کد خبر : 10172
تاریخ انتشار : 29 می 2014 - 21:08
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 20,363 بازدید

مثنویِ رقص / حجت اله علی پور

  حجت اله علیپور / هومیان نیوز : سلانه سلانه دو مست خراب دو مست جنون زاد بی خورد و خواب دو بی چتر خیس خیابان خرام دو خط خورده کوچه به آخر تمام کنار درختی دو سیب سیاه دو سیب سیاه به طعم گناه رسیده به سرداب عریان شدن و دور از تمام پشیمان […]

IMG_0608

 

حجت اله علیپور / هومیان نیوز :

سلانه سلانه دو مست خراب
دو مست جنون زاد بی خورد و خواب
دو بی چتر خیس خیابان خرام
دو خط خورده کوچه به آخر تمام
کنار درختی دو سیب سیاه
دو سیب سیاه به طعم گناه
رسیده به سرداب عریان شدن
و دور از تمام پشیمان شدن
دو جاده پر از تلخ پر آبله
دو باران زده گرگ هرسو یله
دو جام پر از خون جوشیده تاک
دو پرواز آبی ولی روی خاک
دو رهرو ولی با موازات هم
و هر دو به فکر مجازات هم
شکسته شکسته شکستم بده
دو دست شکسته به دستم بده
بلرزانم از یک نگاه شدید
بدرانم از خود گسستم بده
… دست مرا تند گرفت و کشید
گفت: به رقص آورمت بایزید!
دف دددف دف دددف دف ددف
پرت کند عقل مرا هر طرف
ناز من ای ناز من ای ناز من
زلزله ای کرده در آغاز من
تن تننا تن تننا تن تنن
بر تن ماسیده ی این تن بتن
سینه به لرز آمده لرزش به پا
وسوسه در قلب به رقصی دوپا
تند به تندی زند این تاب تاب
رقص کنان در رگ مستی خراب
یک دو سه پیکی که تو خوردی چو آب
همچو حبابی شده ای روی آب
کشتی بی لنگر در پیچ و تاب!
به! چه خرابم چه خرابی خراب
پای تو چون رقص قلم می نگاشت
زلزله ای بود و زمین ز نداشت
بوسه اگر بر لب مان می رسید
رقص کنان از سرمان می پرید
شعر سرک می کشد از پنجره
خون غزل می چکد از حنجره
آخر این پله ی بی بام کو؟!
هفت خط دیگر این جام کو؟!
کیست در این آینه ی خیس من
دشنه ی مهمان شده در دیس من
گفت: منم خیس توأم خیس تو
رد خدا هم قد ابلیس تو
دشنه ی بی شرم به خون خیس تو
………
ای کمرت شعله ی در پیچ و تاب
گیسوی تو شوخی باد است و آب
به! ز مراعات النظیر تنت
حافظ مست غزل از آن مجاب
صاعقه از پلک تو بر دل وزید
اضطرب یضطرب اضطراب
دایره در دایره دف می زنند
مردم چشمان تو با التهاب
دایره در دایره خون می کشی
گرد مرا خط جنون می کشی
رقص تو وزن غزل مولوی
نشئه ی تو ترتلل مولوی
شعله ور از هر طرفی تاختی
داو اول عقل مرا باختی
تاب تو تب در تنم انداخته
شرم مرا دورتر انداخته
وای! خدایی که تورا آفرید
رقص کنان دور تو بر می پرید
شوکت و شرم و شرفش را شکست
مست چنان زد که دفش را شکست
چرخش چرخ از کمرت تاب خورد
موج جنون از جگرم آب خورد

دیدگاه ها

اسدالله آزادبخت در گفته :

درودخدا برامواج خروشان خلیج طبعت ,هیچوقت ازخواندن وشنیدن این مثنوی سیرنشدم وهمیشه برایم تازگی وجذابیت خاص خودرا دارد چرا که جوشش آنی ذهن سیال و لافاو دایره واژگان دراین کار به روشنی هویداست.اینجاست که لقب “استاد”سزاوار وشایسته حجت علیپور است . حجت حق زیادی برگردن شعر این دیار دارد بخصوص در بین شاعران دهه 70و80نقش حجت اظهرمن الشمس است .پیروز باشی وسربلند. باسپاس از حشمت عزیز بخاطردرج این مثنوی جذاب

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:27 ق.ظ:

درود خدا بر دوست عزیزم جناب آقای اسد آزادبخت. کلمه ی سپاس شاید جواب اندکی باشد محبت شما را. فدات

[پاسخ]

بیژن گراوند در گفته :

حجت شاعر

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:27 ق.ظ:

بیژن شاعر

[پاسخ]

سلیم رومیانی در گفته :

احسن به این همه استعداد و نبوغ ادبی خدادادی ،دست مریزاد استاد، به خدا هر بار با خواندن اشعار زیبات این قانون خداوند که به هر کس اندازه توان و لیاقتش نعمت داده است در ذهنم مجسم می شود شعر های لکی و فارسی جنابعالی هر خواننده را در افکار ملموسی فرو می برد و روح و جان آدمی را پرداخت می کند خداوند طول عمر با عزتی به جنابعالی و آقای حشمت ازادبخت که دقایق عمرشان را در راه خدمت به مردمان این سرزمین سپری می کنیدعطا فرماید .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:29 ق.ظ:

بسیار ممنونم از لطف شما. پسند و دقت شما باعث افتخار است. مانا باشید

[پاسخ]

راضیه همتی در گفته :

((دو رهرو ولی با موازات هم
و هر دو به فکر مجازات هم))
بسیار زیبا سرودید شاعر عزیز.
جذاب بود و شنیدنی و خواندنی و هزار چیز دیگر/دست مریزاد

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:31 ق.ظ:

ممنون راضیه ی عزیز و هنرمند. امیدوارم آینده ات سرشار ترنم ترانه ی سعادت و سربلندی یاشد

[پاسخ]

محمد نعمتی در گفته :

درود بر اقای علیپور
این مثنوی شما را بارها و بارها خوانده و شنیده ام ….همیشه تازه تازه است.
تشکر از اقای ازادبخت ب خاطر درج این شعر

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:33 ق.ظ:

سپاسگزارم آقای نعمتی . هرجا هستید موفق باشید

[پاسخ]

vafai در گفته :

سپاس آقای علیپور.یادمه که یکبار این مثنوی رو از تون شنیده بودم ومدام دلم میخآست که دوباره بشنومش.وامروز دوباره است..
یاد این بیت از اسد فرهمند افتادم که:
چرخ می زد هیجان در هیجان در هیجان
وپیاپی وپیاپی کمری می رقصید

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:34 ق.ظ:

فرهمند و پیروز باشید عزیز. سپاس

[پاسخ]

بیگی در گفته :

دست مریزاد استاد عزیز واقعا بیت به بیت قشنگ است.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:35 ق.ظ:

سپاسگزار محبتتون

[پاسخ]

ادینه وند (پـ ت) در گفته :

عالی بود اقای علیپور دست مریزاد

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:36 ق.ظ:

ایل آینن مرا شعروش طرهان کرد. قربانت

[پاسخ]

مسلم ترکاشوند-نهاوند در گفته :

سلام به دوست عزیزوهمکارگرامی استاد علیپور،لذت بردم.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:38 ق.ظ:

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیییییییم. سپاس

[پاسخ]

شاهرخ در گفته :

