قطبی کردن فضای بین دو نماینده به صلاح «توسعه» نیست!
شهرام شرفی: دکتر محمد بیرانوندی نمایندهی خرمآباد و چگنی در مجلس است؛ محمدرضا ملکشاهیراد نیز نمایندهی خرمآباد و چگنی در پارلمان است. بیرانوندی هویت سیاسی شناسنامهای اصلاحطلبی دارد. ملکشاهیراد نیز هویت سیاسی شناسنامهای اصولگرایی دارد. بیرانوندی عضو حزب نداست و ملکشاهیراد نیز عضو جمعیت مؤتلفهی اسلامی. این یک نقطهی مثبت است در فرهنگ سیاسی رأیدهندگان […]
شهرام شرفی:
دکتر محمد بیرانوندی نمایندهی خرمآباد و چگنی در مجلس است؛ محمدرضا ملکشاهیراد نیز نمایندهی خرمآباد و چگنی در پارلمان است.
بیرانوندی هویت سیاسی شناسنامهای اصلاحطلبی دارد.
ملکشاهیراد نیز هویت سیاسی شناسنامهای اصولگرایی دارد.
بیرانوندی عضو حزب نداست و ملکشاهیراد نیز عضو جمعیت مؤتلفهی اسلامی.
این یک نقطهی مثبت است در فرهنگ سیاسی رأیدهندگان خرمآباد و چگنی، که به شناسنامهدارهای سیاسی رأی دادند.
هرچند برخی منتقدان نگاهشان این است که احزاب در استان لرستان از نوع کادر هستند و فراگیر نیستند ولی همینکه دو نمایندهی مرکز استان، هویت سیاسی شفاف و روشن و شناسنامهای دارند خود فارغ از اینکه گرایش سیاسی هر کدام چیست؛ یک گرانیگاه مثبت در فعالیت سیاسی حزبی و شناسنامهدار و یک رفتار مثبت در حوزهی فرهنگ سیاسی تلقی میشود.
گاهگاهی دیده میشود این میل وجود دارد که فضای بین دو نمایندهی فعلی، قطبی شود؛
قطبی شدن به این معنی است که دو نماینده رو در روی همدیگر قرار بگیرند و در همهی زمینهها، تضادهای آشتیناپذیر (آنتاگونیسم) با هم داشته باشند.
بارها هر دو نماینده گفتهاند در مسائل توسعهای و زیرساختی استان، اشتراک دیدگاه و اجماع نظر دارند؛
همین خود میتواند یک موقعیت مثبت برای پیگیری مطالبات توسعهای و اقتصادی مردم استان در تهران فراهم کند.
اما در مورد عزل و نصبها نیز بارها گفتهاند اختلاف دیدگاه دارند؛
به زعم ما اصلاً وظیفهی اصلی یک نماینده دخالت در عزل و نصبها نیست و بایستی یک نماینده عمدهی انرژی خویش را روی تهیه طرحها یا چکشکاری لوایح آمده به مجلس و کمیسیونها بگذارد تا از راه قانونگذاری درست، منافع استانی محروم همچون لرستان تأمین شود.
همچنین بر کار وزیر نظارت کند تا قوانین به دقت اجرا شوند و از وزیر نیز پیوسته بخواهد در توزیع اعتبارات و امکانات و اتخاذ تصمیمات، به اصل «عدالت اجتماعی و اقتصادی» توجه کند.
مهم این است که دو نماینده ضمن آنکه هویت سیاسی شناسنامهای خویش را حفظ میکنند همیشه به وضعیت مذاکره و چانهزنی برای منافع توسعهای استان در روابط با همدیگر توجه کنند.
در واقع، رابطهی سیاسی اینچنینی، از نگاه علم سیاست، یک رابطهی سیاه و سفیدی بین دو طرف نیست که یک طرف را مطلقاً سفید و طرف دیگر را مطلقاً سیاه بدانیم؛
بلکه رابطهای است که شامل سه وضعیت میشود:
وضعیت اول:
دو نماینده در برخی موضوعات و مسائل از جمله عزل و نصبها، دیدگاه متفاوت یا متضاد دارند؛
وضعیت دوم:
دو نماینده بر سر مسائل توسعهای استان، دیدگاه مشترک و اجماع نظر دارند؛
وضعیت سوم:
احتمال دارد دو نماینده بر سر مسائل دیگری، «دیدگاه موازی» با هم داشته باشند؛
به زعم ما قطبیکردن فضا به این معنی است که صرفاً وضعیت اول را پررنگ کنیم و تلاش کنیم سایر وضعیتهای گفته شده کمرنگ شود و در نتیجه دو نماینده در تقابل با هم قرار گیرند که این نوع وضعیت قطبی را به صلاح توسعهی استان نمیدانیم و هماره باید هوشیار باشیم به آن سو کشیده نشویم.
اما نمایندگان و مشاوران آنها نیز میتوانند بر روی دو وضعیت دوم و سوم هم حساب کنند و برای آن وضعیتها نیز برنامهی عملیاتی داشته باشند تا هیچگاه فضای بین دو نماینده «قطبی» نشود.
به عبارت سادهتر، وقتی نمایندهای در زمینهای با نمایندهی دیگر، تضاد دیدگاه دارد میتواند در زمینهای که اشتراک دیدگاه دارد با دیگر نماینده و در جهت رفع محرومیت، تعامل داشته باشد تا منافع توسعهای استان تأمین شود.
وضعیت غیرقطبی، وضعیتی است که همزمان، «تعامل» و «تفاوت» را پیش میبَرد و این خود، نیازمند یک مهارت در مدیریت رفتار سیاسی است و هواداران (سمپاتها) هر دو نماینده نیز بایستی به این مهم توجه کنند.
ناگفته پیداست قطبیکردن فضای بین دو نماینده، یک «قربانی بزرگ» دارد:
«توسعهی اقتصادی حوزهی انتخابیه».
نمايندگان با راي افراد به مجلس راه پيدا ميكنند بنابراين هر دو به اين فكر هستن افراد اطرافشون رو به خواسته هاشون برسانند ، اين نحوه عملكرد هيچ ارتباطي به ديدگاه سياسي نماينده نداره ،
در مطلبي فرموديد كه نبايد نماينده در عزل و نصب ها دخالت بكنه و بايد به عملكرد وزير نظارت بكنه !!!!! جناب شرفي آيا به نظر شما يك وزير تمام كارهاي مربوط به وزارت خانه تحت امرش رو خودش انجام ميدهد ؟؟!!!!
بدون نظارت بر كار مديران كل و مديران جزء چطور ميتوان عملكرد وزير را نظارت كرد ؟؟؟!!
[پاسخ]