آقای استاندار !
کیانوش رستمی: از قیاسش خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق را (مولوی) «رسانهها باید کار مدیر را پیگیری کنند و بر آن نظارت داشته باشند اما عزل و نصبها به آنان مربوط نمیشود. به خبرنگار چهربطی دارد که چهکسی مدیر میشود و چهکسی معاون! شما بهکار خودتان برسید! مگر ما […]
کیانوش رستمی:
از قیاسش خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق را (مولوی)
«رسانهها باید کار مدیر را پیگیری کنند و بر آن نظارت داشته باشند اما عزل و نصبها به آنان مربوط نمیشود. به خبرنگار چهربطی دارد که چهکسی مدیر میشود و چهکسی معاون! شما بهکار خودتان برسید! مگر ما از شما میپرسیم که چهکسی خبرنگار شما میشود!»
این بخشی از سخنان دکتر موسی خادمی، استاندار لرستان، در دیدار نوروزی با مدیران رسانههای محلی است. هرچند در همان دیدار در جملهای کوتاه پاسخ ایشان را دادم اما لازم دانستم برای اهمیت و نقش انکارناپذیر رسانهها در عصر کنونی نکاتی را محض اطلاع استاندار محترم یادآوری کنم.
آقای استاندار! قانون به رسانهها اجازه داده است تا از منافع جامعه دفاع کنند. رسانهها نمایندهی واقعی افکار عمومی هستند. نمیدانم بر چه اساسی این سخنان را بر زبان آوردید!؟ آیا رسانهها میتوانند در برابر انتصاب یک مدیرِ ناتوانِ بیسوادِ فشل و … که به سفارش سیاسیون ورشکسته و فرصتطلب منصوب شدهاست، سکوت اختیار کنند؟ نه هیچگاه در چنین مواقعی سکوت جایز نیست و خیانت به منافع عمومی جامعه است؛ زیرا هم مدیر رسانه و هم خبرنگار رسالت اصلی خود را زیر سوال بردهاند.
استاندار محترم لرستان! مخاطب با روزنامهنگار / خبرنگار، قراردادی نانوشته دارد؛ مضمون این قرارداد فرضی این است که مخاطب/ افکار عمومی به روزنامهنگار یا رسانه اعتماد دارد و در جامعهای که متعلق به همه است مردم به رسانهها ماموریت میدهند تا از جانب آنها به جستوجو بپردازند و با صداقت، امانت، سرعت و دقت پدیدهها را برای افکارعمومی روشن سازند. بدین روی و براساس چنین قراردادی روزنامهنگار از سوی مخاطب سمت نمایندگی دارد تا از جانب او، از نگاه او و به نمایندگی او در جامعه روی عملکرد مسئولان نظارت کند و برنامهی کاری آنها را با دقت بررسی و تحت کنترل داشته باشد. آیا عنوان پرطمطراق « رکن چهارم دموکراسی» بیجهت و بیپایه به مطبوعات داده شده است؟
آقای استاندار! یکی از مهمترین کارکردهای رسانههای جمعی کارکرد نظارتی است، کارکرد نظارتی یعنی این که رسانه حق دارد و میتواند نسبت به عزل و نصبها نیز واکنش نشان دهد و از آنچه به صلاح منافع عمومی جامعه است حمایت کند و از آنچه نیست جلوگیری، البته با دریغ و درد برخی از رسانههای ما در دام بدهبستانهای روزگار کنونی گرفتار شده، مردم و منافع آنان را در اولویت کاری خود ندارند که حساب این رسانهها از رسانههای واقعی و حرفهای جداست.
از دیگر کارکردهای رسانه، کارکرد آگاهسازی است. اصل به وجود آمدن رسانه برای آگاه کردن جامعه است. هر جامعهای که رسانهای قدرتمند داشته باشد آن جامعه بیدارتر و آگاهتر است. آنان به جد پیگیر مطالبات به حق خود هستند و در برابر کوتاهی مدیران ناتوان و ضد توسعه ساکت نمیمانند. رسانهی جریانساز، مردم را هوشیار و منتقد بار میآورد و اینگونه است که در چنین محیطی خواب بر چشمان مدیران نمیآید زیرا جامعه بیدار است و در برابر ناملایمات و کژیها مُهر سکوت بر لب ندارد.
جناب دکتر! امروز نه تنها رسانهها این حق را دارند که نسبت به سرنوشت جامعهی خویش بیتفاوت نباشند بلکه تک تک آحاد جامعه به واسطهی رسانههای اجتماعی هرکدام به یک«شهروند خبرنگار» تبدیل شده، حق نظارت و پیگیری حقوق شهروندی خود را دارند. آنان حق دارند تا مدیران و مسئولانی با برنامه و با دانش داشته باشند. رسانهها باید سوءمدیریتها را فریاد بزنند، حق دارند بگویند چرا با این همه نعمت خدادادی و طبیعی همچنان محرومیم! آیا بیشینهی محرومیت استانی چون لرستان به سوء مدیریتها برنمیگردد؟
این قیاس حضرتعالی، قیاسی معالفارق بود. شما نمیتوانید بگویید چه کسی خبرنگار ما شود؛ اما نظارت بر عملکرد مدیران حق مسلم و قانونی رسانههاست.
البته منظور بنده از رسانه، رسانههای تاثیرگذار و جریانساز است -نه پیامرسانهای صِرف و آگهینامهها-. رسانههایی که میتوانند نقش بسیار مهمی در توسعهی محل انتشار خود داشته باشند. زیرا رسانههای ضعیف نه میتوانند در خدمت توسعه باشند، نه به منافع عمومی خدمت کنند و نه گرهی از کار دولت و ملت بگشایند.
بنده با این بخش از سخنان شما کاملاً موافق هستم که مدیران رسانهها و خبرنگاران باید دانش رسانهای خود را بالا ببرند زیرا کسی که میخواهد مردم را آگاه کند باید خود بسیار آگاه باشد.
جناب استاندار! مدیران تحت امرتان باید به اشکال گوناگون توجیه شوند که بر مطبوعات محلی سخت نگیرند، با آنها وارد زد و بند و بدهبستان یا اعمال فشار نشوند. آنها نباید انتظار داشته باشند مطبوعات محلی به ابزار تبلیغاتیشان تبدیل شود. به هر روی این موضوع یعنی توجه به رسانههای محلی در درازمدت میتواند به تقویت بنیادهای توسعهای جامعه، اصلاح روند امور در دولت و منزلتیابی مطبوعات محلی کمک کند.
در پایان امیدواریم همه با همگرایی و همافزایی در راستای توسعهی استان لرستان گامهای مثبتی برداریم. ایدون باد!
جناب استانداری که خواهان نظارت وانتقاد وپیشنهاد رسانه ها و مردم اید صدها پیام وحتی بیشتر از وبیشتر این در همین سایتهای رسانه ای و خبری خواهان و خواستار بر کناری وعزل صفی خانی معروف دو شغله ( بیمه دی استان) در سازمان بی در وپیکر صنعت ،معدن که جولانگاه نمایندگان مخالف دولت برای عزل ونصبها شده است
[پاسخ]