از روان نيرومندي كه تن والا از آن اوست ، تني زيبا، پيروزگر، شادي بخش كه در پيرامون او چيزها همه آينه داري مي كنند.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:39 ق.ظ:

فربان شاهرخ و خانواده ی شاعرش. ممنون

[پاسخ]

مجيد ولي زاده در گفته :

زيبا بود . مانا باشي استاد ای کمرت شعله ی در پیچ و تاب
گیسوی تو شوخی باد است و آب …

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:40 ق.ظ:

عشقم از ۀب سیاو است و اناری زیبا ….. سپاس دایی جان

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

برخی شعر خوب می گویند
برخی شاعران خوبی هستند

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:41 ق.ظ:

و برخی شعرشناس خوب. سپاسگزارم

[پاسخ]

مهساشفیعی در گفته :

شکسته شکسته شکستم بده …
خیلی خیلی ممنون به خاطر درج این شعر.من سالها پیش اینو تو یه همایش از خود آقای علی پور شنیدم.ولی نتونستم شعرو هیچ جایی پیدا کنم.الان که دیگه واقعا خوشحال شدم.
این از نظر من یه شاهکاره …

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:43 ق.ظ:

بارها دیده ام که شعر را با چه اشتیاقی گوش می دهید. سپاس . فرداهایت روشن و بارانی

[پاسخ]

ویریا علی پور در گفته :

دست مریزاد پدر گلم…..شعرهایت همیشه در گوش من زمزمه می شوند شعر نه بهتر است بگویم شاهکار

امیدوارم اندکی از این استعداد در وجود من نیز باشد

وای خدایی که تو رو آفرید
رقص کنان دور تو بر می پرید

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:44 ق.ظ:

انشاالله که هست و کمی بیشتر . سپاس دختر گلم

[پاسخ]

ویریا علی پور در گفته :

مانا باشی پدر خوشتیپ و شاعر خودم

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:45 ق.ظ:

امیدوارم کردی عزیزم. فدات زندگی

[پاسخ]

عباس نورمحمدی پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 آگوست , 2017 11:44 ق.ظ:

ویریاخانومی سلام
این جمله قشنگت چشمانم را پرازاشک نمود
درود برشما وپدر گرامی و نازنین وخوشتیپ شما

[پاسخ]

سلیم رومیانی در گفته :

استاد اگه لطف کنی از اشعار لکی هم تو سایت بزاری خیلی خیلی ممنون میشم .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:45 ق.ظ:

چشم حتمن . ممنون عزیز

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

شی وا موسی زاده

[پاسخ]

شی وا موسی زاده در گفته :

به جرئت می توان گفت یکی از زیباترین اشعار کلاسیکیست که خوانده ام.
زنده باشند استاد علیپور گرانقدر.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:47 ق.ظ:

ممنون شی وای شاعر و نویسنده. قلمت مانا و پویا عزیز

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

سپاس از همه ی دوستان عزیزی که چاری چکری های بنده را قابل می دونن و می خونن و بنده را مورد الطاف بی کرانشان قرار میدن . همه تون نفر دومی هستید که سلانه سلانه این رهرو را تا آخر مثنوی همراهی کردید. بازم ممنون یکایکتون . البته از دختر عزیزم ویریا که اولین باره برام کامنت میذاره ممنونم و از زحمات حشمت آزادبخت هم سپاسگزارم.

[پاسخ]

رحیم رضازاده در گفته :

درود براستاد حجت علیپور عزیز وطبع بلندش
نام تو کنار سبزه جاری ای گل
تو شهرت آفتاب داری ای گل
تو رویش لاله های سرخی ،یعنی
تاریخ تولد بهاری ای گل

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:48 ق.ظ:

قربان دل نازک و محبت بی پایانت رضاجان

[پاسخ]

م .و. ف قادری در گفته :

بسیار عالی بود استاد عزیز :از شاهکار زیبایت لذت بردیم .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:08 ق.ظ:

قربون مصطفا و ف اش. سپاس

[پاسخ]

فتحعلی شهبازی در گفته :

پاینده باشی حجت عزیز دمت گرم و سرت خوش باد

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

سپاس فراوان از قادری و شهبازی عزیز و سایر دوستان که بنده را مورد لطف قرار دادند.

[پاسخ]

آشنا در گفته :

با سلام،
استاد محترم موضوع این شعر چیست؟
با تشکر

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:00 ق.ظ:

سلام. حس و حال غریب رقصان یک انسان. سپاس

[پاسخ]

بهبهانی ازخوزستان در گفته :

سلام آقای علیپور خسته نباشی از اینکه دوباره به شعرت برخوردم خوشحال شدم بازهم شعرهای آبدار وموزون وبا سبک خاص خودت گفتی مرحبا- انشاله هرکجایی که باشی موفق وموید باشی

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:06 ق.ظ:

آقا یا [انم بهبهانی عزیز سلام. سلامی از فاصله ی سال های دور اما پر از خاطرات شیرین دانشجویی. منم بسیار خوشحالم. یک ماهی نبودم از این که دیر جوابیدم شرمنده ام. هیچ در دست ندارم به شما هدیه کنم . فقط از من غزلی پیش شما می ماند. مانا باشید

[پاسخ]

ب گراوند در گفته :

شعرحجت از نظر کاربرد کنایه و مجاز شعری است غنی که این امر هميشه به زیبایی و ژرفناکی شعر او افزوده است . هميشه سري سر بلند داشته باشيد حجت جان

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:10 ق.ظ:

سری سربلند و دلی سر به زیر همه اش همین است هرچه داریم و سپاس فراوان آقای گراوند عزیز

[پاسخ]

سجادپور در گفته :

همیشه پیروز وسربلندباشی وتشکرمیکنم ازجناب آقای حشمت آزادبخت

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:11 ق.ظ:

ممنون عزیز و ممنون از حشمت عزیز

[پاسخ]

حمید آزادبخت مدیر سایت لرستان فردا در گفته :

استاد واقعا مثل همیشه اشعارتون زیبا و دلنشین خدا عمرتون بده

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:12 ق.ظ:

فردایتان روشن و پربار. عزت زیاد

[پاسخ]

امین محمدی در گفته :

با سلام خدمت استاد علیپور عزیز مث همیشه بسیار عالی وپر معنا همیشه پیروز و اشعارت همیشه ماندگار باد.ممنون از مدیریت سایت به خاطرسلیقه خوبشون

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:14 ق.ظ:

سپاسگزارم امین جان با آن صدای دلنشینت

[پاسخ]

عزیزی در گفته :

سلام استاد خسته نباشید
ازآن اشعاریست که به بهترین صورت ممکن سروده شده جدا بسیار گیرا وجذاب بود
چشمه ی ذوقتان همیشه جوشان

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:15 ق.ظ:

عزیز یتان ماندگار. ممنون از لطفتان

[پاسخ]

سبزی در گفته :

سلام استاد دست مریزاد. ازاینکه خوانندگان خود را مسحور قلم ساحر شاعریت می نمایی بسیار بسیار خرسندم . زیرا مثنویت سراسر سرشار ازشعف و وجد است مخصوصا مجازها و کنایات به کار رفته در شعرت .عالی بود

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:17 ق.ظ:

محصول یک شب گدایی از در خانه ی مولانا بوده است. سپاسگزارم از محبتتون عزیز

[پاسخ]

حمیدرضا سوری در گفته :

