مدیر و تدبیر
شهرام شرفی: ارتباط بین مدیریت و تدبیر چیست؟ برخی مهمترین ویژگیهای «حُسن تدبیر» در حکمرانی (مدیریت)، با نگاه کردن به مفهوم تدبیر در «اندیشههای سیاسی اسلام و ایران»، عبارتند از: الف) تدبیر واژهای است که به یک عنصر مهم اشاره میکند: ارزیابی پیامدهای متعدد منفی و مثبت یک تصمیم قبل از اجرا و اندیشیدن دربارهی […]
شهرام شرفی:
ارتباط بین مدیریت و تدبیر چیست؟ برخی مهمترین ویژگیهای «حُسن تدبیر» در حکمرانی (مدیریت)، با نگاه کردن به مفهوم تدبیر در «اندیشههای سیاسی اسلام و ایران»، عبارتند از:
الف) تدبیر واژهای است که به یک عنصر مهم اشاره میکند: ارزیابی پیامدهای متعدد منفی و مثبت یک تصمیم قبل از اجرا و اندیشیدن دربارهی پیامدهای یک تصمیم پیش از اجرا؛ این تعریف با استناد به تعریف تدبیر در تاریخ اداری و سیاسی وطنی ایرانی/ اسلامی بهدست میآید. مفهومشناسی تدبیر، در پیوند با دوراندیشی و آیندهنگری در مورد تصمیمات است.
از این روست که تدبیر داشتن از ویژگیهای یک مدیر توانمند و کارآمد است و او قبل از اجرای یک تصمیم، با رویکردی اندیشهای و تفکری، ابتدا پیامدهای تصمیم را قبل از اجرایی کردن میسنجد و اگر به اقداماتی دست زد که باعث شد تصمیم گرفتهشده در مرحلهی عمل، کمترین پیامدهای منفی را داشته باشد ره به سوی «اقدام و عمل» تدبیرگونه زده است.
با استناد به اندیشیدن نتایج یک تصمیم قبل از اجرا که در آموزههای مورد تأکید امام علی (ع) نیز هست، مفهوم حکمرانی براساس «حُسن تدبیر»، نمایان میشود و نقطهی مقابلش، مفهوم «سوء تدبیر» است. شتابزدگی در تصمیم از نشانههای سوءتدبیر در مدیریت است.
ب) مشورتکردن و شنیدن نظرات گونهگون اهل فن و مشورتخواهی از ویژگیهای مدیر کارآمد و از خصوصیات «حُسن تدبیر» در امور است؛ این یکی دیگر از مصداقهای تعریفی مفهوم تدبیر امور و تدبیر در حوزهی کاری «سیاست مردم» است.
به واقع، «مدیر مُدبر» قبل از آنکه از مرحلهی تصمیمسازی به تصمیمگیری برسد، دیدگاههای متعدد اهل فن یا همان مشاوران دلسوز و آگاه را گوش میکند و نقش مشاور، نقشی آگاهیدهنده، هشداردهنده، تبیینکننده و توضیحدهندهی پیامدهای مثبت و منفی یک تصمیم قبل از اجرا برای مدیر ارشد و ارائهی راهحلها و پیشنهادات مختلف است؛ اینجاست که در چارچوب اندیشهی سیاسی در اسلام و ایران، کارکردی عملکردی مشاور، چابلوسی و تملق نیست و دیدگاههای آگاهانهی خویش دربارهی موضوعات را رک، صریح و بیپرده بیان میکند.
پ) مردمداری که در مفهوم تدبیر و مفهوم سیاست مردم براساس اندیشهی سیاسی ایرانی، اسلامی، به معنی عدالتورزی و رضایت عامه است؛ از این منظر پارادایمی اگر بخواهیم موضوع را تعریف کنیم حکمرانی و مدیریت در مفهوم درست آن همراه با عدالتورزی درونسازمانی و برونسازمانی و در نهایت، رضایت مردم است. در طول تاریخ وطنی هماره توصیهی بزرگان به تلاش حاکم برای رضایت عامه (مردم) و تکیهگاه مهم اجرایی این توصیه، «عدالتورزی» در همهی حوزههای کاری بوده که در مقابل ستمگری و تبعیض است.
بهتدریج و در عصر مشروطه و پسا مشروطه، مفهوم مردم و ملت و سپس، شهروند، جایگزین مفهوم رعیت شد؛ اما نکتهی مهم آن، هماره توصیههای بزرگان به کوشش حکمرانی (مدیریت) برای رضایت عامه بوده و مهمترین ابزار این رضایت، عدالتورزی در همهی ابعاد زندگی از سطح فردی تا سطح عالی سیاسی است.
ت) «مدیر مُدبر»، در برابر انتقادات، سعهی صدر دارد و جامعهی مخاطبانش بهصورت خاص و مردم، بهصورت عام، بهراحتی و بدون خوف و هراس، میتوانند دیدگاههای خویش را با او در میان بگذارند. سعهی صدر داشتن از نظر مفهومشناسی، از متغیرهای مهم «حُسن تدبیر» در مدیریت است.