلیغ کنند؟ این برادران طلبه بیش از این باید توجیه شوند که درد و درمان چیست؟
جهت اطلاع عزیزان شبی در یکی از مجالس روضه سخنرانی کردم و از خبیث بودن مال حرام گفتم و نیز بیان کردم طلایی که از مال حرام (موادفروشی و سرقت و …)خریداری شود ظاهرش طلاست ولی باطنش بلاست . و همین اصطلاح طلا نیست بلکه بلاست ماهها بر سر زبانها قرار گرفت.
آیا نیروهای اطلاعاتی و انتظامی و قوه قضائیه بیش از این نمی توانند دزدان و افراد شرور را تحت تعقیب قرار دهند؟
بنابراین وقتی در شهری یا منطقه ای سرطان حرام خوری به جان مردم افتاده باشد باید حوزه علمیه و دستگاههای اجرایی و قضایی و همه همه دست به دست هم دهند تا آن سرطان را ریشه کن کنند، وگرنه برخی ها در روز روشن به کامیون های سرشار از بار و از بندر برگشته خیانت می کنند .آن حرام خواران هرشبی میلیونها جمع می کنند و گاه به خاطر کوچکترین مساله ای تهدید به قتل و دادن دیه می کنند!
آنان هرهفته زمین یا ساختمانی و …می خرند و یکی از ثمراتش این خواهد شد ، که حاضرم خرج چند کارمند را بدهم! مغازه یعنی چه؟ ، معلمی یعنی چه؟ و بگذارید آخوند ها هم تا می توانند نمازشان را بخوانند و از حلال و حرام بگویند! و عملا شعار زنده باد حرام خواری را سر می دهند!
در متون دینی داریم اعتقادتان را بر اساس بینش استوار کنید در این صورت کوه جا به جا شود شما تغییری نخواهید کرد .بنابراین همه باید بر علیه حرام خواران جبهه بگیریم و تنفر خویش را به صورت شفاف نشان دهیم .
راستی چه بسیار است فرق بین زندگی پاک و زندگی اداراری؟ ولی گاه چه پر رو هستند ادرار نوشان جامعه؟!
ممنون از آمدنتان و متشکر از کامنتتان .
[پاسخ]