درود استاد عزیز و خوش طبع و زیبا الهام گرفته ی سبز اندیش…
رام کردن حروف و کلمات برای تمجید اشعارت ممکن نیست…
تو شعرت به من آموخته فکرت
و فکرت به من آموخته شعرت
زیبا بود مانا باشی شاعر

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:19 ق.ظ:

شرمنده ی این همه محبتم. مانا باشید و سربلندیتان مستدام

[پاسخ]

ز.میرزایی در گفته :

اگر چه خیلی دیر ،خیلی دور…
واااای!
از این غزلی که سرودید،قشنگ و دل نشینه!
من عاشق این لحنم
من تو تمام شعرایی که می خونم دنبال این احساس و شفافیت می گردم و پیداش نمی کنم!
چرا کلمات و به بازی بگیرم حرف نداشت آقا عالی بود…

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:22 ق.ظ:

ممنون از لحن بسیار محبت آمیزتون بزرگ. خوشحالم از این که خوشحالتون کردم

[پاسخ]

لقمان قبادی در گفته :

به قران که او را پاره سیست . مثنوی قران شعر پارسیست .استاد عزیز در پیچ و تاب اشعارت گاهی گم میشوم .همیشه ریبای ریبای ریبا میگویی و میزنی

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 24 جولای , 2014 1:24 ق.ظ:

سلام لقمان غزیز تا شلوغای تهران سلام و سپاس . سالم و سربلند باشید

[پاسخ]

گرشاسب .رهگذر در گفته :

استاد دست مریزاد .مانا باشید.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ دوشنبه 18 آگوست , 2014 10:19 ب.ظ:

سپاس عزیز. ماندگار باشید

[پاسخ]

گراوند در گفته :

سلام استاد 83 دانش آموزتون بودم شعراتون هم مثه خودتون خاص و عامه پسندن زنده باشین

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ دوشنبه 18 آگوست , 2014 10:21 ب.ظ:

قربونت عزیز. یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم یا داشتیم. زنده بودنت سرشار زندگی

[پاسخ]

ف .ظ (مشتاق) در گفته :

همکار گرامی آقای علیپور. ( چونکه این مرقومه از سوی توبود پیش من یاد آور روی توبود )
دست مریزاد همیشه گویا وپویا باشی .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ دوشنبه 18 آگوست , 2014 10:25 ب.ظ:

سایه ی معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
ممنون همکار عزیز. مانا باشید

[پاسخ]

سنجابي در گفته :

درود بر حجت عزيز ، چون دوستون دارم اسم كوچكتون را ميبرم
ممنونم لذت بردم ، پايار بوين ،

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

بنده نیز دوستتون دارم از این جا تا آب بازی های بیست و دوسه سال پیش. چنه خوشم هت وتت پایار بوین تونیش پایار بوین

[پاسخ]

طرهان دیار دیاری در گفته :

حجت جان گل وازه ات دیر شکفت نمی دانم چرا ؟ منتظریم بسرایی و بنوازی تا با تو برقصیم .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:17 ق.ظ:

خاطر ما خاطره ی طرهان است. سپاس عزیز

[پاسخ]

طرهان دیار دیاری پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 6 اکتبر , 2016 10:27 ب.ظ:

حجت جان بیشتر منظورم چاپ کتاب شعرت بود .

[پاسخ]

زهره علي بور در گفته :

عمو جان شنيدن اين شعر صداي زيبا و شنيدني خودت يه لطف ديكه اي داره.
مث هميشه فوق العاده بود 🙂

[پاسخ]

حجت علي پور پاسخ در تاريخ شنبه 6 سپتامبر , 2014 9:22 ق.ظ:

ممنون عزيزم. از كوهدشت تا تهران و بعد تا سنندج سلام گرم نثارت. دلتنگتم

[پاسخ]

امیرحسین رضوی در گفته :

سلام عموجان شعر های تو سرشار از محبت و لطف عموجان

[پاسخ]

امیرحسین رضوی در گفته :

عمو جون عالی بود موفق باشی

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ شنبه 11 اکتبر , 2014 6:04 ب.ظ:

ممنون امیرحسین جان موفق باشی عمو

[پاسخ]

سيروس مومني در گفته :

درودخدابرحجت عزيز.شماثابت كرده اي فرزندان مردبزرگي

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:18 ق.ظ:

قربانت میمزا عزیزم

[پاسخ]

كريم دوستي در گفته :

“پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود…”بسيار زيبا ودل نشين وعاشقانه .خوش امدي شاعر شيرين سخن .اشعارزيباي حجت علي پور را سالها پيش در دفتر دوست وشاعري ديگر خوانده بودم وودر چندمراسم هم شعرخواني بااحساس لطيف شاعرانه اش را به تماشا نشسته .بدون شك ايشان يكي از بهترين شاعران لرستان وغرب كشور است وآقاي عليپورخوب است اشعارتان به صورت كتابي تهيه و در اختيار همگان قرار گيرد.منتظر مي مانيم.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:19 ق.ظ:

ممنون از لطفتون. این کار را خواهم کرد انشاالله

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

صاعقه از پلک تو بر دل وزید.با سلام و ادب ؛دوست عزیزم ،طلوع خورشیدت پایدار باشد وکوهی نباشد که غروب تو بر آن باشد.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:19 ق.ظ:

مانا باشید و شادمان

[پاسخ]

هادی مومنی در گفته :

