کد خبر : 36019
تاریخ انتشار : 19 فوریه 2022 - 10:49
نسخه چاپی نسخه چاپی
تعداد بازدید 4,567 بازدید

غزل

دو غزل از حجت الاسلام حسین رشیدیان، امام جمعه تیران ________________ ای دل در این سراچه ی ویران چه می کنی؟در خاک غم گرفته ی تیران چه می کنی ؟ ای بی وفا دل خلوت نشین مندر های و هوی معرکه گیران چه می کنی؟ تو اهل کوهدشتی و دلداده ی بلوطمابین بوته های بیابان […]

دو غزل از حجت الاسلام حسین رشیدیان، امام جمعه تیران

________________

ای دل در این سراچه ی ویران چه می کنی؟
در خاک غم گرفته ی تیران چه می کنی ؟

ای بی وفا دل خلوت نشین من
در های و هوی معرکه گیران چه می کنی؟

تو اهل کوهدشتی و دلداده ی بلوط
مابین بوته های بیابان چه می کنی؟

ای دست مهربان پر از غنچه ی بهار
با پنجه های سرد زمستان چه می کنی؟

با این دل ظریف پر احساس شیشه ای
در شهر دربهای سنگی ایران چه می کنی؟

ای همنشین شیرز و دریاچه ی گهر
اینجا کنار سد خمیران چه می کنی؟

با این زمین تشنه و این زنده رود خشک
دور از دیار گریه ی باران چه می کنی؟

ای آخرین پسر خان سفره دار
با سفره ی تهی ز نمکدان چه میکنی؟

مسکین تو که همیشه بدهکار مردمی
با پویش مطالبه جویان چه می کنی؟

*مصراع اول استقبالی از 《ای دل در این سراچه ی فانی چه می کنی؟!》 از اسداله امیرپور

**************

روزی که گل به صورت انسان مچاله شد
تقدیر ما به خطه ی تیران حواله شد

دیروز با هزار وصله ی ناجور آمدم
امروز نماز جمعه ی من پنج ساله شد

شیخ محل که بر همگان فخر می فروخت
در جهل ماند و کاسه ی مغزش زباله شد

باده فروش بر سر بازار توبه کرد
هر چه خم شراب داشت استحاله شد

شکر خدا که نقشه ی تزویر ناکسان
وارونه تر ز صورت خونین لاله شد

مسکین برای تو یک بیت روضه گفت
یک بیت در بهشت به نامش قباله شد

دیدگاه ها

جمالی در گفته :

خدا نگهدارت حاج رشیدی بزرگ

[پاسخ]

رشیدیان در گفته :

سلام قربان شما آقای جمالی خدا حفظتون کنه

[پاسخ]

رشیدیان در گفته :

سلام قربان شما آقای جمالی خدا حفظتون کنه
متشکرم

[پاسخ]

امیر حیات بینی در گفته :

چرا نه در پِیِ عزمِ دیارِ خود باشم

چرا نه خاکِ سرِ کویِ یارِ خود باشم

غمِ غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم

به شهرِ خود رَوَم و شهریارِ خود باشم

[پاسخ]

ناشناس در گفته :

کاربر
گنجور » حافظ » غزلیات »غزل شمارهٔ ۳۳۶
https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh336

[پاسخ]

صحبتی ۱۴۰۱/۱۰/۲۴ در گفته :

بیا جانا که کوه و دشت و بلوط سر سپار توست
بیا یارا که باران و رود و آبشار غمگسار توست
دراین طرهان جامانده ازخوبان و یاران بی غش
به کج خلقی امامیست ، لیکن امامت بر یاران توست.

[پاسخ]

صحبتی ۱۴۰۱/۱۰/۲۴ در گفته :

حاج آقای بزرگوار جای شما در دلهای اهل زاگرس است

[پاسخ]

مراد امیدی میرزائی در گفته :

سلام ودرود خدا بر عارف پروبال کشیده، وادی حق وحقیقت

[پاسخ]

بیان دیدگاه !

نام :