تبعیض و نارساییها در نظام آموزشی کشور
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی: فرا رسیدن ماه مهر یادآور آغاز سال تحصیلی است. سال تحصیلی، هم سرشار از شور و شوق است و هم، دلهره برای دانشآموزان، دانشجویان و سرپرست خانوادهها. دلهرهها، هم مادی است و هم معنوی. مادی از این نظر که تناسبی معقول بین هزینه تحصیل و درآمد بخش عمدهای از خانوارها وجود […]
حاجیعلی شرفی/ فعال مدنی:
فرا رسیدن ماه مهر یادآور آغاز سال تحصیلی است. سال تحصیلی، هم سرشار از شور و شوق است و هم، دلهره برای دانشآموزان، دانشجویان و سرپرست خانوادهها.
دلهرهها، هم مادی است و هم معنوی. مادی از این نظر که تناسبی معقول بین هزینه تحصیل و درآمد بخش عمدهای از خانوارها وجود نداشته و فرجام اینگونه هزینهها چندان مشخص نیست.
دلهره دیگر به لحاظ فضاهای آموزشی از نظر رشته تحصیلی و محتوای کتب درسی که معمولاً بیربط با شغل آینده و حتی آموزش مهارتهای لازم برای رعایت و احترام به حقوق شهروندی، محیط زیست، روحیه کار جمعی، داشتن جسارت و آگاهی در برخورد با مشکلات، عدم انگیزه و دانش لازم از سوی بخشی از کارکنان و مدرسان نظام آموزشی، بیرغبتی در بین بخشی از دانشآموزان و دانشجویان در فراگیری علم یا رویآوردن به مطالعه، رفتن بخشی از دانشآموزان به مراکز آموزشی صرفاً برای وقتگذرانی و اخذ مدرک بدون پشتوانه علمی و شغلی در آینده، پایین بودن حقوق و دستمزد شاغلان در عرصهی نظام آموزشی و عدم پرداخت به موقع برخی مطالباتشان، نبود یا ناکارآمدی تشکلهای صنفی در مدارس و دانشگاهها، عدم بودجه و تخصیص کافی سرانهی دانشآموزی و دانشجویی،کمبود تجهیزات لازم و به روز شده در مراکز آموزشی و …
از دیگر مشکلات منجر به تبعیض، تنوع مدارس در نظام آموزش و پرورش است که به بیش از 20 نوع مدرسه میرسد.
این تنوع مدارس نشان از سردرگمی سیستم حاکم بر شیوهی آموزش و پرورش کشورمان دارد و یکی از عوامل مهم تبعیض در نظام آموزشی است.
پولیشدن نظام آموزشی در آموزش عالی و آموزش و پرورش باعث شده تا نابرابری در فرصتهای تحصیلی حاکم شود؛ فرصتهایی که حق مسلم همهی فرزندان این مرز و بوم است.
تقویت این نابرابریها موجب دستیابی نابرابر به مشاغل خواهد شد. نتیجه این روش تبعیضآمیز در نظام اجنماعی مشهود بوده که بخش عمدهای از ناهنجاریها و ناکارآمدی فضای کنونی را به همراه دارد.
نظام آموزشی قبل از انقلاب از دو نوع مدرسه تشکیل میشد: یکی دولتی و دیگری ملی یا خصوصی که بخش اندکی از نظام آموزشی را شامل میشد.
نظام آموزشی کشور ما از بعد انقلاب متأسفانه علاوه بر تقسیمبندی جایگاه درآمدی مردم موجب تقسیمبندی جایگاه منزلتی افراد جامعه به لحاظ شیوهی تحصیلی، شده است.
تقسیمبندی مدارس به نامهای ایثارگران، تیزهوشان، شاهد، مدارس وابسته به دستگاهها، هیئت امنایی، عشایری، شبانهروزی،نمونه مردمی، نمونه دولتی، ورزش، خارج از کشور، بزرگسالان، قرآنی، غیردولتی،دولتی،آموزش از راه دور، مدارس هوشمند و… نشان از بیبرنامگی و کماهمیتی به زیرساختهای نظام آموزشی «دانشبنیاد» و عاری از هرگونه تبعیض است.
بنا به آمار مرکز پژوهش مجلس، حدود چهار میلیون دانشآموز در این مدارس ویزه با پرداخت پول بیشتر، تحصیل مینمایند.
این رویه یعنی تبعیض و بیعدالتی آشکار در حق فرزندانی که خانوادهشان ناتوان از پرداخت پول بیشتری برای آموزش در امر تعلیم و تربیت هستند.
نتیجه این عملکرد بزرگترین آسیب را به انسجام ملی و اجتماعی وارد خواهد کرد. فرار مغزها نمود دیگری از تبعیض در نظام آموزشی و ضعیف شدن عدالت اجتماعی است.
بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، تعداد قابل توجهی از دانشآموزان مدارس تیزهوشان جذب دانشگاههای اروپا و آمریکا شدهاند؛ به عنوان نمونه در سال 1382 از مجموع 290 نفر از تیمهای اعزامی به مسابقات جهانی، تعداد 114 نفر در همان سال از سوی دانشگاههای معتبر جهانی پذیرفته شده و تعداد بسیاری دیگر از آنان، پس از فارغالتحصیلشدن در مقطع کارشناسی، برای ادامه تحصیل از کشور خارج شدهاند.
از دیگر عللهای بروز تبعیض، وجود مراکز مختلف تصمیمسازی و تصمیمگیری در نظام آموزشی است که خود در آشفتگی، نقش بالایی دارد؛ از جمله شورای عالی آموزش و پرورش، مجوزهای مجلس، شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فناوری و اطلاعات، وزارت آموزش و پرورش، وزیر آموزش و پرورش و …
در پایان، لازم به یاد آوری است که براساس اصولی از قانون اساسی کشورمان، فراهمنمودن زمینهی تحصیل رایگان تا پایان دوره متوسطه در مدارس و همچنین آموزس عالی تا سرحد نیاز کشور، باید اجرایی شود و از ناهماهنگی تصمیمات و تعدد بیمورد و تبعیضآمیز مراکز آموزشی، جلوگیری و راهکاری اندیشیده شود.
منبع: هفتهنامهی سیمره