نمی شود از شعر کوهدشت نوشت و حجت را نادیده گرفت.نمی شود از شعر لرستان نوشت و حجت را نادیده گرفت.کاش قدر خودش را بیشتر می دانست.واینقدر شعرهایش را در حاشیه قرار نمی داد.شاید از فروتنی حجت علی پور است ولی به نظرم باید با انتشار مجموعه غزل ها و شعرهای سپیدش دوستداران شعرش را شاد می کرد.وشعرش را در اختیار طرفدارنش قرار می داد.به راستی می توان حجت علی پور را پر طرفدارترین شاعر کوهدشتی نامید.حجت جایگاهی مثل ایرج رحمانپور در موسیقی کوهدشت دارد.بیشتر از همه ی شاعران دیگر کوهدشت شعرش را مردم عامه می خوانند و از بر می کنندو نامش بر سر زبان هاست.اسم حجت که می اید پرت می شوم به سالاهای دورشاید 16سال پیش وقتی در یک شب زمستانی کنار آتشی روشن در پیاده رو خیابان جهادجنوبی کنار من و چند نفر از بچه محل های آن روزها نوجوان نشت و بی انکه شعری از خودش بخواند از عشق گفت از خاطره گفت،بله بی آنکه شعری بخواند می شد فهمید شاعر است.چرا که زندگی و شعرش یکی بود.همان روز مرا و بچه های دیگر را عاشق و دلباخته ی حودش کرد.از ان روز به بعد دیدار با حجت شده بود انگیزه ی زندگی ام .به هر بهانه ای سراغش را می گرفتم.و او که مهربان بود وصادق نه در بند سن و سال بود نه موقعیت وشان اجتماعی،حجت علی پور شاعر خاطره هاست.اگر او را از نزدیک بشناسید- که احتمالن اینگونه است_آشکار این مساله را می دانید که او بیشتر از آنکه درگیر دو دو تا چار تا کردن برای آینده ی شخصی اش باشد رو به سوی گذشته ی از دست رفته دارد.در تاریخ هنر “رمانتیک”ها بیشتر از همه به گذشته ی از دست رفته می نگریستند،و حجت هم که نماد رمانتیک بود.نوستالژی ویژگی اصلی شخصیتی علی پور است و البته حجت که شعر و زندگی اش یکی است همین رویکرد را در اشعارش هم می توان مشاهده کرد.شاید اغراق نباشد اگر بگویم اولین کسی بود که جریان نوگرایی شعر کوهدشت را سامان داد.او که ادبیات خوانده بود برعکس بسیاری از دانشجویان این رشته ،عاشق ادبیات بود ودر دوران دانشجویی با همجواری شاعرانی مثل بهروز یاسمی،حبیب الله بخشوده و…به طور کلی شاعران غرب کشور که غزل بعد از انقلاب به شکلی وامدار تلاش های انهاست،به شناخت مناسبی از جریان غزل معاصر رسیده بود.شاید تا قبل از حجت گرایش اصلی شعر در این شهردر دست شاعران بومی بود که بیشتر گرایش طنز داشتند یا مساله ای اجتماعی فرهنگی را موضوع کار خود قرار می دادند.پس بی راه نیست اگر بخواهیم برای نسل شاعران حرفه ای امروز کوهدشت پدری معنویی در نظر بگیریم آن شخص کسی نباشد جز حجت علی پور.یادم می اید کار هرشبم شده بود حضور در خانه ای او،اتاق کوچکی که ان روزها برایم مرکز جهان بود با کتابخانه ای کوچک که اولین کتاب های زندگی ام شدند.حجت با اینکه کتاب هایش را دوست داشت اما هیچ وقت اگر کتابی از او می خواستی نه نمی گفت و… .حجت انجمن ادبی کوهدشت را به موقعیتی رساند که هنوز که هنوز است بعد از گذشت سالها پا برجاست و نقش فرهنگی ا ش را در آن شهر_کوهدشت_نمی شود نادیده گرفت.حجت شاعر تک وجهی نبود.هم سینما را می شناخت هم دستی از دور بر آتش موسیقی داشت هم …خیلی از شاعران کوهدشتی تلاششان عبور از جایگاه حجت علی پور بود.انگار برای دیده شدن باید پدر معنوی را کنار می گذاشتی .تاثیر او را بر دیگر شاعران نمی شود نادیده گرفت.”بلوم”نظریه پرداز ادبیات می نویسد هر دوران یک شاعر پدر_ممکن است پدر ،یک شخص نباشد یک جریان ادبی حاکم باشد_دارد که پیش رو ترین شاعر است و بیشتر از همه شناخته شده است.شاعر جوان برای اینکه بتواند از آن عبور کند باید خودش را به مهمترین اثر ان هنرمند_پدر_تبدیل کند اثری که هنرمند پدر، آرزوی خلق آن را در دل داشته است.اما به راستی در شعر کلاسیک کوهدشت کسی توانست از حجت علی پور عبور کند؟به نظر من نه.حجت هنوز مهمترین شاعر کوهدشتی است.او همه تحصیلات آکادمیک جدی در این رشته دارد،هم با ادبیات بومی به شدت آگاهی دارد،هم شعر کلاسیک فارسی را خوب بلد است.بر این ویژگی ها اضافه کنید احساسات شدید،حساسیت بالا وهوش شاعرانه.این ویژگی ها حجت علی پور را تبدیل کرده به شاعری یکه و تکرار نشدنی در استان لرستان.از ویژگی های مهم شعر او عشق،زخم وشکست است.به راستی شاید بتوان او را” شاعر شکست “نامید.و از این رو انسانی مدرن را می ماند که مدام می کوشد و شکست می خورد و دوباره از نو شروع می کند.اما نقدهایی بر این مرد بزرگ هم وارد است.اول اینکه چرا قدر خودش را ندانست و هوز هم نمی داند.-شاید بتوان گفت مخاطبانش بیشتر از خودش قدرش را می دانند-چرا بعد از گذشت چهار دهه از زندگی اش هنوز مجموعه ای منسجم از اشعارش را به شکل کتاب در اختیار مخاطبان بی شمارش قرار نمی دهد؟چرا شعر های سپیدش را-که می دانم تونایی بسیاری در سرودن شعر غیر موزون دارد-را جدی نمی گیرید و آنها را هیچ جا به نمایش نمی گذارد و آنها را در پستوی خانه نهان کرده ؟در پایان می خواهم به استاد سالهای دور و دوست امروزم بگویم خسته نباشی استاد،تو تلاشت را کردی هر چند مدام شکست حوردی اما مفهوم زیبایی شناسی شکست همین است.،تو بیشتر از هر سیاست مداری به گردن آن شهر حق داری .تو مدام در ان شهر مستبد،سیاست زده از عشق حرف زدی و این مهمترین اثرت بود چرا که با ازادی و انسانیت پیوند داشته و دارد.شهر مال توست نه شورای شهر و شهردار، چرا که تو هستی که با شاخک های حساست می توانی موقعیت آن شهررنگ و رو رفته را درک می کنی و برای درد آن شعر تجویز کنی تا بل بتوانی عوض اش کنی و شکل دیگری به آن بدهی.شعرت می تواند “جهانی “را بسازد.شعرت می تواند تخیل را بارور کند،احساسات را پالایش کند،نگاه را انتقادی کند تا بل وضعیت جامعه از انچه که هست به سمت مناسب تر شدن گام بردارد.”شاعر شکست”خسته نباشی.دوباره بلند شو و تکه های تخیلت را سر هم بندی کن تا جهانی دوباره بسازی.

[پاسخ]

فتحعلی قبادی پاسخ در تاريخ یکشنبه 12 اکتبر , 2014 8:18 ب.ظ:

آقا هادی گل گفتی وکم گفتی.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 5:56 ق.ظ:

سپاس از محبت بی دریغ هادی که خود هنرمند و شاعر است و از افتخارات کوهدشت در پایتخت. بسیار ممنونم عزیز. بنده اگر قدمی برداشته ام حصل شاگردی و هم نشینی عزیزان و بزرگانی بوده است که اینجا مجال نام بردنشان نیست و نام و مرامشان برتر از نام بنده است.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 7:31 ق.ظ:

قربانت استاد. گل تویی.

[پاسخ]

نبی عزیزی در گفته :

درود بر استاد گرامی! تازه این شعر رو خوندم، خیلی لذت بردم . ای کاش استاد شعراشون رو در قالب یه کتاب بدن بیرون و ما بتونیم تهیه کنیم و از خوندنش لذت ببریم. به امید روزی که دفتر اشعار استاد چاپ بشه

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 5:58 ق.ظ:

ممنون دکتر. سپاس فراوان از تواضع و محبتتان. لطف دوستان مجابم کرده که پی چاپ شعرا بگیرم.

[پاسخ]

امرایی(طولابی) در گفته :

با درود به استاد مسلم جناب آقای علیپور عزیز و تشکر فراوان از آقای مومنی (زیبا کلام ) و گله از ایشان که گوشه ای را خالی نگذاشت تا کسی آن را ادا کند . آقای مومنی قلم همیشه روان باد .

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 6:00 ق.ظ:

بی هیچ تعارف و تملقی کوچکتم بزرگ. هم نشینی و هم صحبتی شما سعادتی است که نصیب ما شده است. فدات

[پاسخ]

مریم در گفته :

و شعر آخرین شفای اندوه آدمی…
محشر بود عمو جان..

