غفلت از «رقابت برنامهای» و طرح مطالبات اساسی!
غفلت از طرح مطالبات اساسی؛ غفلت از «رقابت برنامهای»؛ ضرورت دوریجستن کاندیداها از شعارهای «کلیگویانه» و اهمیت توجه به برنامههای منسجم و الفقابل اجرا؛ فعال مدنی، «حاجیعلی شرفی» مینویسد: الف) یکی از اهداف ورود کاندیداها به عرصهی انتخابات جهتدهی و آگاهیبخشی به افکار عمومی است؛ آن هم در راستای پرورش روحیه شجاعت و جسارت […]
غفلت از طرح مطالبات اساسی؛
غفلت از «رقابت برنامهای»؛
ضرورت دوریجستن کاندیداها از شعارهای «کلیگویانه» و اهمیت توجه به برنامههای منسجم و الفقابل اجرا؛
فعال مدنی، «حاجیعلی شرفی» مینویسد:
الف) یکی از اهداف ورود کاندیداها به عرصهی انتخابات جهتدهی و آگاهیبخشی به افکار عمومی است؛ آن هم در راستای پرورش روحیه شجاعت و جسارت برای پیگیری آگاهانه مطالبات خویش؛ نه صرفاً انتخاب یک قیم بنام نماینده بر بالای سر خود.
ب) هرگاه انتخاباتی پیش میآید فضای انتخابات را که هر چهار سال یک فصل رونق مییابد تحت شعاع سه موضوع عمده قرار میگیرد:
نخست اینکه: این انتخابات سرنوشتساز است.
دوم: تقابل بین دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب برسر تأیید یا ردصلاحیتها تا یک هفته مانده به روز رأیگیری.
سوم: دعوت پی در پی گروهها و افراد کاندیداها و هوادارانشان از مردم برای رأیدادن؛ ازاین رو مردم در این یک فصل از شانزده فصل در هر چهار سال، برای امدادرسانی به کسانی که شوق ورود به قدرت را به هر قیمتی دارند معنا مییابند.
پ) مشارکت انتخاباتی با رقابت برنامهای دربین تفکرات متفاوت جهت برونرفت از مشکلات موجود در عرصههای گوناگون معنا مییابد؛ برنامهای که پشتوانهی عملی و تضمین اجرایی بالایی داشته باشد نه فقط در شعار و گفتار به آن پرداخته شود.
ت) در هنگامهی انتخابات و همچنین پس از ورود به قدرت نباید این تفکر به جامعه تلقین شود که چون موقعیت حساس است نباید به طرح مطالبات اساسی و یا نقد آشکار پرداخت زیرا ممکن است فلان فرد و یا جریان تضعیف شود!
این دیدگاه ضد منافع ملی و به مثابه خاکپاشیدن بر چشم مردمی است که میخواهند واقعیتها را دریابند و مطالبات اساسی خویش را جویا شوند.
ث) تاکنون به جز برخی شعارهای کلی، برنامهای انسجامیافته با مصادیق گویا از جانب راهیافتگان به عرصهی انتخابات، به اعتقاد بنده مشاهده نشده؛ زیرا در هیاهوی موارد قید شده در بند دو این نوشتار، فضایی برای طرح دیگر مسائل اساسی جامعهی امروزی، باقی نمانده است!