اصلاحات علیه اصلاحات!
گروه سیاسی/ یادداشت روز: گاهی میبینیم یک نیروی اصلاحطلب میرود و یک نیروی اصلاحطلب دیگر در حوزه مدیریتی به جای وی میآید. دولت هم دولت اعتدال است و البته عمده بدنه اجتماعی حامی این دولت را اصلاحطلبان تشکیل میدهند. اتنصابات در این دولت اهمیت بسیار زیادی دارد؛ زیرا دولت دکتر روحانی «لب مرزی» رأی […]
گروه سیاسی/ یادداشت روز: گاهی میبینیم یک نیروی اصلاحطلب میرود و یک نیروی اصلاحطلب دیگر در حوزه مدیریتی به جای وی میآید. دولت هم دولت اعتدال است و البته عمده بدنه اجتماعی حامی این دولت را اصلاحطلبان تشکیل میدهند. اتنصابات در این دولت اهمیت بسیار زیادی دارد؛ زیرا دولت دکتر روحانی «لب مرزی» رأی آورده است. رأی دکتر روحانی اندکی بالای پنجاه درصد بود. این است که نیروهای حامی دولت باید خیلی هوشیار باشند؛ زیرا کوچکترین اشتباه باعث شکست حامیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات آیندهی ریاستجمهوری میشود.
در شرایط فعلی البته برای دولت هم مهم است که با مجلس تعامل داشته باشد؛ مجلسی که اکثریت آن بهدست اصولگرایان است. این است که دولت دکتر روحانی باید در انتصابات به شاخص کارآمدی، خیلی توجه کند.
گروههای سیاسی حامی اعتدال و اصلاحات هم اگر لابیگری میکنند برای انتصاب یک مدیر حتماً باید لابیگری در جهت کارآمدی باشد؛ اگر مدیر حامی تدبیروامید باشد اما کارآمد نباشد باعث میشود که مشروعیت دولت تدبیروامید به شدت کاهش مییابد. مردم در مورد مسئلهی کارآمدی حساسیت بالایی دارند. بنابراین افکار عمومی نه اصلاحطلب ضعیف میخواهد و نه اصولگرای ضعیف؛ بلکه دنبال اصلاحطلب کارامد یا اصولگرای کارآمد است تا بتواند گرهی از مشکلات مردم را باز کند.
این است که گاهی میبینیم فرایند اصلاحات علیه اصلاحات کلید میخورد؛ یعنی مخالفان یک نیرو یا یک مدیر اصلاحطلب را همان نیروهای اصلاحطلب تشکیل میدهند! چرا؟ چونکه بخشی از اصلاحات احساس میکند صرف اصلاحطلب بودن یک نیرو یا یک مدیر کافی است؛ بلکه باید مدیر منصوبی دولت تدبیر عنصر کارآمدی داشته باشد.
استاندار هم به این موضوع مهم باید توجه کافی نماید؛ مدیری که قرار است منصوب شود بایستی هم سیاستهای دولت تدبیروامید را قلباً قبول داشته باشد و هم کارآمد باشد.
یکی بدون دیگری باعث لنگماندن امورات میشود؛ هر دو باید همراه هم باشند و هر دو لازم و ملزم یکدیگرند. هم همفکر بودن با تیم دولت مهم است و هم داشتن روزمه مدیریتی موفق و بهرهمندی از توانایی مدیریتی و شخصیتی بالا اهمیت دارد.
در حوزه کارآمدی، یک مدیر باید سه مهارت داشته باشد: مهارت فنی و تسلط بر امور سازمانی تحت مدیریت خویش/ دوم مهارت ارتباطی درون و برون سازمانی و سوم مهارت انسانی که شامل سلامت اخلاقی و رفتاری و روانی مدیر میشود.
اگر بخواهیم به اصلاحات علیه اصلاحات مبتلا نشویم این مهم است که نیروی کارآمد به مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری معرفی شود. اگر مدیر کارآمد باشد چه اصلاحطلب میانهرو باشد و چه اصولگرای میانهروـ با توجه به گفتمان حاکم بر دولت تدبیر که گفتمان اعتدال استـ بهطور حتم همه از «چنین مدیر یا نیرویی» حمایت میکنند.
افرین دوست عزیز اما کو تدبیر مناسب؟
[پاسخ]