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 7:27 ق.ظ:

عمو فداات بشه عزیزم. ناگفته ترین شعر منی. سپاس

[پاسخ]

فروغ بهبهانی در گفته :

سلام خاطره ی جوهرسبزرنگ نامه های صادقانه…باقلبی شاعروپاک…همواره قبل ازشاعربودنتان انسانی شریف و محترمید برای من…..که لحظه های روح رقصنده ی شما را دیده ام…..پاسخ دیرهنگامتان را دیر دیدم…همواره شاعر باشید…گسسته از ثقل سنگین زمین…..شاد و سلامت و مانا….

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 7:29 ق.ظ:

تو بزرگی و در آیینه ی کوچک ننمایی. بسیار ممنون بزرگ

[پاسخ]

فروغ بهبهانی در گفته :

خوشحال میشوم اگراهواز آمدید شما را ببینم…..

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 7:30 ق.ظ:

چشم حتما . آفتاب را باید در جنوب جست. سپاس

[پاسخ]

شایان در گفته :

سلام استاد خیلی عای بود

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 22 اکتبر , 2014 10:48 ب.ظ:

سلام جان عمو. بسیار ممنونم شاعر آینده

[پاسخ]

علی فرهادی در گفته :

استاد عزیز جناب آقای حجت علیپور
دمت گرم و سرت خوش باد
شعر نیاز به تلاش رویایی بی نظیر و غوطه ور شدن در عمیق ترین لایه های وجود و پرواز به ماوراء دارد، نیاز به دست کشیدن از وابستگی ها دارد که این هنر در دایره ی اشعار شما متجلی است ، توان و امکان این دو نیاز در مقدورات حضرت عالی هویداست چون میدانم دلبستگی هایت ساده و روان و درخشنده و ریشه دار است
استاد خوب ، من تو را صمیمانه دوست دارم ، دوستت دارم برای خودم ، برای خودت ، برای شعرت ، شعرت برای مردم ، مردمی همراه و پایدار و محب و تشنه ی شعر
نیاز است دیوانت را با حجتی عالی مزین و بر روی میز فرزندان شعر دوست بدرخشد و برای بزرگان خوشنویس ایران زمین نیز منشاء سماء قلمشان گردد.

به هر الفی الف قدی بر آیو الف قدم که در الف آمدستم باباطاهر

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ دوشنبه 27 اکتبر , 2014 7:12 ب.ظ:

ممنون عزیز متین تمام رفتار جنابعالی شاعرانه است برای بنده. مانا باشید با خط خوشت

[پاسخ]

رضا جمشیدی در گفته :

سلام استاد. شعراتون واقعا عالی و پر محتوان . امایه خواهش دارم اونم اینه که اگه میشه درباره ی زبون شیرین لکی هم یه شعر توپ مثه شعرای قبلیتون بگین . مرسی

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:21 ق.ظ:

چشم عزیز . ممنون

[پاسخ]

كوناني در گفته :

درود بر استاد شعر وادب عزيزمان .خسته نباشي خدا قوت

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 29 اکتبر , 2014 7:21 ق.ظ:

سپاسگزارم عزیز

[پاسخ]

لاله واژگون از طرهان در گفته :

حجت جان گویند از فضل پدر تو را چه حاصل ؟ افتخار کن کن که از فضل پدر تو را چنین حاصل شد .

[پاسخ]

ویریا پاسخ در تاريخ چهارشنبه 5 نوامبر , 2014 8:58 ب.ظ:

مگر پدر ایشان چکاره بوده اند؟اگر می شناسید معرفی کنید ممنون می شوم .

[پاسخ]

طرهانی پاسخ در تاريخ یکشنبه 16 نوامبر , 2014 1:56 ب.ظ:

پدر ایشان مرحوم صیدنظر آدینه وند از اولین باسوادهای طرهان بوده اند که با ایجاد سه مکتب خانه ی تدریس در کوشکی و زیرتنگ خدمت شایانی در راستای آگاهی مردم انجام داده است . بخصوص در جهت آشنا نمودن مردم با احکام و مسایل دینی. او خط و انشای بسیار دلنشینی داشت و هم چنین انسان خوش صحبتی بود که اکثر بزرگان طرهان با ایشان مراوده داشتند و از صحبت های او درباره ی تاریخ و ادبیات کلاسیک گذشته و مسایل دینی لدت می بردند. خدا اورا رحمت کند

[پاسخ]

R.ebrahimi در گفته :

خسته نباشیدخدمت شمااستادعزیزومعلم گرامیم عرض میکنم وامیدوارم همیشه سالم وسربلندباشیدوبه شاگردانتان درس علم وادب بیاموزید.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ یکشنبه 16 نوامبر , 2014 1:59 ب.ظ:

سپاس عزیز. ادب و ذوق ذاتی شماست. مانا باشید

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

آقاي علي پورعزيز ويرا جان الان چند سالش چندتابچه داري استاد گرامي

[پاسخ]

ناشناس پاسخ در تاريخ دوشنبه 15 دسامبر , 2014 12:10 ق.ظ:

ویریا دست بوس شما 15 سالهشه و پسرم آریا 8 سالشه. قربانت بزرگ

[پاسخ]

کوشکی در گفته :

شعر حجت یاآور شب شعرهای دانشکده ادبیات است دانشکده ی سه گوش راهروهای صلح ودوستی اهواز شهر نخلها چه بگویم همه ی خاطراتم زنده شد حجت پایدار باشد.

[پاسخ]

ناشناس پاسخ در تاريخ دوشنبه 15 دسامبر , 2014 12:19 ق.ظ:

فدات آقای کوشکی عزیز به راستی که دوران زیبایی بود و چه زود بیست سال گذشت. سپاس لطف نمودی

[پاسخ]

آ.عزیزی در گفته :

سلام بر استاد بسیار روان و بی تکلف و سرشار از حس خالی شدن از زندگی مادی و سرشار از ذوق و سرمستی بود درست مث رفتار و منشتان

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ شنبه 27 دسامبر , 2014 6:15 ب.ظ:

سپاسگزارم عزیز متانت شما ستودنیست

[پاسخ]

حميدرضا مومني در گفته :

سلام بر حجت الله عليپور عزيز

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:13 ق.ظ:

سلام میمزای عزیز و باذوق و البته دلسوزم. سپاس

[پاسخ]

جوادمرادي در گفته :

بي گمان خيام نيزچنين سيمايي داشته است
….محشربوداستاد

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:26 ق.ظ:

سلامدوست عزیز. این نگاه محبت آمیز شماست. سپاسگزارم

[پاسخ]

رضا جمشیدی در گفته :

خدا خودش میدونه تا روزی دو سه بار شعراتونو نخونم شبم شب نمیشه واقعا عالین ملاقاتتون که جای خود داره.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:32 ق.ظ:

رضای عزیز ارادتمندتم به خدا . فدای خاطر نازارت که شعر ناقابل مارا پسندید ه. ممنون

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

خدا نگه داره برات پايدار باشي و ماندگار

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:41 ق.ظ:

ممنون برا. گجرتم

[پاسخ]

منصورهمتي در گفته :

مثنوي رقص كل وجود هر صاحب ذوقي رابه رقص مي آورد اي عزيز دوستدارانت راباتكرارمثنوي به رقص آور

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:22 ق.ظ:

سلامدوست عزیز. این نگاه محبت آمیز شماست. سپاسگزارم

[پاسخ]

یحیی آدینه وند در گفته :

سلام بر دوست خوبم حجت الله علیپور آ دینه وندمدتی است به حکم روزگار ازلطف حضورتان محروم شده‌ام اما همیشه دل درطلب دیدن رخسار تودارم وباور دارم بی نام تو از شعر نباید گفتن….ارادتمند یحیی ادینه وند

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 31 دسامبر , 2014 5:46 ق.ظ:

مدتی است مدید و عهدی به غایت بعید از زیارت نجابتت بی نصیب اما هرجا باشی همین حوالی دل بنده اید به قرابت شعر و ادب سرشارتان. سپاس بیکران بزرگ

[پاسخ]

فرهادالیاسی در گفته :

با سلام وعرض تبریک ودست مریزاد خدمت دوست عزیزم آقای علیپور بی شک هرکس بیت اول را بخواند جاذبه ی ابیات بعدی رهایش نمی کند.استاد عزیز شاید وقتش رسیده دیوان اشعارت را جمع آوری وچاپ کنی.دایره ی الفاظ وومفاهیمی که به کار میبرید.منحصر بفرد است .وخواننده را به وجد می آورد.

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

سلام دوست عزیز. وجدتان مدام. افتخار می کنم به وجود نازنینت که خود شعریست زیبا. ممنون

[پاسخ]

کوهدشتی مقیم آبادان در گفته :

سلام بر استاد باوقار.بسیار عالی بود اندیشه ات مانا. تنت بناز طبیبان نیازمند مباد.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 15 ژانویه , 2015 10:28 ب.ظ:

سپاس دوست عزیز. هرجا باشم خاک پای همشهریان خوبم هستم و البته خاک پای همه ی خوبان ایران زمین

[پاسخ]

رضا جمشیدی در گفته :

سلام
استاد چیزی جز عالین نمیتونم بگم واقعا کلمه ها قدرت وصف شعرای بزرگ و پر محتوای شمارو ندارن.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 15 ژانویه , 2015 10:29 ب.ظ:

وجود نازنینت عالیه رضاجان. قربونت

[پاسخ]

رضا جمشیدی در گفته :

شاعر میگه:تورا من چشم در راهم تورا من چشم در راهم همه هنگام نه چون نیما که گوید شباهنگام.
امیدوارم بپسندین.

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 15 ژانویه , 2015 10:30 ب.ظ:

قشنگ بود قربونت برم

[پاسخ]

جهانگیر کریمی از اهواز در گفته :

درود و صد درود براستاد مسلم رام کننده الفاظ وکلمات زیبا ، به راستی وقتی لب می گشایی درگهربار می باری و انگار تمام واژه های زمین وآسمان را به هم می دوزی،حجت جان آنروزها که فضای سالن اجتماعات دانشکده پر از خاطره ادبیات سه گوش اهواز را باترنم چامه هایت پر می کردی وواژه ها چونان ترانه های موزون ، رقصیدن می گرفتند؛ چنین آینده ای را درانتظارت می دیدم.خیلی مسرورم از اینکه بعدازاین همه سال ، همشهری ام را یافتم.من جهانگیر کریمی ( چش سبز) هستم ساکن وموندگاراهواز .خیلی خیلی خوشبختم از یافتن شما.به امید دیدار

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ پنج‌شنبه 15 ژانویه , 2015 10:33 ب.ظ:

جهانگیر نازار خدا میدونه قبل از اینکه برسم به چش با دیدن اسمت چشمان سبز عزیزت را به یاد آوردم. ارادتمندتم

[پاسخ]

سلمان عبدی لر در گفته :

سلام و درود خداوند بر استاد عزیزمان حجت علی پور، واقعا با خواندن این مثنوی احساس غرور کردم که زمانی کمترین شاگرد شما در دبیرستان امام خمینی کوهنانی بودم، به اندازه تمام نعمتهایی که خدا بر ما ارزانی داشته برای شما آرزوی سعادت و سربلندی دارم.

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

فدات عبدی لر گل. زحماتی که به خانواده ی جنابعالی دادم یادم نمیره. هرجا باشم نمک پرورده تانم و دوستتان دارم.

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

سپاس دوست عزیز. هرجا باشم خاک پای همشهریان خوبم هستم و البته خاک پای همه ی خوبان ایران زمین

[پاسخ]

مجید و در گفته :

ارادت استاد . ماشالله ب این همه هوادار

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:35 ق.ظ:

سپاس مجیدجان

[پاسخ]

آدینه وند در گفته :

درود بر شاعر و ادیب بزرگوار جناب آقای علپور . یه سوال از محضرتون داشتم .آیا تا به حال کتاب شعری هم نوشته ای ؟دوست دارم بعنوان یه طرفدار جواب سوالم را بدهید.ممنونم

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:38 ق.ظ:

آماده دارم اما هنوز چاپ نشده . چه کنم تنبلم و بی پول. سپاس از محبتتون آقای آدینه وند

[پاسخ]

اگر جاهل بوین سرمست باده کمر بر بسته ابرو گشاده
حسن یوسفی خدا پیت داده همرازت جن بو ، هم پریزاده
منگوله مشکین رعنا هویچ و پویچ « عاقبت طلسم دنیا هویچ و پویچ»

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:40 ق.ظ:

ای ول . بنده این شعر مرحوم ملانوشاد ابوالوفایی را بسیار دوست دارم. سپاس عزیز

[پاسخ]

بهرام عالی پور 11اسفند 94 استان ایلام در گفته :

استاد علی پور بی اغراق به بودنت افتخار می کنیم و باسروده های زیبایت که الحق فرح بخش و دمنده نسیم به روح های افسرده است زندگی می کنیم جاوید در زمان بمانید

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:42 ق.ظ:

سپاس فراوان دکترجان. بسیار خوشحال شدم استاد بدون تعارف بنده شما را مایه ی افتخار می دانم. سالم و سرفراز و مانا باشید

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

شاهکار بود استاد عزیز. بهروز و پیروز باشی کامیابی قرین راهت دباد.مهران یوسفی فر گراوند

[پاسخ]

مهران یوسفی فر گراوند در گفته :

دست مریزاد.بهروز و پیروز باشی کامیابی قرین راهت باد

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:44 ق.ظ:

قربانت مهران جان از اینکه بعد از مدت ها دیمت بسیار خوشحال شدم . فدات عزیز

[پاسخ]

محمدی در گفته :

مانا باشید استاد عزیز. اتفاقن من این شعر و از سال ۸۱/۸۲ با دست خط خودتون دارم و گاهی مرورش میکنم. درووود

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:46 ق.ظ:

بسیار ممنون از لطف تو محمدی عزیز . هرجا باشیم زیر سایه تیم. مانا باشید

[پاسخ]

حمید رضایی در گفته :

سلام بر استاد ادب واخلاق وشعر حجت علیپور عاشق اشعار و حس شاعرانتونم امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق باشید

[پاسخ]

حجت علی پور پاسخ در تاريخ چهارشنبه 8 آوریل , 2015 10:47 ق.ظ:

قربان اولاده سردار نصرت برم لطف و سلامتیتون ماندگار

[پاسخ]

همکلاسی در سه گوش در گفته :

سلام. چطوری برادر. مانند همیشه استادانه و زیبا. سالهاست که آرزوی دیدنت را داردم. کجایی مرد. چه میکنی. اگر روزی آبادان تشریف آوردید ما را بی خبر نگذارید.

[پاسخ]

حجت علي پور پاسخ در تاريخ شنبه 12 مارس , 2016 1:52 ب.ظ:

سلام به شما و سه گوش با تمام خاطراتش و قربونت كا

[پاسخ]

بهزادحسینی پور، در گفته :

دمت گرم وسرت خوش باد،،،لیوه مکه

[پاسخ]

حجت علي پور پاسخ در تاريخ شنبه 12 مارس , 2016 1:53 ب.ظ:

ليوه تم ليوه

[پاسخ]

چله بانی های عاشق در گفته :

دست مریزاداستاد،،،تهران تالاوحدت غوغاکردی ،اولین شعری که به رقصمون آورد،واقعاباتکراراشعارومتنوی های دیگه بازهم طرفدارانت رابه رقص بیار،،به قول دوست عزیزمون بهزادحسینی پوردمت گرم وسرت خوش باد

[پاسخ]

پرویز پورابراهیمی در گفته :

بسیار علی بود استاد و دوست گرامی و ارجمند. شعرهای جذاب و پر معنایت مرا به حال و هوای شب شعر دانشکده ادبیات دانشگاه شهید چمران اهواز می برد. یادش به خیر آمفی تئاتر دانشکده در شب شعر پر بود از دانشجویان دانشکده ها و حتی دانشگاه های مختلف . اونجا واقعا” شب شعری بود و فقط حجت علیپور .

[پاسخ]

درویش پور در گفته :

سلام و درود بر استاد بزرگ حجت علی پور
استاد شعرتون تنمو لرزوند٬واقعا با خوندن این شعر یه حس آرام روحمو میپوشونه٬شعری که واقعا میشه باهاش افتخار کرد٬افتخاری که استاد بزرگ علی پور نه فقط با این شعر بلکه با تمام شعرهاش بهمون ارزانی بخشیده.معنی زیبایی را در این شعر میتوان پیدا کرد

[پاسخ]

كوشكي در گفته :

درودبرتو كه اتمام حجت شعري

[پاسخ]

عبداله امرایی در گفته :

سلام حجت جان. دست مریزاد

[پاسخ]

فردین کونانی در گفته :

استاد خوش گفتی و براعماق دل بنشست امید است همیشه شورانگیز باشی

[پاسخ]

فردین کونانی در گفته :

چراغ شعرت همیشه پر روغن باد

[پاسخ]

حسین پیری در گفته :

باسلا م استاد علی پور حقیر یکی از ارادتمندان شما و همکلاسی دوران تربیت معلم شما بوده ام امید وارم همیشه این انفس قدسیت مستدام باد باتشکر پیری حسین

[پاسخ]

سعادت خوشناموند در گفته :

سلام عزیز,جالب وزیبا سرودی پایار!باشی

[پاسخ]

معصومه آزادبخت در گفته :

سلام.من برای اولین بار به این جمع اومدم!من در پی یه ایمیل از آقای حجت اله علی پور بودم ولی نمیدونم چطور باد پیدا کنم؟!اقای علیپور شعراش زیبان!و خوبه!

[پاسخ]

غضنفری در گفته :

غضنفری درجمعه 13شهریور سلام استاد عزیز قبلا این شعر زیبا روشنیدم فکر کنم چند سال پیش در کلاس آموزشی بود خیلی لذت بردم هر جا که هستین شاد وخرم باشید

[پاسخ]

داریوش در گفته :

درود بر حجت گل معلم تروکم خیلی نازارین 82 دانش اموزت بیمه

[پاسخ]

حسن گلمرادی در گفته :

سلام بر آشنای قدیمی، شاعر واقعی حجت علیپور. من به خاطر دوری زیاد از دیار از شاعر خوب شهرمان خبرهای زیادی نداشتم تا اینکه اتفاقی شعرهای نوشته شده در بالا را خواندم. برایم خیلی جالب بود هر چند که خیلی اهل شعر نیستم ولی آقای علیپور را به خاطر توانایی بیان احساسات ناب باید ارج نهاد . از ایشان خاطرات خیلی قدیمی دارم زمانی که در دبیرستان درس می خواند البته آن زمان هنوز به سمت ادبیات و شاعری سوق پیدا نکرده بود اما طبع و منش شاعرانه داشت. امید وارم ایشان با سرودن شعرهای فارسی در کنار لکی و لری دیگر هموطنان را بهره مند سازد. آرزوی موفقیت برای ایشان دارم.

[پاسخ]

سیروس در گفته :

واما هرچی هست از هنری بر از شوق است

[پاسخ]

سیروس در گفته :

واما هرچه هست از هنری بر از شوق است

[پاسخ]

مرتضی آزادبخت در گفته :

دست مریزاد استاد هنرمند .

[پاسخ]

رسول قبادى از ملبورن در گفته :

سپاس از شما استاد عزيزم هميشه به خود ميبالم كه شاگردت بودم سلامتى خود و خانواده ات از خداى منان آرزومندم .

[پاسخ]

معصومی در گفته :

لبت گل قلمت بادوام باداستادعزیز

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

حسینی ،استاد خیلی خوب بود مثل خودتان

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

حسینی ،استاد خیلی جذاب بود مثل خودتان

[پاسخ]

سلطان علی قادری در گفته :

سلام برادر پریشان حال و شاعرم! همه از شعرتان چون بلبلان شوریده به چه چه افتادند، اما از کلاغی مثل بنده غیر از قار قار و انتقاد چیزی در نمی آید! اگر شعری، سخنی، قلمی، قدمی، نگاهی، احساسی، تکانی، نفسی … برای غیر خدا باشد غفلت است و گمراهی. اگر در زر ورق اوزان شعری پیچانده شود و رقص کنان نوشته شود بدتر. شاید به یاد اشعار مولوی بیافتیم اما داستان دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه می شود که این کجا و آن کجا. مثنوی معنوی تمامش معنویات است تمامش ترجمان آیات قرآن و سخن حکیمان و روایت راویان صادق و مصد ق است. اوج معنویت در اشعار او باعث می شود لقای تعابیرش را به عطای عرفان واقعی اش بپذیریم. همچون شهریار مسیر اشعارت را به سمت مضامین اسلامی و انسانی و عرفانی بچرخانید و بچرخانید (این رقص بهتر است). رقص میانه این میدانم از شما آرزو ست! … إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا(اسراء : 36). خداوندا !
هر که نه گویای تو خاموش به هر که نه یاد تو فراموش به . به امید دیدار . یا علی

[پاسخ]

آ. عزیزی پاسخ در تاريخ سه‌شنبه 2 فوریه , 2016 1:17 ب.ظ:

با عرض سلام و ادب و با نهایت احترام باید بگویم که شعر جوشش یک لحظه ی آنی و عاطفی و احساسی است نمیشود از قبل یک قالب برای آن در نظر گرفت منظورم قالب شعری نیست بلکه همان چیزی که مد نظر حضرتعالی است اگر بر فرض هم بشود قالب ریزی کرد همون چیزی که شما خواستین شعر به درد بخوری از اب در نمیاد و مث دوران شاه طهماسب نمیشه که فقط در مدح و منقبت گفته شود

[پاسخ]

اسدالله اسفندیاری در گفته :

سلام ودرود بر استاد اخلاق وادب دست مریزاد – استاد عزیزم به یاد قطعه شعری افتادم درسال 73 در دبیرستان شبانه روزی کونانی که با خط زیبا ودلنشینت درصفحه آخردفترم نوشتی که با این مصراع شروع می شد من بیقرارم امشب من بیقرارم امشب شب تاسحر نخوابم درفکریارم امشب -اگراشتباه نگفته باشم باز درود بر استاد همیشه خوش ذوق

[پاسخ]

امین ابراهیمی در گفته :

گاهی کلمات هم برای ترجمان شادمانی از هنری ناب,به سکوت می نشینند.
درودها خاطره ساز غزلهای سالهای بی خاطره..

[پاسخ]

کامبیز نجات پور در گفته :

هر جالی این خاک پاک که باشم وقتی شعر شما را می خوانم یاد روزگاری می اقتم که در محضر استاد فرزانه زنده یاد کیومرث قبادی بودم بسیار عالی بود

[پاسخ]

کامبیز نجات پور در گفته :

بسیار عالی

[پاسخ]

علی پوری پاسخ در تاريخ دوشنبه 21 نوامبر , 2016 9:13 ب.ظ:

ممنون جناب نجات پور

[پاسخ]

عزیز حسن پور در گفته :

درود بر استاد عزیز و خوش ذوق و قریحه بنده و آقای سلیمان عالی پور از شعر زیبایت لذت بردیم و به ذوق سرشار احسنت گفتیم. هر کجا هستی شاد و تندرست باشی.

[پاسخ]

مهران گراوند در گفته :

استاد عزیز بدون تعارف و اغراق مایه فخر و مباهات ما وتمام زاگرس نشینان هستی.پایار باشی.چهارمین دوره کوهدشتی های مقیم تهران یکی از شاهکارات بود.بلفا ودیارسرت بو.

[پاسخ]

طرهان یوسفی فر در گفته :

سلام خدمت استاد عزیزم واقعا به نظربنده شما شاعر انارهستی کمترشاعری با این اشعارسلیس ودلنشین شعر گفته اند.انار سیاو و گونات نماو.افتخار طرهانی و زاگرس.سرا پا گیان مه نذرت بو.

[پاسخ]

آرش آدینه وند در گفته :

حجت جان ای افتخار طرهان مگر میشود با اشعار زیبا و دلنشینت بدون زمزمه نشست؟ درود بر تو ای دوست دوران جوانی

[پاسخ]

عباس نورمحمدی در گفته :

اشعار حجت مُرده ها رو هم به وجد می آورد چه رسد به زندگان

[پاسخ]

مختارسوری در گفته :

سلام استاد
زخمی یه ایل زخمی دس ناکسه….بی هنایه ،بی هنا و هنارسه…پس بخون سیش ، سی ای افتایه ده پا…سی ای خسته ،اشگسه ،منه ده را
سپاس بخاطر زیبایی شعر زیبایتان

[پاسخ]

فلاح در گفته :

با عرض سلام وادب خدمت همه فرهیختگان دیارم .
سال ۹۴مرا به دبیرستان دخترانه سوری لکی فرستادند بجای آقای حجت علیپور مدیر دبیرستان مرا به کلاس درس راهنمایی کرد کلاسی با ۱۰ ۱۵نفر دانش آموز سال سوم دیدم هرکدام زیر لب اعتراضی می کردند این از کجا اومده چرا درس های ما را به آقای علیپور ندادند و مدام اعتراض بیشتر می شد واز زیر لب گویی به فریاد و اعتراض کشیده شد بعضی هم تهدید به ترک تحصیل می کردند تقریبا کلاس داشت از کنترل خارج می شد چاره ای اندیشیدم و گفتم من هم با رفتن آقای علیپور مخالف بودم باید همه با هم تلاش کنیم تا ایشان برگردد شروع کردم به حضور وغیاب با چاشنی طنز شاید اندکی از یخ کلاس آب شود و تبسمی دیده شود همه اخم کرده و با اعتزاض حاضری می گفتند که مشخص شود ناراحتند ومن هم گاه گاهی یک جمله مطایبه آمیز می گفتم اما انگار نه انگار که داغ رافتن حجت علیپور بد جور روی به ها اثر کرده بود زیرا شاعری به کمال از دست داده بودند زنگ زده شد و از کلاس بیرون رفتیم بچه ها با مدیر صحبت می کردند که ما فقط آقای علیپور را می خواهیم ومدیر هم برای آرام کردم آنها مدام از سطح سواد و توانایی هایی حقیر حرف می زد و گفت که ایشان معاون دبیرستان قرعلیوند شده است وهمین برای من گزکی شد که به بچه بگویم ایشات ارتقا یافته است زنگ دوم از افتخارات ادبی ایشان حرف زدم و اینکه حجت از دوستان صمیمی بنده است و از من خواهش کرده که بیایم و بجای ایشان تدریس کنم چون معاون مدرسه شده واز نظر مالی خیلی به سود ایشان است که معاون باشد تا معلم.
تقریبا بچه ها آرام شدند یک شعر عارفانه عاشقانه احساسی از جناب فاضل خواندم و دیدم بچه ها بعضی از بیت ها را یادداشت می کنند و خواهان دوباره خواندن شعر شدند غزلی دیگر گفتم و چند داستان کوتاه تقریبا از درون وخواسته های بچه ها با خبر شدم واینکه جناب علیپور بیشتر از فوتبال برای بچه ها گفته بود من هم همان رویه را ادامه دادم .روزهای بعد هم مدام از اشعار شاعران بنام و آقای علیپور سر کلاس می خواندم و بچه ها را با کلاس هراه ساختم بعضی از نکات کنکوری را برای بچه ها می گفتم و آنها را به آینده امید وار میکردم خلاصه بچه ها با خاطره شیرین معلمی به نام حجت اله علیپور درس می خواندند و این معلم چنان در درون بچه ها رسوخ کرده بود که جانشینی ایشان را قبول نمی کردند وبنده هم راه وروش ایشان را در پیش گرفتم تا بچه ها با کلاس همراه شوند .یکی از بچه ها که بیشتر از همه معترض آمدن من بود روز معلم یک کاغذ به من داد و در آن با خطی یبا نوشته بود استاد علیپور را مراد خود قرار داده ام و از اینکه این مدت سر کلاس اعتراض کردم مرا ببخش چون شما هم برای ما مثل علیپور هستید و خواهید بود .این بهترین هدیه کلاس بود که به من دادند زیرا توانسته یودم جای خالی استاد علیپور را پرکنم .بعد ها فهمیدم که به جای استادی بزرگ سر کلاس رفته بودم

[پاسخ]

حجت علی پور در گفته :

درود و سلام بر آقای فلاح رستگاری به نام. هرچه بوده تأثیر ادبیات و ابیات بزرگان این سرزمین زخمی اما سرشار از ترانگی و روانگی بوده و من هم واسطه ای ناقابل. واما عزیز تو بزرگی و در آیینه ی کوچک ننمایی من آیینه ی شکسته و کوچکم. سرافرازم کردی زبان قادر به تقدیر نیست. تاباد چنین بادا کلاس ها

[پاسخ]

مهران نقدی از دیار زیرتنگ سیاب خواهرزاده خودت در گفته :

واقعا مایه سربلندی شهرست
ان کوهدشت وبخش طرهان و هرچه لک ز
بون هستی

[پاسخ]

مسعود آزادبخت در گفته :

سلام و احترام حضور استادگرامی
من اخوی محمدرضا آزادبخت هستم .از طریق ایشون با شما و اشعارتون اشنا شدم
فی الواقع اشعارتون زیبا و دلنشین هستند.با تشکر فراوان

[پاسخ]

بیان دیدگاه !

نام :